آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

شیعه درباره ۲۰۱۲ چه نظری دارد؟

شیعه درباره ۲۰۱۲ چه نظری دارد؟

حجت‌الاسلام والمسلمین محمد امین بالادستیان کارشناس روایی مرکز تخصصی مهدویت در گفت‌و‌‌گو با فارس، بیان اینکه کسب معرفت در خصوص امام زمان (عج) مهم‌تر از دانستن زمان ظهور است، ابراز داشت: در روایات تاکید فراوانی شده است که انسان به دنبال معرفت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه‌الشریف باشد، چرا  که اگر این معرفت را به دست آورد، دیگر فرقی نمی‌کند ظهور نزدیک باشد یا به تاخیر بیفتد.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید


*تبلیغات جنجالی در خصوص حوادث 2012 از سوی غرب/ حادثه آسمانی در سال 2012 از دیدگاه شیعه قابل تبیین نیست

وی با اشاره به اینکه صبر مطلوب‌ترین گزینه در زمان قبل از ظهور است، افزود: در دعای عصر غیبت امام عصر(عج) از خداوند درخواست می‌شود که صبری به انسان داده شود که اگر ظهور عقب یا جلو افتاد، اعتراضی نداشته باشد، همچنین بخش دیگر روایات بر فراهم کردن شرایط ظهور تاکید دارند.

حجت‌الاسلام بالادستیان در خصوص برخی شایعات مبنی بر اینکه در سال ۲۰۱۲ زمین دچار حادثه آسمانی می‌شود و یا یک صیحه آسمانی را مردم خواهد شنید، اظهار داشت: واقع امر این است که در رابطه با حوادثی که در سال ۲۰۱۲ بیان می‌شود، از دیدگاه روایات شیعه قابل تبیین نیست، لذا آن ندا یا صیحه آسمانی جزئیاتش در روایات ذکر و تبیین شده است که قبل از قیام امام زمان (عج) ندایی از آسمان توسط جبرئیل سر داده می‌شود.

*شیرین‌ترین کلمه در ندای جبرئیل کلمه «مهدی» است/ غرب در تکاپوی القای منجی بودن خود در جهان!

وی با تاکید بر اینکه منظور از «ندا» در روایت بیان یک جمله است، ادامه داد: 28 حدیث، محتوای ندای جبرئیل را بازگو می‌کند که جبرئیل، حقانیت اهل بیت علیهم‌السلام را اعلام می‌کند و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه‌الشریف را به جهانیان معرفی می‌کند، به گونه‌ای که در روایات شیعه و سنی نقل شده است که در اولین ندای جبرئیل شیرین‌ترین کلمه برای مردم کلمه «مهدی» خواهد بود و در اثر این ندا توده مردم به اباصالح‌المهدی (عج) گرایش پیدا می‌کنند، بنابراین آن چیزهایی که در مورد سال ۲۰۱۲ گفته می‌شود، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا افکار عموم مردم را به سوی خود جلب کنند تا خودشان را به عنوان منجی جایگزین‌ منجی الهی ادیان از جمله شیعه معرفی کنند.

این پژوهشگر مهدوی در خصوص اینکه چگونه یک کودک ۵ ساله توانست زعامت و امامت شیعه را بر عهده بگیرد، بیان داشت: در زمان امام حسن عسگری علیه‌السلام و ائمه قبل از این امام وضعیت به گونه‌ای بوده است که دشمنان نمی‌گذاشتند، امامان عمر طولانی داشته باشند، لذا هر چه روزگار به زمان امام عصر ارواحناه فداه نزدیک می‌شود، دشمنان فشار بیشتر می‌آوردند و ائمه هدی را در همان سنین جوانی به شهادت می‌رسانند.

*مخفی نگه‌داشتن ولادت امام عصر(عج) و معرفی او به خواص شیعه / تلاش امام حسن عسکری(ع) برای زنده نگه‌داشتن سلسله امامت

وی با بیان اینکه اگر دشمنان کاری به ائمه معصومین علیهم‌السلام نداشتند، شاید امام مهدی عجل ‌ال تعالی فرجه‌الشریف در سنین میانسالی امامت را به عهده می‌گرفتند، افزود: این در شرایطی بود که دشمنان می‌خواستند، نگذارند امام عصر(عج) به دنیا بیاید و یا اگر ایشان به دنیا آمدند، حضرت را به شهادت برسانند، لذا امام حسن عسگری علیه‌السلام برای زنده نگاه‌داشتن سلسله امامت ۲ کار را مقابل هم انجام دادند، یکی مخفی نگه داشتن ولادت دردانه‌اش از دشمنان و دیگری معرفی آن حضرت به خواص شیعه - افراد مورد وثوق و رازدار- بود.

* قرآن شاهدی متقن برای دریافت منصب الهی در سنین کودکی/ حضرت یحیی و عیسی(ع) در کودکی رسول شدند/ امامت در سن 5 سالگی جای تعجب ندارد

حجت‌الاسلام بالادستیان با اشاره به اینکه اباصالح‌المهدی (عج) در همان دوران معجزاتی داشتند، از تلاش امام حسن عسکری علیه‌السلام برای معرفی جایگاه امامت فرزندشان سخن گفت و تصریح کرد: در آیات قرآن اشاره‌ای به رسالت رسیدن برخی از انبیای الهی در سنین کودکی شده است،‌ مانند حضرت عیسی علیه‌السلام و حضرت یحیی علیه‌السلام؛ «یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا»؛ «اى یحیى کتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از کودکى به او نبوت دادیم»، یا «فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا کَیْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا»؛ «[مریم] به سوى [عیسى] اشاره کرد، گفتند: چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است، ‏سخن بگوییم» که خود حضرت عیسی علیه‌السلام جواب می‌دهند «قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا»، اینها نمونه‌های قرآنی و روشنی است که انسان در سنین کودکی می‌تواند عهده‌دار منصب الهی باشد.

*کسب معرفت به سوی عبودیت الهی و احیای امر ولایت از وظایف منتظران است

وی با تاکید بر اینکه ائمه معصومین علیهم‌السلام نور واحد هستند و امام زمان (عج) چیزی جدای از آنها نیست، در خصوص وظایف منتظران در قبال امام عصر(عج) افزود: در گام اول باید انسان منتظر بر اساس معرفت درست به سمت عبودیت کامل الهی پیش رود و در بعد اجتماعی نیز به وظایف اجتماعی خود عمل کند، لذا امام صادق علیه‌السلام در زمینه بعد اجتماعی منتظر می‌فرمایند «رحم الله عبدا احیا امرنا »؛ « خدا رحمت کند کسی که امر ما -امر ولایت و امامت- را احیا کند» و همچنین فرمودند «شما حتی اگر وسیله‌ای برای منزلتان خریداری می‌کنید، جهت و رویکردتان به سمتی باشد که بتوانید با این کار خدمتی به اهل بیت علیهم‌السلام کنید»، بنابراین ‌در تمام کارها محور را امام معصوم قرار دهیم.

* هدایت باطنی و دستگیری از مردم به اندازه قابلیت فردی از سوی امام عصر(عج)/ رجوع به فقها تاریخی به اندازه صدر اسلام دارد

این کارشناس مهدویت با بیان اینکه مدیریت امام مهدی(عج) در هدایت باطنی و دستگیری از مردم به اندازه قابلیت و ظرفیتی که دارند، صورت می‌گیرد، خاطرنشان کرد: ‌بخش دیگر از مدیریت امام زمان ارواحناه فداه به شکل غیرمستقیم است، آن هنگامی که امام علی علیه‌السلام، «شریح» را به عنوان قاضی منصوب می‌کند، در واقع قضاوت را از جانب امام علی انجام می‌دهد یا  اینکه هنگامی که امیرالمؤمنین مالک اشتر را به مصر و بصره می‌فرستند، این مقام از ناحیه آن حضرت به او تفویض شده است، بنابراین در دوران غیبت صغری امام عصر(عج) از طریق نواب اربعه و در زمان غیبت کبری از طریق نواب عام  این مقام تفویض شده است، لذا نقش مراجع و ولی فقیه در این راستا قابل تبیین است، چرا که نه تنها امام مهدی(ع) بر این امر دستور دادند، بلکه از صدر اسلام این مطلب بوده است؛ یعنی ولایت فقیه و مراجعه به نواب عام و فقها ریشه کاملاً قدیمی دارد.

* ولی فقیه منصوب از سوی امام معصوم(ع)/ هر کس حکم ولی فقیه را نپذیرد، حکم خدا را سبک شمارده است

وی با اشاره به سیر تاریخی رجوع به فقها از زمان صدر اسلام، ادامه داد: «عمر بن حنظله»، از امام صادق علیه‌السلام سؤال مى‌کند که «اگر در مشکلاتى که مردم براى آن به حاکم یا به قضات منصوب از طرف حاکم مراجعه مى‌کنند، بین دو نفر شیعه رخ دهد، چه کنند؟ آیا مى‌توانند به حاکم وقت یا قضات منصوب از ناحیه آن‌ها، مراجعه کنند یا اینکه مراجعه به آن‌ها حرام است؟»، حضرت (ع) فرمود «مراجعه به آن‌ها حرام است، زیرا رجوع به آن‌ها، رجوع به طاغوت است و خداى سبحان، مراجعه به طاغوت را نهى فرموده است»، دو مرتبه سؤال کرد «پس چه کنند؟» حضرت، با ذکر معیارهایى، علماى واجد شرایط را براى آن‌ها معرفى کرده و سپس فرمود «در میان خودتان از فقهاى شیعه، کسى را انتخاب کنید و مشکل‌تان را از این طریق حل کنید، زیرا آنان منصوب از ناحیه من هستند و من، آن‌ها را حاکم بر شما قرار دادم، اگر پس از مراجعه به آنان، بر طبق نظر ما براى آنها حکم کنند و طرفین دعوا، حکم آن‌ها را نپذیرند، ما را رد کرده‌اند و حکم خدا را سبک شمرده‌اند و رد ما رد خداست و چنین شخصى، مشرک به خداست»، از این حدیث به روشنى استفاده مى‌شود که فقها به عنوان نواب امام در این نیابت، منصوب شده‌اند و نقش مردم صرفاً بیعت و پذیرش این ولایت نیابتى است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد