آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال
آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

دوره آخرالزمان کی و چگونه آغاز می شود؟

این قطعه از زمان که آخر الزمان نام گرفته است، دارای نشانه هایی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم: گفتنی است این خصایص به دوران نخست از عصر آخرالزمان مربوط می شود که انسان در آن عصر، به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی و ستم می رسد...


لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید 

  

هر آغازی را سرانجامی و هر شروعی را پایانی است؛ جز ذات اقدس خدا، که هم آغاز است و هم انجام؛ از این رو برگه های پایانی کتاب زندگی را در زمین، آخرالزمان می گویند.

 

قرآن کریم  در آیات متعددی به دوران آخرالزمان اشاره کرده است و در معارف ارزشمند اسلامی نیز، بارها این واژة آخرالزمان، در دو معنای کلی به کار رفته است:[1]

دو مصداق آخر‌الزمان
1. مدت زمانی که با ولادت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ آغاز می شود و با شروع رستاخیز بزرگ، پایان می یابد و از اینرو آن پیامبر رحمت را، پیامبر آخرالزمان نیز نامیده اند.

2. مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(عج) آغاز می شود و همة اتفاقات عصر غیبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قیامت پایان پیدا می کند. اینک نیز از واژة آخرالزمان همین معنا را اراده می کنند و در همین معنا به کار می رود که خود این قسم نیز دارای دو مرحله می باشد:

دوران نخست: که انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی رسیده، فساد اخلاقی و ستم، همة جوامع بشری را فرا می گیرد و به تعبیر روایت، جهان پر از ظلم و جور می شود.

دوران دوم: که وعدة الهی تحقق پیدا می کند و آن منجی اعظم ظهور کرده و حکومتی جهانی، تشکیل می دهد و به کفر ستیزی و ظلم ستیزی می پردازد و هستی را از عدالت پر می کند، امام رضا (ع) فرمودند: خداوند زمین را به دست قائم(عج) از هر ستمی پاک گرداند. و از هر ظلمی پاکیزه سازد و میزان عدل را در میان مردم نهد..»[2]

نشانه‌های آخرالزمان

این قطعه از زمان که آخر الزمان نام گرفته است، دارای نشانه هایی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم: گفتنی است این خصایص به دوران نخست از عصر آخرالزمان مربوط می شود که انسان در آن عصر، به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی و ستم می رسد:

1.روابط سود جویانه و استثماری:

انسان در ارتباط با انسان دیگر، به سود و سرمایه می اندیشد و با همین انگیزه وارد میدان پیوندهای اجتماعی می شود.

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «... در آخر الزمان اقوامی بر مسلمانان سیطره یابند که تا لب به سخن گشایند آنان را بکشند و اگر لب فرو بندند (خون) ایشان را مباح شمرند تا منابع درآمد آنان (و اموالشان) را ویژة‌خود سازند...»[3]

2.گریز از دین:

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ویژگی های انسان های این دوران را چنین شمرده است: «زمانی بر مردم خواهد آمد که دینشان در همتشان خواهد بود و همتشان، شکمشان و قبله هاشان زنانشان، برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای می آورند. آن ها همواره در حیرت و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانی اند و نه بر مسلک نصرانی.»[4]

3. دنیا پرستی:

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «زمانی بر امت من می آید که در آن زمان، درون های مردم پلید می شود ولی ظاهرشان به طمع مال و دنیا آراسته می گردد؛ به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، کارشان ریا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نیاید و خداوند آن ها را به عذابی فراگیر دچار سازد. آن ها چون غریق خداوند را می خوانند، ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند.»[5]

4. آزمایشهای بزرگ

یکی دیگر از ویژگی های آخرالزمان، امتحاناتی است که انسان ها در این دوران پشت سر می گذارند. امام علی ـ علیه‎ السلام ـ می فرمایند: «و آن زمانی است که از فتنه ها نجات نمی یابد، مگر مؤمنانی که بی نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند، و اگر غایب گردند، کسی سراغ آن ها را نمی گیرد، آن ها برای سیر کنندگان در شب ظلمانی جامعه ها چراغ های هدایت و نشانه های روشنند، نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگیز، نه در پی اشاعة (فحشایند) و نه مردمی سفیه و لغو گو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی شان باز می کند و سختی ها و مشکلاتی را از آن ها برطرف می سازد.»[6]

منابع:

1. عصر زندگی محمد حکیمی و مکیال المکارم ترجمه مهدی حائری قزوینی
2. دادگستر جهان آیت الله ابراهیم امینی، و کتاب جامعه و تاریخ، شهید مطهری.
[1] . مهدویت و مقالات، یادزهمین همایش علمی تحقیقی فجر 78، ص 25، مقاله مهدی موعود در ادیان و مذاهب آقای کاظم ادیب، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 134ـ136.
[2] . عصر زندگی، محمد حکیمی، موسسه بوستان کتاب قم، چاپخانة دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، ص 42 به نقل از کمال الدین 2/372.
[3] . همان به نقل از منتخب الاثر، ص 432.
[4] . مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج11، ص 379.
[5] . کافی،‌شیخ کلینی، ج8، ص 306.
[6] . نهج البلاغه، خطبه 103.
[7] . الشیعه، و الرجعه، ج1، ص 216.

حوزه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد