احادیث فراوانی درخصوص مشخصات دوران ظهور حضرت در کتب برادران اهل سنت و شیعه وجود دارد. در این یادداشت سخنانی از امیرالمومنین علی(علیه السلام) را بازگو می کنیم. شناخت مشخصات دوران ظهور تا حد فراوانی وظیفه محبان حضرت را روشن می کند. در این حدیث امام علی(علیه السلام) با بیانی فصیح، وضع جهان و انسان را در زمان ظهور بازگو کرده اند.
لطفا
به ادامه
مطلب مراجعه
کنید
در آخرالزمان؛ سرّى در طبیعت باقى نمىماند !
احادیث فراوانی درخصوص
مشخصات دوران ظهور حضرت در کتب برادران اهل سنت و شیعه وجود دارد. در این
یادداشت سخنانی از امیرالمومنین علی(علیه السلام) را بازگو می کنیم. شناخت
مشخصات دوران ظهور تا حد فراوانی وظیفه محبان حضرت را روشن می کند. در این
حدیث امام علی(علیه السلام) با بیانی فصیح، وضع جهان و انسان را در زمان
ظهور بازگو کرده اند.
در بخشی از این سخن گوهربار آمده است:
"ناراحتى
مردم فقط این است که اگر بخواهند یک صدقهاى بدهند و یک کمکى به کسى کنند،
یک نفر [مستحق] پیدا نمىکنند؛ یک فقیر در روى زمین پیدا نخواهد شد. زمین
پارههاى جگر خودش را بیرون مىدهدسرّى در طبیعت باقى نمىماند مگر اینکه
به دست او کشف مىشود"
در ادامه متن کامل حدیث را می خوانیم: امیرالمۆمنین على(علیه السلام) در نهج البلاغه مىفرماید:
حَتّى تَقومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلى ساقٍ، بادِیاً نَواجِذُها، مَمْلوءَة اخْلافُها، حُلْواً رَضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها.
پیشبینى
مىکند که قبل از ظهور حضرت مهدى آشوب عجیب و جنگ هاى بسیار مهیب و
خطرناکى در دنیا هست. مىفرماید: جنگ روى پاى خودش مىایستد، دندان هاى
خودش را نشان مىدهد. مثل یک درندهاى که دندان نشان مىدهد؛ شیرِ پستان
خودش را نشان مىدهد، یعنى آن ستیزهجویان و آتش افروزان جنگ نگاه مىکنند
مىبینند این پستان جنگ خوب شیر مىدهد. یعنى به نفعشان کار مىکند، اما
نمىدانند که عاقبتِ این جنگ به ضرر خودشان است.
"حُلْواً رَضاعُها" دوشیدنش خیلى شیرین است اما "عَلْقَماً عاقِبَتُها" عاقبتش فوق العاده تلخ است.
زمین
مىآید مثل یک غلام درحالى که تسلیم است. کلیدهاى خودش را در اختیار او
قرار مىدهد (اینها همه تعبیر و بیان است) یعنى دیگر سرّى در طبیعت باقى
نمىماند مگر
اینکه به دست او کشف مىشود، مجهولى در طبیعت باقى نمىماند مگر اینکه در آن دوره کشف مىشود
"الا
وَ فى غَدٍ وَ سَیَأْتى غَدٌ بِما لا تَعْرِفونَ" بدانید که فردا دنیا
آبستن چیزهایى است که هیچ پیشبینى نمىکنید، نمىشناسید و آگاه نیستید،
ولى بدانید هست و فردا با خود خواهد آورد.
"یَأْخُذُ الْوالى مِنْ
غَیْرِها عُمّالَها عَلى مَساوى اعْمالِها" اول کارى که آن والى الهى
مىکند این است که عمال و حکام را یک یک مىگیرد، اعوان خودش را اصلاح
مىکند، دنیا اصلاح مىشود.
"وَ تُخْرِجُ لَهُ الْارْضُ افالیذَ
کَبِدِها"زمین پارههاى جگر خودش را بیرون مىدهد؛ یعنى زمین هر موهبتى که
در خودش دارد از هر معدنى، و هر استعدادى که شما تصور کنید، همه را بیرون
مىدهد؛ هرچه تا امروز مضایقه کرده بیرون مىدهد.
"وَ تُلْقى الَیْهِ
سِلْماً مَقالیدَها" زمین مىآید مثل یک غلام درحالى که تسلیم است.
کلیدهاى خودش را در اختیار او قرار مىدهد (اینها همه تعبیر و بیان است)
یعنى دیگر سرّى در طبیعت باقى نمىماند مگر اینکه به دست او کشف مىشود،
مجهولى در طبیعت باقى نمىماند مگر اینکه در آن دوره کشف مىشود.
"فَیُریکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السّیرَةِ" آن وقت او به شما نشان خواهد داد که عدالت واقعى یعنى چه...
"وَ
یُحْیى مَیِّتَ الْکِتابِ وَ السُّنَّةِ" قوانین کتاب و سنت را که متروک
مانده و به حسب ظاهر مرده و از میان رفته است، زنده خواهد کرد. و نیز
فرمود: اذا قامَ الْقائِمُ حَکَمَ بِالْعَدْلِ ..
هریک از ائمه ما یک
لقبى دارد. مثلا امیرالمۆمنین: علىٌّ المرتضى. امام حسن: الحسن المجتبى.
امام حسین: سیدالشهداء، و ائمه دیگر: السجاد، الباقر، الصادق، الکاظم،
الرضا، التقى، النقى، الزّکىّ العسکرى. حضرت لقبى دارد، مخصوص به خود،
لقبى که از مفهوم "قیام" گرفته شده است، آن که در جهان قیام مىکند:
الْقائم.
اصلًا ما مهدى(عج) را به قیام و عدالت مىشناسیم. هر امامى به یک صفت شناخته مىشود، این امام به قیام و عدالت شناخته مىشود.
آیا
مىدانید ناراحتى مردمِ آن وقت چیست؟ ناراحتى مردم فقط این است که اگر
بخواهند یک صدقهاى بدهند و یک کمکى به کسى بکنند، یک نفر [مستحق] پیدا
نمىکنند؛ یک فقیر در روى زمین پیدا نخواهد شد
"وَ ارْتَفَعَ فى ایّامِهِ الْجَوْرُ" جور و ظلمى دیگر در کار نیست.
"وَ
امِنَتْ بِهِ السُّبُلُ" همه راه ها، راه هاى زمینى، دریایى و هوایى امن
مىشود، چون منشأ این ناامنی ها ناراحتی ها و بىعدالتىهاست. وقتى که
عدالت برقرار بشود، [چون] فطرت بشر فطرت عدالت است، دلیل ندارد که ناامنى
وجود داشته باشد.
"وَ اخْرَجَتِ الْارْضُ بَرَکاتِها" و زمین تمام برکات خودش را بیرون مىآورد.
"وَ
لا یَجِدُ الرَّجُلُ مِنْکُمْ یَوْمَئِذٍ مَوْضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا
بِرِّهِ ... وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعالى: وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ"
آیا مىدانید ناراحتى مردمِ آن وقت چیست؟ ناراحتى مردم فقط این است که اگر
بخواهند یک صدقهاى بدهند و یک کمکى به کسى بکنند، یک نفر [مستحق] پیدا
نمىکنند؛ یک فقیر در روى زمین پیدا نخواهد شد.
راجع به "توحید الهى"
مىفرماید: "حَتّى یُوَحِّدُوا اللَّهَ وَ لا یُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً" و
راجع به "امنیت" مىفرماید: "وَ تَخْرُجُ الْعَجوزَةُ الضَّعیفَةُ مِنَ
الْمَشْرِقِ تُریدُ الْمَغْرِبَ لا یُۆْذیها احَدٌ" یک پیرزن ناتوان، از
مشرق تا مغرب دنیا را مسافرت مىکند بدون کوچکترین آزار و اذیتى.
.............................................................................
پی نوشت ها:
نهج البلاغه، خطبه 138 و مجموعه آثار استادشهیدمطهرى، ج 18مجموعهآثار، ص 164.