آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

علائم ظهور و ملک عبدالله عربستان

علائم ظهور و ملک عبدالله عربستان


بر اساس روایات مستدل و مستند معصومین (ع) سرزمین حجاز <عربستان کنونی> در روایات مربوط به آخر الزمان، آبستن حوادث بسیار مهمی است. از مهمترین این حوادث می توان به اختلافات داخلی در خاندان پادشاهی حجاز، درگیری های نظامی در سرزمین حجاز،قتل نفس زکیه در مسجدالحرام،خسف یا فرو رفتن سپاهیان سفیانی در بیابان بیداء عربستان و مهمتر از همه، ظهور حضرت مهدی (عجل الله) از شهر مکه، اشاره کرد.

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بر اساس روایات مستدل و مستند معصومین (ع) سرزمین حجاز <عربستان کنونی> در روایات مربوط به آخر الزمان، آبستن حوادث بسیار مهمی است. از مهمترین این حوادث می توان به اختلافات داخلی در خاندان پادشاهی حجاز، درگیری های نظامی در سرزمین حجاز،قتل نفس زکیه در مسجدالحرام،خسف یا فرو رفتن سپاهیان سفیانی در بیابان بیداء عربستان و مهمتر از همه، ظهور حضرت مهدی (عجل الله) از شهر مکه، اشاره کرد.  وقایع مربوط به اختلافات خاندان پادشاهی حجاز و مرگ آخرین پادشاه مقتدر این خاندان به نام عبدالله، نشانه ای است که در سالهای نزدیک به ظهور اتفاق می افتد و نشانه مهمی برای نزدیکی زمان ظهورحضرت حجت (عجل الله) می باشد و میتوان آنرا به عنوان قطعه اول پازل ظهور انتخاب و معرفی کرد.

همانگونه که ذکر شد، در روایات مربوط به آخرالزمان، سخن از اختلاف در پادشاهی حجاز به میان آمده است. نکته  بسیار جالب و عجیبی که دیده می شود، این است که در عصر حاضر که اکثریت کشورها حکومت جمهوری را پذیرفته اند و حتی تعدادی از کشورهای عربی همچون عراق، سوریه، مصر، الجزایر و ... نیز صاحب حکومت جمهوری شده اند، کماکان کشور عربستان توسط حکومت پادشاهی اداره می شود و این نکته از نظر انطباق با روایات بسیار مهم و قابل توجه است ؛ چرا که در روایات درباره حکومت حجاز (عربستان) ذکر شده است که حکومت حجاز در عصر ظهور ، در دست خاندان "بنی فلان یا آل فلان" است.
از آنجا که در روایات سخن از یک خاندان شده است (آل فلان یا بنی فلان)، می توان دریافت که حکومت حجاز در عصر ظهور قاعدتاً باید پادشاهی باشد تا افراد مختلفی که همگی به یک خاندان تعلق دارند، در رأس حکومت قرار گیرند. مطمئناً احتمال اینکه در یک حکومت جمهوری، افراد متعددی از یک خاندان بتوانند رئیس جمهور شوند بسیار بعید است. توجه کنید که عرض کردم چند نفر، نه 2 نفر از یک خاندان ؛ چرا که گهگاه دیده شده است که یک پدر و یک پسر توانسته اند رئیس جمهور یک کشور شوند؛ مثل آمریکا که بوش پدر و بوش پسر به ریاست جمهوری رسیده اند، یا سوریه که حافظ اسد و بشار اسد رئیس جمهور گشته اند؛ اما در هر صورت تا به حال دیده نشده است که افراد متعددی از یک خاندان رئیس جمهور شوند.


همانگونه که ذکر شد، در تعدادی از روایات، سخن از بنی فلان یا آل فلان به میان آمده است. در زیر، یکی از این روایات را ملاحظه می فرمایید:
« از ابوبصیر نقل شده است که گفت:
خدمت امام صادق (ع) عرض کردم : ابو جعفر (امام باقر (ع)) می فرمود: قائم آل محمد (عج) 2 غیبت دارد که یکی طولانی تر از دیگری است. فرمود: آری. این امر تحقق نیابد مگر آنکه در خاندان فلان اختلاف به وجود آید و حلقه تنگ شود و سفیانی ظهور کند و بلا سخت گردد و مرگ و کشتار مردم را فرا گیرد و آنان به حرم خدا و پیامبرش پناهنده شوند. (١)

روایت دیگری نیز با مضمون مشابه از امام رضا(ع) نقل شده است:

« بزنطی از حضرت رضا (ع) روایت می کند که فرمود:  از  جمله  نشانه های  فرج، حادثه ای است که بین 2 حرم مکه و مدینه رخ دهد. پرسیدم آن حادثه چیست؟ فرمود: تعصب قبیله ای بین 2 حرم بوجود آید و فلانی از خاندان فلان، 15 رئیس قبیله را به قتل رساند. (٢)
در روایت های ذکر شده، ملاحظه فرمودید که از آخرین خاندان پادشاهی حجاز، با عنوان خاندان فلان یا آل فلان نامبرده شده است .
ذکر یک نکته بسیار مهم: بنا بر نظریات عالمان دین یکی از دلایلی که ائمه ی اطهار (ع) عبارت بنی فلان یا آل فلان را برای آخرین خاندان پادشاهی عربستان برگزیده اند و صریحاً به نام دقیق این خاندان اشاره نکرده اند، می تواند این مسئله باشد که ذکر نام صریح این خاندان، موجب می شده است تا خاندان های پادشاهی که در عربستان حکومت کرده اند، هیچ کدام نام ذکر شده در روایات را بر خود ننهند؛ چرا که هیچ خاندانی  قاعدتاً  دوست نمی دارد که نامش، همنام آخرین خاندان پادشاهی حجاز در روایت های ذکر شده از معصومین (ع) باشد. زیرا درصورت همنام بودن نام این خاندان ها با آخرین پادشاهی عربستان در روایات، موجب عکس العمل شیعیان اهل بیت (ع) می شده است .
در مورد آخرین خاندان پادشاهی حجاز، روایات ذکر شده از معصومین (ع)، تنها به ذکر عبارت بنی فلان اکتفا نکرده و مختصات دقیقتری از آخرین پادشاه مقتدر عربستان نیز ارایه کرده اند. به طوری که برخی از روایات، نام آخرین پادشاه عربستان را « عبدالله  » عنوان کرده اند. روایت زیر از آن جمله است :
« امام صادق (ع) فرمودند:
هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عجل الله) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی می گوید: سئوال کردم: آیا این ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: هرگــــــــــــز. (٣)
ملک عبدالله پادشاه عربستان که هم اکنون 86 سال سن دارد!
همانگونه که ملاحظه فرمودید، روایت فوق از پادشاهی به نام عبدالله نام می برد که مرگ او در ایام نزدیک به ظهور اتفاق می افتد. نکته مهم اینکه اولین عبارت این روایت، حالت شرطی داشته و مرگ عبدالله را پیش زمینه  ظهور حضرت قائم (عجل الله) معرفی می کند: "  هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم (عجل الله) را برای او تضمین می کنم ... "
همچنین ادامه  روایت بیان می دارد که بعد از مرگ عبدالله ، اختلافات زیادی بر سر به دست گیری قدرت پدید می آید و این مسئله تا ظهور حضرت قائم (عجل الله) ادامه می یابد. با توجه به این مطالب، به وضوح می توان دریافت که عبدالله حاکم حجاز می باشد و مرگ او منجر به اختلافات داخلی در حکومت حجاز شده و ضعف و اختلافات داخلی در حکومت فاسد حجاز ، زمینه مساعدی برای ظهور حضرت مهدی (عجل الله) فراهم خواهد کرد ؛ در این میان به نظر میرسد یکی از ملزومات ظهور حضرت ، مهیا شدن شرایط شهر مکه است و با توجه به عداوت و دشمنی فرقه وهابیت که در حال حاضر اندیشه غالب در عربستان است و شدیدا از سوی آل سعود رواج یافته و حمایت می شود ظهور اتفاق نخواهد افتاد مگر در شرایطی که هرج و مرج بر سرزمین حجاز سایه افکنده باشد ؛ چرا که یقینا وجود یک حکومت مقتدر و منسجم ضد شیعه و ضد مهدی مانع بزرگی برای گرد هم آمدن یاران حضرت است و از آنجا که روایات شریف دلالت بر اوضاع نابسامان حجاز در هنگامه ظهور دارد می توان گفت که این نابسامانی جز در شرایط عدم وجود یک حکومت مرکزی مقتدر مهیا نخواهد شد.

در عصر حاضر که بنا به نظر بسیاری از علما و محققین، " عصر الظهور " می باشد، تعداد زیادی از نشانه های ظهور به صورت پی درپی محقق شده اند. با توجه به این مسئله، ضرورت دقت در وضعیت سیاسی و نظامی کشورهای منطقه و تطبیق احتمالی (نه قطعی) حوادث منطقه  خاورمیانه و جهان بر روایات مربوط به آخرالزمان، بیش از پیش آشکار می گردد. در این میان، وقایع کشور عربستان به دلیل اهمیت شهر مکه در مسئله ی ظهور حضرت مهدی (عجل الله) و تحرکات وهابیون در قرن اخیر، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نکته ی عجیب تر اینکه، حوادث سالهای اخیر عربستان و به حکومت رسیدن پادشاه جدید این کشور، لزوم توجه ویژه به روایات آخرالزمانی ییرامون وضعیت عربستان را دوچندان می نماید.
همانگونه که در روایات ذکر شده ملاحظه فرمودید، نام آخرین پادشاه مقتدر حجاز (عربستان)، عبدالله می باشد. عجیب اینکه از سال 2005 میلادی و پس از مرگ ملک فهد پادشاه سابق عربستان، حکومت عربستان به دست برادر ناتنی وی، ملک عبدالله بن عبدالعزیز افتاد. البته از سال 1996 میلادی و به دنبال سکته ی ملک فهد پادشاه سابق عربستان، حکومت عملاً به دست ولیعهد آن زمان این کشور، یعنی ملک عبدالله  افتاد؛ اما حکومت و سلطنت رسمی ملک عبدالله ، از سال 2005 میلادی آغاز گشت.
ملک عبدالله بن عبدالعزیز در سال 1924 میلادی به دنیا آمد. پدر او ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود و مادرش فهده بنت عاصی نام داشتند.ملک عبدالله پنجمین پسر ملک عبدالعزیز بود که مطابق قانون اساسی عربستان پس از برادر ناتنی اش ملک فهد و در هنگامی که 81 سال از عمرش می گذشت، بر مسند پادشاهی عربستان تکیه داد. از سال 2005 تا کنون، ملک عبدالله پادشاه عربستان می باشد.

این مسئله که بعد از قرن ها، شخصی به اسم عبدالله حکومت و سلطنت را در حجاز بر عهده گرفته است، از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا همانگونه که ذکر گردید، آخرین پادشاه مقتدر حجاز قبل از ظهور حضرت مهدی (عجل الله) نیز عبدالله نام دارد. بنابراین احتمال دارد (توجه کنید که فقط احتمال دارد) ملک عبدالله فعلی، همان عبدالله ذکر شده در روایات باشد. البته همانگونه که گفته شد، این فقط یک احتمال است نه یک مسئله  100% قطعی ؛ چرا که ممکن است در سال های آینده، افراد دیگری با نام عبدالله بر مسند قدرت در عربستان تکیه زنند و به همین دلیل است که بنده در مطلب گذشته از همراهان و دوستان این وبلاگ درخواست کردم تا در بررسی مباحث مرتبط با مهدویت از دو فاکتور عقلانیت و معنویت بهره گیرند و هر یک خود به نتیجه ای شخصی برسند تا خدای ناکرده خواندن این مطالب باعث شبهه نشود و چه بسا کسانی هستند که با افراط در مصداق شناسی به توقیت (تعیین وقت برای ظهور حضرت حجت)رسیده اند که امریست نکوهش شده و غیر قابل قبول که در احادیث به کرٌات دیده می شود.

از جمله این روایات می توان به فرمایش معصوم (ع) استناد کرد که فرموده اند : «... واما ظهور الفرج فانه الی الله تعالی ذکره و کذب الوقاتون  ; و اما ظهور فرج همانا در اختیار خداوند متعال است و وقتگذاران دروغ گفتند (۴) و همچنین رحمان بن کثیر نقل می کند که نزد امام صادق علیه السلام بودم که مهزم وارد شد . از آن حضرت پرسید: فدایت گردم، آیا مرا خبر نمی دهید از زمان این امری که انتظار آن را می کشیم؟ آن حضرت فرمود: «یا مهزم! کذب الوقاتون;  ای مهزم! وقتگذاران دروغ می گویند .» (۵) و همچنین از امام باقر (ع)با تاکید بیشتری ذکر شده است . آنگاه که فضیل بن یسار از زمان ظهور پرسید، امام پنجم در جواب او فرمود: «کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون .»بدون تردید مقصود از وقت تعیین کردن در اینجا، عبارت است از مشخص کردن دقیق سال و روز ظهور و گرنه تعدادی از روایات به صورت اجمال برخی محدوده های زمانی ظهور را مشخص کرده اند .

همانطور که عرض شد ممکن است ملک عبدالله  عربستان که از سال 2005 میلادی رسماً حکومت این کشور را بر عهده گرفته است، همان عبدالله حاکم حجاز ذکر شده در روایات باشد. البته علت بیان این انطباق , صرفاً نام عبدالله نیست؛ بلکه مسایل دیگری نیز وجود دارند که احتمال درست بودن این انطباق را تا حدی افزایش می دهند . یکی از مسایلی که تا حدی ملک عبدالله و خاندان پادشاهی آل سعود در عربستان را با مطالب ذکر شده در روایات پیرامون آخرین خاندان پادشاهی حجاز در آخرالزمان، تطبیق می دهد، شرایطی است که خاندان پادشاهی آل سعود در حال حاضر آن را تجربه می کند.

در روایات ذکر شده، ملاحظه فرمودید که از اختلافات و کشمکش در آخرین خاندان پادشاهی حجاز در زمان نزدیک به ظهور سخن به میان آمده است.  عجیب اینکه  خاندان پادشاهی آل سعود نیز کم کم می رود تا شرایط ذکر شده در روایات را تجربه کند و دچار اختلافات در رأس حکومت شود. گرچه ملک عبدالله به دلیل به دست گیری عملی قدرت از سال 1996 تاکنون، توانسته است حکومت عربستان را با اقتدار حفظ نماید، اما وضعیت خاندان آل سعود بسیار شکننده است و بنابر نظر اکثر کارشناسان مسایل سیاسی، در آینده ای نزدیک، خاندان آل سعود دچار بحران جدی در به دست گرفتن قدرت خواهد شد.
یکی از معضلات بزرگی که خاندان آل سعود در طی دهه های اخیر با آن روبرو بوده است، این است که مطابق قانون اساسی کشور عربستان، تنها پسران ملک عبدالعزیز، حق دارند پادشاهی عربستان را به دست گیرند !!!!!! و بعد از مرگ یکی از پسران او، پسر دیگر عبدالعزیز باید پادشاهی عربستان را در دست گیرد با توجه به اینکه پسران عبدالعزیز همگی مسن هستند، احتمال اینکه در طی مدت کوتاهی یکی پس از دیگری فوت نمایند و تمام پسران عبدالعزیز از بین بروند، زیاد می باشد. (٧)
این مسئله حتی در مورد انتخاب ملک عبدالله نیز مشکلاتی ایجاد کرده بود که گرچه در نهایت حل شدند، اما این نگرانی را در بین مسئولان عربستان ایجاد کرد که پادشاه آینده نیز ممکن است به مشکل ملک عبدالله گرفتار شود.
جریان این مشکل از این قرار است که تمامی پسران عبدالعزیز که واجد شرایط پادشاهی می باشند، حداقل 70 سال سن دارند و فاصله سنی این پسران نیز از یکدیگر بسیار کم است. برای مثال ملک عبدالله  که بعد از برادرش فهد به حکومت عربستان رسید، بنا به قولی تنها چند ماه و بنا به قول دیگری 3 سال از فهد کوچکتر بود و فاصله سنی عبدالله با برادر کوچکترش شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز نیز بسیار کم می باشد. بنابراین این اختلافات سنی کم، خود از یک سو موجب اختلافات شدید بین ملک عبدالله و شاهزاده سلطان بر سر جانشینی ملک فهد شده بود، اما به هر حال به دلیل اینکه ملک عبدالله عملاً قدرت را از سال 1996 در دست داشت، مشکل چندانی در بحث جانشینی فهد، پیش نیامد . اما با توجه به اینکه ولیعهد کنونی عربستان یعنی شاهزاده سلطان نیز در حدود 85 سال سن دارد و وضعیت سلامتی اش نیز نامناسب است،احتمال اینکه در طی سالهای آینده فوت نماید، زیاد است.

بقیه پسران عبدالعزیز نیز همگی مسن هستند و به احتمال زیاد تعداد زیادی از آنان در عرض چند سال آینده فوت خواهند کرد. بنابراین به زودی باید شاهد انتقال قدرت از پسران ملک عبدالعزیز به نوادگان عبدالعزیز باشیم که این مسئله نیز خود به زودی بحران واقعی و منازعات و اختلافات داخلی شدیدی را در خاندان آل سعود پدید خواهد آورد.

این مسئله حتی از چشم خبرنگار روزنامه مشهور فیگارو نیز به دور نمانده و این روزنامه در روز چهارشنبه ٣ آگوست ٢٠٠۵ در مقاله ای با عنوان " عربستان: آبستن اختلافات داخلی آل سعود " به آن اشاره کرده است.(٨)

بدین ترتیب هیچ بعید نیست که پس از مرگ ملک عبدالله که در سنین کهولت و پیری به سر می برد، عربستان صحنه  کشمکش و درگیری خاندان آل سعود شود. این مسئله با روایات اسلامی که درباره ی آخرین خاندان پادشاهی حجاز قبل از ظهور حضرت مهدی (عجل الله) بیان شده اند، مطابقت زیادی دارد. چرا که در یکی از روایات آمده است:

وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عجل الله) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت های چند ماهه و چند روزه شود. (٩)

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، به نظر می رسد که وضعیت خاندان پادشاهی آل سعود در عربستان، شباهت بسیار زیادی با آخرین خاندان پادشاهی حجاز در روایات مربوط به آخرالزمان دارد. گرچه این تطبیق قطعی و صد در صد نمی باشد، اما توجه به آن و پی ریزی مناسبات سیاسی و نظامی شیعیان با عربستان بر پایه ی آن، خالی از لطف نمی باشد. بدین صورت که با توجه به شباهات ذکر شده، شیعیان باید وضعیت داخلی خاندان پادشاهی عربستان را به دقت زیرنظر گیرند تا اختلافات و جنگهای داخلی عربستان در سالهای آینده، گریبانگیر آنها نشود. از سوی دیگر، با مشاهده ی اختلافات داخلی در خاندان پادشاهی عربستان، باید بیش از پیش احتمال نزدیکی ظهور حضرت مهدی (عجل الله) را داد و مطابق این احتمال، آمادگی ها را در جهت استقبال از آن حضرت و دوری از فتنه های آخرالزمان، افزایش داد.

باز هم لازم به ذکر است که واقعاً ممکن است ملک عبدالله پادشاه کنونی عربستان و خاندان آل سعود (خاندان پادشاهی عربستان)، آخرین پادشاه و آخرین خاندان پادشاهی حجاز نباشند و در آینده نیز پادشاهان دیگری در عربستان حکم برانند، اما به هر حال نمی توان شباهت ملک عبدالله و خاندان آل سعود را با روایت های ذکر شده در مورد آخرین خاندان پادشاهی حجاز، نادیده گرفت. بنابراین بهتر است که توجه ویژه ای به وضعیت عربستان سعودی در عصر حاضر داشته باشیم.

بخش دوم

محققین مسلط به زبان عربی در بررسی متون و مقالات عربی مرتبط با ظهور حضرت حجت (عجل الله) به روایتی از یک کتاب مشهور به نام « دویست و پنجاه علامت تا زمان ظهور امام مهدی (عجل الله):  مائتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام المهدی (عجل الله) » نوشته علامه سید محمد علی طباطبایی حسنی چاپ شده در سال 1419 هجری قمری در شهر بیروت، برخوردند که ماحصل این بررسی را در ادامه می خوانید :

« عن مسند احمد عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم : یحکم الحجاز رجل اسمه علی اسم حیوان، إذا رأیته حسبته فی عینه الحول من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینیه شیئاً، یخلفه أخ له إسمه عبدالله، ویل لشیعتنا منه؛  اعادها ثلاثاًً : بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة، بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة، بشرونی بموته ابشرکم بظهور الحجة. »(10)

« از مسند احمد از پیامبر (ص) نقل شده است: مردی در حجاز حکومت خواهد کرد که اسمش چون اسم حیوان است ؛ هنگامی که او را از دور ببینی ، تصور می کنی که در چشمش کژی (انحراف) وجود دارد و هنگامی که به او نزدیک می شوی، در چشمش چیزی نمی بینی ؛ بعد از او برادرش که نامش عبدالله است ، خلافت  می نماید ؛  وای بر شیعه ما از او . . . سپس سه مرتبه تکرار کردند : خبر مرگش را به من بشارت دهید تا من ظهور حجت را به شما بشارت دهم. »


محقق و استاد برجسته جناب خادم الامام (عجل الله) که اصرار زیادی هم در به کار نبردن عنوان استاد در مورد خودشان دارند ضمن تهیه این کتاب و بررسی آن در صفحه 122 با این روایت روبرو می شوند که متن اسکن شده آن را می بینید ؛


نکته مهم اینکه همانطور که ملاحظه می فرمائید در ذیل روایت مذکور توسط علامه طباطبائی قید شده است که "هذا الخبر نقله إلیٌ أحد الفضلاء المطلعین" یعنی : "این خبر را یکی از انسان های فاضل و مطلع برایم نقل کرده است" و این جمله نشانگر آن است که علامه طباطبائی خود شخصا این حدیث را از کتاب مسند احمد (کتاب مورد وثوق اکثر علمای سنی) استخراج ننموده است و امکانش وجود دارد که صحت سند آن در کتاب اصلی (مسند احمد) به اثبات نرسد .

اما اگر این روایت با همین مضمون در کتاب اصلی هم آمده باشد انطباق عجیبی با وضعیت فعلی خاندان آل سعود دارد.

با یک جستجوی ساده در مترجم گوگل می توان به معنی اسم فهد پی برد ؛ فهد در لغت عربی به معنای یوز پلنگ است ! عجیب اینکه روایت می فرماید : بعد از پادشاهی که نامش همچون حیوان است، برادرش عبدالله به پادشاهی می رسد. در عربستان کنونی نیز ملک عبدالله که برادر ملک فهد «  یوزپلنگ » است، سلطنت را از سال 2005 میلادی و به دنبال فوت ملک فهد به عهده گرفته است . روایت ذکر شده در ادامه بیان می دارد: « ویل لشیعتنا منه : وای بر شیعه ی ما از او. ». اما آیا ملک عبدالله سزاوار چنین توصیفی است؟

بنا بر ادعاهای وهابیون ؛ خاندان آل سعود و خصوصا شخص ملک عبدالله با روافض (لقب شیعیان در کتب وهابیون) برخورد قاطع نمی کنند ! و چون معتقد به مباح بودن خون شیعیان هستند همواره خواستار محاکمه و به بند کشیدن پیروان اهل بیت (علیهم السلام) هستند .

گرچه در ماههای اول سلطنت ملک عبدالله بیان می شد که وی  شخص معتدل و میانه رویی است و با ملک فهد که در زمان او حجاج شیعه در روز برائت از مشرکین به خاک و خون کشیده شدند، تفاوت دارد، اما گذشت زمان ثابت کرد که نه تنها خطر او برای شیعیان و سایر مسلمانان آزاده از ملک فهد کمتر نیست، بلکه ملک عبدالله به مراتب خطرناک تر است.(11)

با وجود اینکه ملک عبدالله در طی این سالها تلاش نموده است تا در ظاهر و در جریان مناسبات سیاسی با کشورهای منطقه خود را فردی صلح طلب معرفی نماید، اما شواهد امر دقیقاً خلاف این نکته را ثابت می کند؛ به طوری که از زمان آغاز رسمی سلطنت ملک عبدالله ، حملات گروه های تکفیری تحت حمایت عربستان به شیعیان عراق، افزایش یافته و حتی هتک حرمت این گروههای تکفیری به عتبات عالیات و حرم ائمه (ع) در عراق افزون گشته است. از زمان آغاز سلطنت ملک عبدالله، مفتیان وهابی عربستان که تحت حمایت کامل خاندان آل سعود هستند، فتواهای بی شرمانه ای صادر نموده که این فتواها به دست گروه های تکفیری عراقی تحت حمایت دولت عربستان سعودی اجرا شده و منجر به کشتارهای هر روزه ی شیعیان عراقی و انهدام زیارتگاه های معصومین (ع) شده است. علاوه بر این ملک عبدالله  ارتباط بسیار قوی با امریکا و اسراییل برقرار نموده و بدین ترتیب به مسلمانان خیانت کرده است. این ارتباط تا بدانجا است که سران سعودی در زمان سلطنت ملک عبدالله، با جرج بوش میگساری و رقص شمشیر می نمایند.


از سوی دیگر بنا بر گزارش های بی شماری که از سوی حجاج شیعه بخصوص حجاج شیعه ی ایرانی به دست رسیده است، در طی 3 – 2 سال اخیر، فشارهای زیادی بر حجاج ایرانی وارد آمده است که تاکنون سابقه نداشته است. این فشارها تا به آنجا بوده است که برخی از علما از جمله آیت الله مکارم شیرازی، بحث احتمال تحریم حج عمره را مطرح نمودند.

یکی از آخرین شاهکار های ملک عبدالله در  خیانت  به  شیعیان،  دست داشتن دستگاه های اطلاعاتی عربستان سعودی به همراه دستگاه اطلاعاتی کشور خائن اردن در ترور شهید حاج عماد مغنیه بود که این مسئله خود یکی از ننگین ترین جنایات ملک عبدالله می باشد.

همچنین جنایات اخیر که در شهر مقدس مدینه به دست دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی عربستان و نیز نیروهای افراطی وهابی موسوم به نیروهای امر به معروف و نهی از منکر وابسته به دولت عربستان انجام شدند و در طی آن ها تعداد زیادی از شیعیان به شهادت رسیدند و تعداد دیگری نیز زخمی شدند، خود حکایت از دسایس شیطانی ملک عبدالله عربستان دارند . با توجه به مسائل گفته شده، به راحتی می توان دریافت که عبارت « ویل لشیعتنا منه »  در روایت ذکر شده،  کاملاً  برازنده ملک عبدالله می باشد.

با توجه به مطالبی که ذکر شد، این احتمال وجود دارد که ملک عبدالله و خاندان آل سعود، آخرین پادشاه مقتدر و آخرین خاندان پادشاهی عربستان باشند. چرا که چندین روایت از معصومین (ع) ذکر شده است که اوضاع حجاز در آخرالزمان را پیشگویی کرده اند و این پیشگویی ها تا حد زیادی بر وضعیت کنونی عربستان منطبق است. گرچه ما انسان ها از خطا و اشتباه مبری نیستیم و ممکن است در تحلیلها اشتباه نماییم ، اما در هر حال توجه به اوضاع کنونی عربستان و تحلیل آن بر طبق روایات آخرالزمانی معصومین (ع) خالی از لطف نیست و می تواند ما را در برخورد با پیشامدهای آخرالزمان یاری نماید.


بخش سوم


حجاز سرزمینی است که خورشید اسلام از آنجا طلوع کرد. عربستان سعودی به خاطر قرار گرفتن در منطقه مهم خلیج فارس و داشتن بزرگترین ذخایر نفتی و گازی جهان، از نگاه بین المللی ارزش بسیار زیادی دارد. در جهان اسلام نیز این کشور با داشتن پیشینه تاریخی بسیار کهن و وجود کعبه شریف، نقش بسیار مهمی ایفا میکند . عربستان سرزمینی است که حضرت ابراهیم (ع) در آنجا به فرمان خدا ، جایگاه و مأمن اصلی یکتاپرستی را بنیان نهاد و با بعثت رسول اکرم (ص) حیات جدیدی را تجربه کرد .


فارغ از دیدگاه های سیاسی و بین المللی هم این کشور کانون اتفاقات شریفی خواهد بود که تبیین و شناساندن اهمیت تحولات آن نیازمند ساعتها کار کارشناسی و تحلیل های گسترده و نگاشتن مقالات متعدد است.

در "قطعات پازل -شماره 1 . . . عربستان - بخش دوم" به بررسی یکی از روایاتی پرداختیم که اگر در صحت سند آن به یقین برسیم ، بدون شک تکلیف بسیاری از وقایع آینده نزدیک ، روشن خواهد شد و شبهه اندازان را در موضع ضعف قرار خواهد داد . اما به دلیل اهمیت ویژه این روایت بر آن شدم تا تحقیق کاملتری در مورد این روایت و دیگر مسائل مربوط به وضعیت اجتماعی کشور عربستان در عصر ظهور انجام دهم .

دوستان عزیز ؛ بررسی این روایت از آن جهت حائز اهمیت مضاعف است که اثبات آن ؛ اثبات یکی از پنج علامت محتوم نیست و آنانی را که تعیین مصداق شخصیتهای حتمی و به تبعش تفکر نزدیکی ظهور را اشتباه میدانند به تعمق بیشتر فرا می خواند .

« از مسند احمد از پیامبر (ص) نقل شده است : مردی در حجاز حکومت خواهد کرد که اسمش چون اسم حیوان است ؛ هنگامی که او را از دور ببینی ، تصور می کنی که در چشمش کژی (انحراف) وجود دارد و هنگامی که به او نزدیک می شوی، در چشمش چیزی نمی بینی ؛ بعد از او برادرش که نامش عبدالله است ، خلافت  می نماید ؛  وای بر شیعه ما از او . . . سپس سه مرتبه تکرار کردند : خبر مرگش را به من بشارت دهید تا من ظهور حجت را به شما بشارت دهم. » (12)

اگر شرط فرض را بر صحیح بودن سند این روایت رسیده از حضرت محمد (ص)  قرار دهیم ، اثبات انطباق مفهوم کلی این حدیث بر شرایط موجود ؛ منـــــوط به صحت برقراری رابطه برادری بین عبدالله (پادشاه فعلی عربستان) و حاکمیست که نامش شبیه نام یک حیوان است و از اینجا پی میبریم که کلمات کلیدی این روایت همانا ١ - اسم آن حاکم و ٢ - کژی چشم اوست .

ترکیب چهره  منحوس فهد که نمایانگر سیرت پنهان ماسونی (به تحقیق جناب خادم الامام (عجل الله) در سایت وعده صادق) اوست بر کسی پوشیده نیست و کژی چشم درتمامی تصاویری که از او در دسترس است هویداست .

» » »

اما طبق تحقیقات انجام شده و بررسی سایتهای عربی به این موضوع پی بردیم که فهد در لغت عرب غالبا در دو معنی شاخص است :

١ - فَهَد به فتح ف و ه و سکون دال به معنی حیوان درنده خو و یا همان یوزپلنگ است.

٢ - فَهد به فتح ف و سکون ه و دال به معنی خوش یمن و مبارک است.

گویش مردم عربستان و متون موجود در سطح اینترنت حاکی از آن است که نام نامبارک پادشاه پیشین عربستان ملک فَهد بن عبدالعزیز بوده است (یعنی مورد دوم) و در صحبتی که با یکی از اساتید زبان عربی (که عرب زبان هم هستند) داشتم ایشان هم بر این مسئله صحه گذاشتند و گویش ملک فَهَد (مورد اول) را تنها مختص ما ایرانیان دانستند . با این اوصاف ممکن بود که تحلیل روایت فوق با شبهه در اساس آن مواجه شود. اما با دقت بر متن رمز آلود  "یحکم الحجاز رجل اسمه علی اسم حیوان" متوجه می شویم که این نام به صورت مطلق به نام یک حیوان پیوند نخورده است ! یعنی نفرموده است که او همنام یک حیوان است و فرموده ؛" اسمه علی اسم حیوان" ! که ترجمه دقیقش میشود : اسمش چون اسم یک حیوان است .

که این شباهت میتواند در لفظ یا معنا باشد . پس برای بنده جای سئوالی در مورد انطباق این روایت بر احوالات سلاطین اخیر آل سعود باقی نمی ماند. البته به شرط صحت سند ، که آنرا در قسمت چهارم قطعه عربستان بررسی خواهیم کرد.

و اما در تحقیقات به آمارهای جالبی هم از تعدد زوجات ، پسران و دختران خاندان آل سعود دست پیدا کردم که اطلاع از آنها به کشف حقایق وقایع آینده کمک میکند :

شمار دقیق همسران و فرزندان عبدالعزیز (پدر ملک فهد و ملک عبدالله) نامعلوم است . گفته می‌شود که او ۱۷ تا ۲۲ همسر قانونی و ۳۷ تـــا ۴۸ پسر مشروع ! داشته ‌است. البته با توجه به قوانین مربوط به تعدد زوجات در اسلام هیچگاه بیش از ۴ زن در یک زمان نداشته . تعداد دختران او به درستی مشخص نیست و در یکی از منابع  ۲۱۵ نفر برآورد! شده ‌است. تعداد پسران او را نیز تا ۱۵۰ نفر ذکر کرده‌اند هر پنج پادشاه پس از عبدالعزیز از فرزندان او بوده‌اند . (13)

در پست اول عربستان گفتیم که ارثیه تاج و تخت در خاندان آل سعود (طبق وصیت ملک عبدالعزیز)  از برادر به برادر می رسد و نه از پدر به پسر ! حالا بیائید و اوضاع سلطنت را بعد از ملک عبدالله ترسیم کنیم با علم به اینکه ولیعهد ایشان هم اکنون ٨۶ ساله و دارای امراضی همچون سرطان است (14) ، نکته اول : اگر برای ملک عبد العزیز سعودی که بنیانگذار پادشاهی آل سعود است همان ۴٠ پسر مشروع !! را در نظر بگیریم و کاری به رقم ١۵٠ نداشته باشیم و البته در نزاع بر سر میراث حکومت کاری هم به آن 215 نفر فرزندان دختر ملک عبدالعزیز نداشته باشیم ، در بدترین حالت (با عنایت به تزاید نسل در این خاندان!) می بایست حد اقل ۴٠٠ نوه پسر برای ملک عبدالعزیز در نظر گرفت . نکته دوم : با توجه به اینکه تا کنون ۵ نفر از پسران ملک عبدالعزیز به سلطنت رسیده اند :


سال

نام حاکم سعودی

۱۹۰۲-۱۹۵۳

عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل

۱۹۵۳-۱۹۶۴

سعود بن عبدالعزیز

۱۹۶۴-۱۹۷۵

فیصل بن عبدالعزیز

۱۹۷۵-۱۹۸۲

خالد بن عبدالعزیز

2005-1982

فهد بن عبدالعزیز

تا کنون - 2005

عبدالله بن عبدالعزیز

حداقل 17 برادر دیگر از آنها باقی می ماند (زنده اند) که به ترتیب :1 - شاهزاده مشعل که حتی از ملک عبدالله هم بزرگتر است ولی فهد اورا از سلسله وراث تاج و تخت کنار گذاشته است 2 - شاهزاده سلطان 3 - شاهزاده عبدالرحمن جانشین وزیر دفاع 4- شاهزاده نایف وزیر کشور 5 - شاهزاده سلمان امیر منطقه ریاض 6 - شاهزاده طلال پدر ولید بن طلال مدیر اداره سرمایه گذاری المملکه القابضه 7 - شاهزاده بندر که در بستر بیماریست 8 - شاهزاده بدر که نایب رئیس گارد ملی است 9 - شاهزاده متعب که وزیر امور شهر و روستاست 10 - شاهزاده احمد جانشین وزیر کشور 11 - شاهزاده عبدالله 2 بن عبدالعزیز 12 - شاهزاده عبدالمحید امیر منطقه مکه مکرمه 13 - شاهزاده میقرن امیر منطقه مدینه منوره 14 - شاهزاده سلطان نایب امیر منطقه ریاض 15 - شاهزاده نواف رئیس قبلی سازمان استخبارات عربستان و مشاور فهد 16- شاهزاده فواز 17 - شاهزاده ممدوح . شایان ذکر است که شاهزادگان سلطان ، نایف ، سلمان و احمد با ملک فهد برادر تنی بوده و از مادری از قبیله سئودری هستند ولی با ملک عبدالله برادر ناتنی هستند.(15) یقینا تمامی شاهزادگان فوق حائز شرایط سلطنت نیستند و البته به طور قطع همگی آنها بالای 58 سال سن دارند ، ضمن اینکه یکی از شاخصه های پادشاهی در این خاندان سن است که پس از ملک عبدالله امیر سلطان و امیر عبدالرحمن را کاندید تاجگذاری مینماید که هر دو بالای 82 سال سن دارند و اولی در بستر مرگ است.

نکته سوم : چند سالی است که اخباری بگوش میرسد مبنی بر اینکه پادشاه فعلی عربستان دیگر حاضر به ادامه عمل به وصیت پدرش نیست و سعی دارد تا پس از خود سلطنت را در خاندان خودش و در میان پسرانش موروثی کند ! (16) ملک عبدالله صاحب 15 پسر و 21 دختر از چهار زن عربستانی، سوری، لبنانی و اردنی است .

تاریخ عربستان در چند دهه گذشته نشان می دهد که همواره بر سر مناصب و پستهای لشکری و کشوری ما بین این هفت هزار شاهزاده و نوادگان آنها رقابتهای شدیدی بوده است . اگر بخواهیم خاندان 20 هزار نفری آل سعود را در چند خانواده اصلی جمع کنیم ، چهار خانواده در عربستان قابل شناسایی هستند. در حقیقت این چهار خانواده چندان هم که تصور می‌رود، زندگی مسالمت آمیزی با یکدیگر ندارند و با وجود تلاش‌های که ملک فهد برای ایجاد اتحاد میان آنها صورت می‌داد ، رقابت آنها گاه به کشمکش‌های سیاسی منجر می‌شود .(17)

جمع بندی نکات بالا : با نگاهی به آنچه گذشت در می یابیم که اوضاع حکومت در آینده عربستان دست کم بسیار پیچیده و بغرنج خواهد بود و عاشقان و منتظران حضرت صاحب الامر (عجل الله) با تعمق در این اوضاع  ناخودآگاه به یاد روایت امام صادق (ع) می افتند که فرمود :  هرکس برای من مرگ عبدالله را تضمین کند من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم ….آنگاه که مرگ عبد الله فرا رسد، مردم در جانشینى او نسبت به هیچکس به توافق نمى رسند و این جریان تا ظهور حضرت صاحب الامر همچنان ادامه مى یابد، عمر سلطنت هاى چندین ساله بسر آمده ، نوبت پادشاهى چند ماهه و چندین روزه فرا مى رسد. ابوبصیر مى گوید: پرسیدم : آیا این وضع به طول مى انجامد؟ فرمود: هرگز! . و این درگیرى بعد از کشته شدن این پادشاه (عبدالله ) منجر به کشمکش بین قبیله هاى حجاز مى شود.(18)

 

 


منابع و مآخذ

١  – بحارالانوار، ج 52، ص 157.
٢  – بحارالانوار، ج 52، ص 210.
– کتاب عصر ظهور، تألیف علی کورانی عاملی، ترجمه ی مهدی حقی، ناشر: شرکت چاپ و نشر امور بین الملل وابسته به انتشارات امیر کبیر، چاپ چهارم، 1385، صفحه  266.
٣  – بحارالانوار، ج 52، ص 210.

۴  – کتاب الغیبه، شیخ طوسی، مؤسسه معارف اسلامی، قم، ص 291 .

۵  – کتاب الغیبة، ص 426 و الکافی، ثقة الاسلام کلینی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 8 جلد، 1365 ه . ش، ج 1، ص 368 .

۶  – کتاب الکافی، ج 1، ص 368 .


٧  – http://en.wikipedia.org/wiki/Abdullah_of_Saudi_Arabia

٨  –  عربستان: آبستن اختلافات داخلی آل سعود

٩  – بحارالانوار، ج 52، ص 210.

 

 

10 - کتاب ، تألیف سید محمد علی طباطبایی حسنی، ناشر: موسسه  البلاغ بیروت، چاپ دوم، 1425 هجری قمری (2004 میلادی)، صفحه ی 122.

 

11 - http://mouood.org/content/view/8548/2

 

12 - کتاب ، تألیف سید محمد علی طباطبایی حسنی، ناشر: موسسه  البلاغ بیروت، چاپ دوم، 1425 هجری قمری (2004 میلادی)، صفحه ی 122.

13 - http://looklex.com/e.o/ibn_saud.htm

14 - http://www.khabaronline.ir/news-3908.aspx

15 -علی نمکی نایب رئیس انجمن نخبگان ایران -  روزنامه شرق چاپ 12 مرداد 1384 - دانشگاه صنعتی شریف

16 -  http://www.hawzah.net/Hawzah/News/NewsView.aspx?NewsID=79784&LanguageID=1&NewsType=1

http://majd.samablog.com/post1.php

http://www.khabaronline.ir/news-3848.aspx

http://iranpardis.com/showthread.php?t=40329

http://www.centralclubs.com/235-t52674.html

17 - http://www.shia-online.ir/article.asp?id=3285

http://www.khabaronline.ir/news-3908.aspx

18 - بحارالانوار جلد ۵۲ ص ۲۱۰ و ۲۴۰

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد