استاد رائفی پور در نمایشگاه مطبوعات

استاد رائفی پور در نمایشگاه مطبوعات

خبرگزاری فارس: یکی از مخاطبان می‌گوید: شما دکتر رائفی‌پور را نمی‌شناسید او یک کارشناس است که درباره فراماسونری سخنرانی‌های جالبی کرده است. توصیه می‌کنم شما هم به سخنان وی گوش کنید.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

به گزارش خبرنگار فارس در هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی مطبوعات و خبرگزاری‌ها نشست «عرفان‌های کاذب و ادیان نوظهور» با حضور رائفی‌پور؛ کارشناس امور اجتماعی در غرفه خبرگزاری فارس برگزار شد.

بنابراین گزارش این نشست با استقبال کم سابقه‌ای از سوی بازدیدکنندگان مواجه شد به طوری که افراد زیادی خارج از غرفه خبرگزاری فارس ایستاده به سخنرانی رائفی‌پور درباره بحث عرفان‌های کاذب و ادیان نوظهور گوش فرا می‌دادند، نظر برخی از بازدیدکنندگان مشتاق به این بحث را در زیر می‌خوانید:

سینا محبی 32 ساله و کارمند در پاسخ به این سؤال که چرا در کنار غرفه فارس ایستاده و به سخنان رائفی گوش می‌دهد، می‌گوید: شما دکتر رائفی‌پور را نمی‌شناسید او یک کارشناس است که درباره فراماسونری سخنرانی‌های جالبی کرده است. توصیه می‌کنم شما هم به سخنان وی گوش کنید.

کتایون رفعتی کارشناس حسابداری که با دقت به سخنرانی گوش می‌دهد، بی‌حوصله در پاسخ به سؤالی که چرا در این نشست شرکت کرده است، می‌گوید: من به طور کلی از سخنرانی دل خوشی ندارم اما به نظرم حرفهای این آقا (دکتر رائفی‌پور) بسیار پرمغز است، حالا بگذارید بقیه حرفهایش را گوش دهم و از من فاصله می‌گیرد تا راحت‌تر گوش فرا دهد.

زوجی جوان که دوربین‌های عکاسی حرفه‌ای به دوش دارند در گوشه غرفه نشستند. سؤالم را تکرار می‌کنم. مرد جوان می‌گوید حرفهای این سخنران را قبول دارم. تنها مشکل جلسه متکلم وحده بودن وی است که همسرش نیز حرفهای مرد را تأیید می‌کند و وقتی که متوجه می‌شود در آخر جلسه می‌تواند سؤال و جوابی نیز داشته باشد، توجه‌شان دوباره به جلسه جلب می‌شود.

مردی که خود را کارشناس اجتماعی معرفی می‌کند نیز در پاسخ به سؤالم می‌گوید در میان صحبت‌های ایشان کلمه کابالا را شنیدم و به خاطر اینکه در این خصوص تحقیق می‌کنم، علاقمند شدم که بمانم و گوش کنم!

دو خانم محجبه نیز که در میان جمعیت تلاش می‌کنند سخنران را ببینند، می‌گویند: این فرد همان کسی است که 70 نماد شیطان‌پرستی را از روی یک اسکناس شناسایی کرد.

دو نفر از نگهبانان درهای مصلی نیز آمده‌اند هر دو می‌خواهند بیشتر بمانند اما باید زودتر بروند. از شخصی در آن‌جا خواهش می‌کنند که صدای سخنران را ضبط کند و برای آن‌ها بیاورد. با این دو نفر همراه می‌شوم و دلیل کارشان را جویا می‌شوم و می‌گویند این آدم خیلی ساده حرف‌های سخت می‌زند و ما از شنیدن آنها فکر می‌کنیم و خوشحال می‌شویم.