مفضّل بن عمر از امام صادق(ع) و او از پدرانش از امیرالمؤمنین(ع) روایت کرده که از پیغمبر(ص) دربارۀ دجّال سؤال شد، حضرت فرمود: قیام دجّال در هنگامی است که قحطی شدیدی حکمفرما باشد،و خروج او از شهری است که به آن اصفهان گفته می شود از روستایی که معروف به یهودیه است. چشم راستش صاف است و چشم دومی در پیشانی دارد که چنان از آن نور می بارد که همانند ستارۀ صبح است که در میان آن تکه خونی است. او با رساترین صدای خود فریاد می کند به گونه ای تمام جن و انس از شرق و غرب صدای او را می شنوند، می گوید: کسی که جهان را خلق کرد و ساخت من هستم! کسی که مقدّر کرد و سپس هدایت کرد من هستم! من پروردگار بزرگ شما هستم! در همان روز اوّل خروجش هفتاد هزار نفر از یهود و اعراب و زنان و اولاد زنا و دائم الخمران و آوازخوانان و اصحاب لهو و لعب به او می پیوندند، و جادوگران از جن و انس دور او جمع می شوند، و ابلیس و شیاطین سرکش همراه او هستند، و همه گونه طعامها و شرابها نزد اوست و هر روز برای او و یارانش از گاو گوسفند و... ذبح می کنند و کباب می کنند و به آنها می دهند تا بخورند، و انواع لبنیات همراه خود دارد و یا از گاو و گوسفند می دوشند تا هر وقت یارانش میل داشتند آماده باشد. دجّال هر روز یکی از یاران خود یا یکی دیگر را می کشد (قبل از گشتن، او را نشان انسانهای شیّاد می دهد)، بعد دجّال شخصی شبیه او را نشان مردم می دهد و این طور به مردم می فهماند که او انسانها را زنده می کند و می میراند و بدین وسیله به شدیدترین وجه مردم را گمراه می کند. شهرها را می گردد در حالی که سوار بر چارپایی است که مانند ماه است و شیاطین هم او را همراهی می کنند و با او طبل و مزامیر و انواع و اقسام آلات موسیقی و بوقها و آلات لهو است. دجّال زنا و لواط را و سایر کارهای حرام الهی را حلال می کند تا آنجا که مردان با زنان و کودکان در کنار خیابانها، در حالی که لخت و عریان و آشکارند، عمل منافی انجام می دهند. یاران او در خوردن گوشت خوک و همچنین در خوردن شراب و انجام دادن انواع فسوق و جنایات افراط می کنند. او تا دورترین جاهای زمین را مسخّر خود می کند مگر مکه و مدینه و مراقد و شهرهای ائمۀ معصومین(ع) را. پس هنگامی که در جنایات و کارهایش طغیان کرد و زمین از ظلم و جور ستم یارانش پر شد، به دست کسی که عیسی بن مریم(ع) پشت سرش نماز می خواند کشته خواهد شد.
کشف الحق آخر حدیث 33