آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال
آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

دومینوی ظهور: به خاطر خدا قیام کنید, دو نفری و یا یکی یکی

گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان
در نوروز 90 در شلمچه


برای منتظران قیام آقا امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) هیچ مطلبی زیباتر از این نیست که در مورد زمان، شرایط و چگونگی قیام حضرت سخن گفته شود. هر جایی در عالم حرکتی رخ می‌دهد، منتظران حضرت، این حرکت را در ارتباط با قیام مورد محاسبه قرار می دهند که  انشاءالله این اتفاق‌های عالم، بد و خوب و تلخ و شیرین همه این مقدمات عاجل باشد و طبیعی هم هست، امتی که 1400 سال منتظر بوده، خیلی مراقب اوضاع عالم هست تا ببیند چه زمانی مولای او، که منجی عالم است، ظهور خواهد کرد.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید


برای منتظران قیام آقا امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) هیچ مطلبی زیباتر از این نیست که در مورد زمان، شرایط و چگونگی قیام حضرت سخن گفته شود. هر جایی در عالم حرکتی رخ می‌دهد، منتظران حضرت، این حرکت را در ارتباط با قیام مورد محاسبه قرار می دهند که  انشاءالله این اتفاق‌های عالم، بد و خوب و تلخ و شیرین همه این مقدمات عاجل باشد و طبیعی هم هست، امتی که 1400 سال منتظر بوده، خیلی مراقب اوضاع عالم هست تا ببیند چه زمانی مولای او، که منجی عالم است، ظهور خواهد کرد.

اما برای نزدیک بودن ظهور، دو نوع دلیل وجود دارد که یکی از این دو نوع، حوادثِ در آستانه ظهور هستند، حوادثی که در عالم رخ می دهند و در روایات هم این حوادث ذکر شده است، ما با آن حوادث در این جلسه زیاد کاری نداریم و آن حوادث زیاد تکلیفی برای انسان روشن نمی‌کند، حوادثی هستند که باید رخ دهند و یا بعضا مبهم هستند و یا ممکن است حتی این حوادث رخ ندهد و ظهور رخ دهد، کما اینکه این مطلب در روایات تصریح شده است، ما به حوادث کاری نداریم، سیل‌ها و زلزله‌ها باید این‌گونه باشند، تعداد کسانی که به مرگ طبیعی و غیرطبیعی می‌میرند، باید این تعداد باشند، یا برخی از مردم منطقه علیه حکام خودشان خروش می‌کنند و برخی از حکام در این شرایط می‌میرند، این ها مسایلی است که در حوادث ظهور ذکر شده و نمی‌خواهیم الان به این بحث بپردازیم، احتیاط خیلی بالایی هم وجود دارد که انسان بتواند، حوادث را تطبیق بدهد، یعنی آنچه که در روایات در باب ظهور آمده است، بتواند تطبیق بدهد که این اتفاقی که در این منطقه افتاده، مصداق همان نکته‌ای است که ائمه بزرگوار علیه‌السلام در روایات، بیان فرمودند، به هر حال بحث پرطرفدار و دقیقی لازم دارد که باید در جای خودش به آن پرداخت.

نوع دیگر دلایل نزدیک بودن ظهور حوادث در آستانه ظهور نیستند، قواعد ظهور هستند؛ یعنی چه؟ بالاخره روزی این ظهور رخ خواهد داد و عدالت، حکومت و نور حضرت عالم را فرا خواهد گرفت، آیا این ظهور بی‌قاعده و بی‌ضابطه رخ می‌دهد یا قواعدی در عالم وجود دارد که این سلسله قواعد باید پشت سرهم مرتب چیده شوند تا ظهور رخ دهد باید به این قواعد خیلی توجه کرد و این قواعد، تکلیف‌زا هستند مثلا در حوادث آمده است که اگر فلان پادشاه مرد، ظهور نزدیک می‌شود این برای ما تکلیف‌زا نیست باید صبر کنیم تا آن پادشاه فوت کند، حوادث، زیاد تکلیف‌زا نیستند ولی قواعد تکلیف‌زا هستند، مثلا اگر در روایات به عنوان یک قاعده فرموده باشند که حق از باطل باید کاملا جدا شود، تفکیک حق و باطل و شفاف شدن مرزها یکی از مقدمات ظهور است و این را می توان به عنوان یک قاعده پذیرفت و برای آن روشنگری کرد، قیام به حق کند و مرزها را شفاف کند و مثلا اگر آمده باشد در قواعد ظهور, که ظهور زمانی رخ خواهد داد که خلأ تئوریک در دنیا پدید آمده باشد، دیگر کسی مدعی نباشد که می‌تواند جهان را اداره کند، تئوری تجربه نشده ای وجود نداشته باشد، ظهور آن زمان رخ خواهد داد، دیگر آدم تکلیفش را با تئوری های دست ساز بشر می تواند روشن کند و در جهت بطلان آن ها و بیان بطلان آن ها عملا و نظراً با زبان و بیان خودش فعالیت کند. بالاخره قواعد ظهور خیلی مهم تر هستند. در حوادث ممکن است بداء حاصل شود, ولی در قواعد بعید است که بدعت حاصل شود. بالاخره عالم طبق یک سری سلسله قواعد و سنن الهی اداره می شود. سنت های الهی هم تبدیل و تغییری پیدا نمی کنند. ما باید ببنیم که طبق چه قاعده ای ظهور رخ خواهد داد و برویم ببینیم که اگر در فرایند فراهم کردن آن قاعده‌ها و محقق کردن آن ها می‌توانیم نقشی داشته باشیم، نقش خودمان را ایفا کنیم.


من قواعد را بسیار مختصر توضیح می دهم با استفاده از یک آیه قرآن و آن آیه ای است که امام خمینی در صدر اولین اطلاعیه انقلابی خود آوردند؛ آیه عجیبی هم هست؛ آیه شریفه این است که: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی، «پیامبر من بگو: من یک موعظه و تنها یک موعظه برای شما دارم و آن این است که برای خدا قیام کنید»، "إنّما" در اینجا از ادات حصر است، فقط می خواهم یک موعظه کنم، که عجیب بودنش برای این است که تمام رسالت انبیا و تمام پیام های الهی جمع می شود، در این یک کلمه که به خاطر خدا قیام کنید، «مثنی و فرادی»، دو نفری و یا یکی یکی؛ شما قیام کنید و به بقیه کاری نداشته باشید.


حالا مجبورم از یک اصطلاحی یاد کنم که هر چه فکر می‌کردم که در راه چه تعبیری را می‌توانم به جای این اصطلاح به کار بگیرم، به ذهنم نرسید. بازی دومینو را شما دیدید، البته بازی نیست یک وضعیت است، مثلا یک سلسله آجر کنار هم چیده باشند و به صورت ایستاده که اولین آجر را که می‌اندازند، به دومین آجر و سومی به چهارمی می خورد و همین طور تا آخر ادامه پیدا می کند و یک وضعیت تسلسلی پیش می آید، این بازی را گاهی به‌صورت طرح‌ها و نقشه‌های مختلف می‌کشند. ما شاهد یک حرکت پیچیده و جذاب هستیم، بر اساس طراحی‌ای که شده است، می خواهم عرض کنم که قیام برای خدا شبیه بازی دومینو می‌ماند که وقتی اولین حرکت شد بقیه، دیگر نه در دست ما هست و نه در دست دشمنان ما, که بخواهند مانع آن شوند و نه ما می توانیم فوایدش را محاسبه کنیم. به همین دلیل خداوند متعال در این آیه می فرماید شما کاری به بقیه نداشته باشید، شما قیام لله کنید، انگار خدا می‌خواهد بفهماند که بقیه اش با من، بقیه با سنت های من. تو به خاطر پروردگار عالم قیام به حق بکن، به بقیه کاری نداشته باش. حتی یک نفره در راه خدا قیام کن، تمام اوضاع عالم درست خواهد شد. موضع دیگری برای اصلاح وضعیتی، در گوشه و کنار عالم نیاز نیست؛ والا خداوند متعال که نقص را تحمل نمی کند، خرابی را که تحمل نمی کند، خدایا ما قیام کردیم یک گوشه ای از اوضاع درست شد بقیه اوضاع چطور، نصایح دیگری بفرمایید برای اینکه بقیه اوضاع عالم درست شود و خداوند بزرگ می فرماید من فقط به یک چیز موعظه می کنم و یک کار بیشتر نیاز نیست که شما انجام دهید. خدایا ما اگر یک کاری انجام دهیم و آن قیام در راه تو، بقیه کارها چه؟ معنای این آیه این است که بقیه کارها خودش درست می شود، مثل بازی دومینو.


در جای دیگری خداوند متعال می فرماید والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا، تو در راه ما جهاد و تلاش کن ما خودمان هدایت می کنیم و راه ها را برایت باز می‌کنیم، حالا این دومینو در اوضاع منطقه به کجا رسیده و چگونه به ظهور منتهی خواهد شد، قابل تأمل است.


شما قیام لله که کنید، اخلاق‌تان هم اصلاح می شود، روحیات‌تان نیز تلطیف خواهد شد. در همین مکان مقدسی که شما حضور دارید، من از شهدایی که در همین منطقه دقیقا به شهادت رسیدند، می توانم خاطراتی را برای شما نقل کنم. این منطقه، منطقه عجیبی است، بنده که کور باطن هستم و شما اهل دیده و نظر قلبی هستید، حتما بال و پر زدن فرشتگان را در این عبادت گاه بزرگ احساس می کنید، در دو زمان در این منطقه جنگ سختی در گرفت، یکی قبل از عملیات بیت المقدس، در منطقه شلمچه اوج درگیری رزمندگان با دشمن بود که محاصره خرمشهر را رزمندگان در همین نقطه شلمچه قطعی و محاصره را تکمیل کردند تا بتوانند به خرمشهر حمله کنند و دیگر دشمن راه فراری نداشت. سخت ترین عملیات دشمن در همین منطقه بود، تصادفا من در آن جا به عنوان یک شاهد بی ارزش حضور داشتم، اینجا وقتی بچه ها می جنگیدند، آن قدر به دشمن نزدیک بودند که حالتی شده بود هر کس سر از خاکریز در می آورد، یکی با تیر می زد، یعنی با کلاش در پشت خاکریزها با یکدیگر درگیر می شدند، ماشین نمی توانست در این قسمت بیاید و اگر می آمد، قطعا هدف قرار می گرفت، گلوله می خورد و ما هم ماشین های آن‌طرف را می زدیم و دشمن هم نمی توانست عقب نشینی کند، ما هم آمده بودیم تا جایی که می توانستیم جلو آمده بودیم تا بتوانیم محاصره را تنگ تر کنیم و خرمشهر را آزاد کنیم، کشته های دشمن در مقابل ما روی زمین افتاده بودند و محیطِ بسیار متعفن و آلوده ای را درست کرده بود. بچه ها دچار بیماری های متعددی می شدند. جالب است که آمده بودند در بین رزمنده ها که ببینند کسی دچار بیماری شده است یا نه، تا بفرستند عقب و قسمت بعدی عملیات را که آزاد سازی خرمشهر است، نباشند، بچه ها گریه می کردند و دیدم که می گفتند نگویید که من مریض هستم و بگذارید که من قسمت بعدی عملیات را باشم و قسمت بعدی عملیات را که آزاد سازی خرمشهر بود با جسم نحیف آمدند و وقتی خرمشهر آزاد شد و آمدند تا نیروها را ببرند، خدایا تو شاهد هستی که این بچه ها ضجه می زدند و می گفتند: ما را از جبهه نبرید، می گفتند:خرمشهر آزاد شد، برگردید، مرخصی می دهیم تا به مداوای خودتان بپردازید ولی قبول نمی کردند، این تحولات در افراد چگونه رخ می دهد.


بار دوم که در شلمچه عملیات سختی شد، عملیات کربلای 5 بود که همانطور که شما در این جاده می آمدید و می دید که سطح اطراف آن یک مقدار پایین تر بود، دشمن گرای جاده هایی را که روی آب بود، وسط آب بود و بقیه قسمت ها را که پر از آب بود و موانع ایذایی که داخل آب گذاشته بودند، داشت و رزمندگان زمانی که عملیات را شروع کردند، دشمن تکلیفش این بود که یک جاده را تحت بمباران قرار دهد و از انواع سلاح ها استفاده می کرد و به سرعت از این گردان یک دسته باقی می ماند، در شلمچه یک وضعی بود، اینکه در بین تمام مناطق عملیاتی، اینجا نام ویژه ای پیدا کرده است، به خاطر این است که این جا محل عروج پروانه هایی است به سوی آسمان و رضوان الهی که واقعا به این تعداد و این کیفیت، بی نظیر بودند.


قیام برای خدا بکن، اوضاع معنوی‌ات درست می شود، اگر در جامعه ما جوانی، بی دین وجود دارد برای این است که مدیران فرهنگی جامعه، انقلابی‌گری را توصیه نکردند و ترویج ندادند. مردم، اگر می خواهند سرگرم شوند باید با دیدن فیلم انقلابی سرگرم شوند، انقلابی باشید تا پاک و نورانی شوید، مادرها و پدرهای محترم اگر می‌خواهید بچه‌هایتان پاک، درس خوان، موفق، باصفا و متدین زندگی کنند، باید انقلابی زندگی کنند و راه دیگری ندارد.


اگر می خواهی دخترت محجبه شود، باید انقلابی شود، انقلابی نباشد و بدحجاب هم باشد، با هزار نصیحت هم درست نمی شود، انقلابی نباشد و بی نماز هم باشد، با هزار نصیحت هم درست نمی شود ولی اگر انقلابی باشد به اوج می رسد، آموزش و پرورش در کجای مباحث درسی‌اش تعبیه کرده است که این دانش آموزان را انقلابی تربیت کند، آموزش و پرورش مگر برای درس خواندن نیست، شهید چمران، همیشه نمرات عالی می گرفت. در یکی از مناجات های خود نوشته است، خدایا تو دیدی که من همیشه سعی می کردم تا نمره 20 بگیرم، تلاش و جهاد علمی من برای این بوده است که هیچ وقت تحمل نمی کردم یک مومن و مسلمان، از نظر علمی زیردست یک کافر باشد، ببینید به انگیزه انقلابی‌گری درس می خواند، اخلاق خانواده را می خواهید درست کنید که زن و مرد کمتر از هم طلاق بگیرند و بیشتر با هم مهربان باشند و بچه هایشان با صفاتر زندگی کنند، از طریق انقلابی‌گری است، قل انما اعظکم بواحده، خدا یک موعظه می کند، تو انقلابی باش و تو قیام برای خدا انجام بده، این روح تو اصلاح خواهد شد.

شما به عنوان منتظر، می خواهید برای فرج حضرت دعا کنید. انتظار یک مقوله فردی نیست، اگر کسی بگوید: «آقا امام زمان، من کاری به عالم ندارم، به قیام و قعود شما هم کاری ندارم، به غیبت و ظهور شما هم کاری ندارم، من شما را دوست دارم و با شما مناجات می کنم،» ملائکه یک کشیده به صورتش می زنند و او را به جهنم می‌اندازند. این چه حرف مزخرفی است که می زنی؟ امام زمان، وجود و رنجی که تحمل می کند، به خاطر نجات بشریت است، حالا تو می گویی «من به بشریت کاری ندارم، فقط به تو علاقه دارم»، این گونه آدم ها خودشان را استهزاء می کنند، مناجات با مهدی فاطمه(س) را استهزاء می کنند، «متی ترانا و نراک و قد نشرت لواء النصر» کی ما تو را می بینیم درحالی که عالم را گرفته ای، ما ظهور تو را می خواهیم، ما از غربت بیرون آمدن تو را می خواهیم، یعنی چه که به عالم کاری نداریم؟ اصلا مقوله انتظار، یک مقوله اجتماعی و برای آدم های انقلابی است، برای آدم هایی است که به فکر بشریت هستند، شما می گویید چون من آدم امام زمانی شدم، امام زمان علیه السلام می خواهد برای مردم عالم کاری کند، من هم برای کسانی لااقل یک کاری بکنم و حرکتت را شروع می کنی. می خواهی دو تا فقیر را سرپرستی کنی و مستمندان را تحت رسیدگی خود قرار دهی، خودت هم پول نداری و می خواهی واسطه شوی تا برایشان پول جور کنی، دو تا حرکت باید از خود برای حضرت نشان بدهد. تو حرکتت را آغاز می کنی و می رسی به ریشه فقر و وقتی می رسی به ریشه فقر باید علیه ظالمانی که مسبب فقر هستند، فریاد بزنی، وقتی این کار را کردی با چه وضعی مواجه می شوی.


این اوضاعی که در عالم می بینید، همه دنباله همان بازی دومینویی است که تو علیه ظالم منطقه ای قیام کن، شبکه بین المللی ظالمان به حرکت در می آیند و به ولوله می افتند که در مقابل شما بایستند. شما تا قیام کردید و در قیام خود استواری کردید، نتیجه اش این شد که مردم منطقه یکی یکی برایشان بیداری حاصل شد و وقتی بیداری حاصل شود، شبکه بین المللی ظلم باید چه کند، آیا می شود یکی از این کشورها بدون کشور دیگر، به پیروزی برسد؟ همه باید با هم به پیروزی برسند والا نمی شود این اوضاع را ادامه داد، حالا غربی ها هر غلطی که می خواهند بکنند، می دانند که تمام جنایت هایی که در منطقه می کنند، برایشان هزینه دارد، اما چاره ای ندارند. می دانند آن ها را به شکست نزدیک می کند، اروپایی های نامردی که حمله می کنند به کشورها و آن ها را غارت می کنند، می دانند که دارند جنایت می کنند؛ ولی شما باور کنید که آن ها راه دیگری ندارند، در حال نابودی هستند، از درون درحال متلاشی شدن هستند، جای پای دیگری در منطقه ندارند.


آقا تو یک نفره بلند شو و قیام بکن, ببین نتیجه اش چه می شود. ما خوشبختیم که ظالمان دنیا با هم پیوسته اند، همه همدیگر را کمک می کنند و هوای یکدیگر را دارند، همه بقایشان را وابسته به بقای دیگر می دانند، اینجوری به چه نتیجه ای خواهیم رسید، به این نتیجه می رسیم که با زدن هر کدام از این ظالم ها، با سست کردن بنیان هرکدام از این ظالم ها، پایه‌ی حاکمیتی کل ظلم در جهان زده می شود.


در چنین شرایطی، چاره ای نخواهد بود که مهدی فاطمه ظهور کند، آقای ما بیاید و عالم را نجات دهند و مقدمات فرج این است و این قاعده برای ظهور است و در قاعده که بداء حاصل نمی شود، در حادثه بداء حاصل می شود. باید جهان به اینجا برسد و خوش به حال شما مردم که توانستید مقدمه ساز شوید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد