آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

اقدامات امام زمان(عج)

از برنامه ‏ها و اقدام‌های امام مهدی(ع)، پدید آوردن رفاه در کلّ جامعه بشری است. در آن دوران، طبق ترسیم آیات و احادیث، جامعه بشری واحدی تشکیل می‏گردد که مانند خانواده‏ زندگی می‏کنند و مسئله ناهنجار جوامع پیشرفته و ابرقدرت و جامعه ‏های در حال رشد و جامعه‏ های عقب ‏مانده و محروم از میان می‏رود و بشریت، ‏به طور کلّی به رفاه اقتصادی و بی‏ نیازی دست می‏ یابد و همین چگونگی، زمینه اساسی رشد و تعالی معنوی و فکری انسان را می‏سازد.


لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید


از برنامه‏ ها و اقدام‌های امام مهدی(ع)، پدید آوردن رفاه در کلّ جامعة بشری است. در آن دوران، طبق ترسیم آیات و احادیث، جامعة بشری واحدی تشکیل می‏گردد که مانند خانواده‏ای زندگی می‏کنند و مسئلة ناهنجار جوامع پیشرفته و ابرقدرت و جامعه‏های در حال رشد و جامعه‏های عقب‏مانده و محروم از میان می‏رود1 و بشریت، ‏به طور کلّی به رفاه اقتصادی و بی‏نیازی دست می‏یابد و همین چگونگی، زمینة اساسی رشد و تعالی معنوی و فکری انسان را می‏سازد.
طبق تحقیقات کارشناسان و متخصّصان،2 بخش عظیم و مهمّی از مسائل عقب‏ماندگی، وابستگی، کمبود موادّ غذایی و معیشتی (اگر نگوییم تمام آن) به دو عامل بستگی دارد که هر دو با هم در ارتباطند:
1. نظام اقتصادی حاکم بر جهان؛
2. نظام سیاسی حاکم بر جامعه.


1. نظام اقتصادی حاکم بر جهان‏، یعنی نظام و سیستمی که قدرت‌های اقتصادی جهان در کشورهای استعمارگر پدید آورده‏اند و هدف و آرمان آنها دست‌یابی به قدرت اقتصادی روزافزون و سلطه بر منابع ثروت جهان است. این قدرت‌های سلطه‏گر، با برنامه‏ریزی‌های دقیق خود، مانع هرگونه استقلال، خودکفایی و رشد تولید و پیشرفت اقتصادی در کشورهای عقب نگه‌داشته شده‏اند. این قدرت‌ها از راه‌های گوناگون و شیوه‏های تبلیغی و برنامه‏ریزی‌های گسترده و عمیق، در سایة سلطة نظامی و سیاسی و فرهنگی، آزادی فکر و عمل را از آحاد مردم در جهان سوم می‏گیرند و روش‌ها و شیوه‏هایی در همة مسائل زندگی از جمله در تولید، مصرف، تکنولوژی، فرهنگ و راه‌های معیشت، بر آنان تحمیل می‏کنند که به سود سرمایه‏داران بزرگ و سلطة بیشتر جهان پیشرفته است. در سایة این سلب فکر و شخصیت و آزادی و آزادفکری، خودیابی و اعتماد به نفس می‏میرد و وابستگی، روز به روز در اعماق اجتماعات عقب‏مانده گسترش می‏یابد. از این رو، صاحب‏نظران مسائل اقتصادی ـ اجتماعی می‏گویند که کمک به کشورهای عقب‏مانده تنها در این است که آنها را به خودشان واگذارند.
2. نظام سیاسی حاکم بر کشورها نیز نوعاً عامل و دست‏نشاندة قدرت‌های جهانی که همواره به زیان ملّت‌های
خود گام برمی‏دارد، برای سلب هرگونه فکر و اندیشه از مردم و نفی حسّ خودشناسی و خودیابی در مردم خویش می‏کوشد، جریان‌های فکری و فنّی فرمایشی را در میان ملّت‏ خویش نشر می‏دهد و با رسانه‏ها و ابزارهای تبلیغاتی، هرگونه استقلال فرهنگی و اقتصادی را از جامعه سلب می‏کند. آنها توده‏ها را برده‏وار به اسارت و پیروی کورکورانة این دو جریان مسلّط و حاکم ـ یکی بیگانه و دیگری خودی ـ وادار می‌کنند. نخستین موضوعی که در این میان صدمه می‏بیند یا به کلّی نفی می‏گردد، اصالت فکر و فرهنگ خودی و حسّ اعتماد به نفس و بازیابی و بازشناسایی نیروهای نهفته در درون خود و جامعة خودی است.
در رستاخیز ظهور امام منجی(ع)، این بندها و دام‌ها از سر راه برداشته می‏شود و عوامل سلطه بر فکر، فرهنگ، اقتصاد و سیاست جهان و کشورها نابود می‏گردد، انسان‌ها آزاد می‏شوند و با هدایت آن امام به خود می‏آیند و دیگر بار خویشتن خویش را باز می‏یابند و باز می‏شناسند و آزادانه فکر می‏کنند و راه‌های تحمیلی و تبلیغی را از راه اصلی و درست جدا می‏سازند و این است آزادی و آزادگی واقعی؛ آزادی‌ای که در سراسر دنیای کنونی، تنها واژة آن وجود دارد و از محتوا و مفهوم آن خبری نیست...
در دوران رفاه اقتصادی و رفع همة نیازها، آدمی از این بردگی و اسارت هستی‏سوز رهایی می‏یابد، از بند مشکلات آن آزاد می‏گردد، به مسائل متعالی و برتر و تکامل و رشد و صعود می‏اندیشد و در این راستا گام برمی‏دارد.
احادیث ‏بسیاری دربارة رفاه اقتصادی دوران ظهور وجود دارد و شاید از جمله مسائلی باشد که بیشترین تأکید بر آن شده است. همین نکته اهمّیت موضوع و نقش آن را در ساختن جامعة سالم قرآنی می‏رساند و شاید پس از اصل عدالت، دومین موضوعی باشد که در آن دوران در جامعه‏ها پدید می‏آید. این دو با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند؛ زیرا اجرای دقیق عدالت، ‏برای از میان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه، اَکل و مأکولی است تا اقویا حقّ ضعیفان را نخورند و آنان را محروم نسازند. بنابراین، رفاه اقتصادی برای همه، با اجرای اصل عدالت اجتماعی و برپایی قسط قرآنی امکان‏پذیر است؛ بلکه رفاه و بی‏نیازی، از میوه‏های درخت تناور عدل است و امام با تحقّق بخشیدن به اصول دادگری و عدالت اجتماعی، همگان را به زندگی‌ای درست و سامان‏یافته می‏رساند.3
همچنین از نظر تعالیم اسلامی، حاکمیّت اگر درست و اسلامی باشد و برنامه‏ها و مجریانی قرآنی و اسلامی به کار گمارده شوند، محرومیت و نیازمندی در جامعه باقی نمی‏ماند؛ زیرا اصول عدل و حق اجرا می‏گردد و در پرتو اجرای اصول، همة مردم به رفاه و بی‏نیازی می‏رسند.4
در پرتو حاکمیّت قرآنی، محمّدی و علوی امام مهدی(ع) و با اجرای اصل عدالت اجتماعی که در سیرة انکارناپذیر آن امام، ‏سامان می‏یابد، نیازها برآورده می‏گردد و رفاه اقتصادی و آسایش معیشتی بر تمام بخش‌ها و زوایای زندگی خانوادة بشری پرتو می‏افکند.
با اینکه موضوع رفاه اقتصادی از شاخ و برگ‌های عدالت اجتماعی است، در احادیث جداگانه مطرح گردیده است و این اهمّیت موضوع را آشکار می‏سازد5
تأمین زندگی و رفاه تا این پایه است که اگر از مسلمانان کسی هنوز در بردگی مانده باشد، به دست امام خریده می‏شود و آزاد می‏گردد. اگر کسی بدهکار باشد، ‏بدهی او پرداخت می‏شود. هر کس حقّی و حقوقی از دیگران برده، قصاص شده، دیة او به صاحبش پرداخت می‏گردد. هر کس به دلیل جرمی به اعدام محکوم شده، بدهکاری‌های او پرداخت می‏شود و پس از اعدام وی، زندگی خانواده‏اش همسان و هم‏سطح دیگر مردم تأمین می‏گردد و اینها همه برای اجرای عدالت دقیق در سراسر آبادی‌های زمین است؛ یعنی عدالت در آن دوران چنین مفهومی عمیق، گسترده و انسانی دارد که هر مشکل و ناهنجاری و گرفتاری را برطرف می‏سازد.6
سطح زندگی در این حدّ بسیار متعالی و آرمانی و رفاه اقتصادی تا این پایه، در دنیای سراسر ظلم و جامعه‏های طبقاتی و سرشار از تضاد بر سر منافع و با روابط ظالمانة استثماری برای ما، قابل درک نیست؛ لیکن وعدة خدا است و تحقّق خواهد یافت. آیا چنین هدفی با این بزرگی و عالم‏گستری، با شیوه‏های اخلاقی و پند و موعظه پدید می‏آید یا امام مهدی(ع) تنها با اعجاز و قدرت معنوی، این چگونگی‌ها را در زمین پدید می‏آورد؟ یا شیوه‏ها و روش‌هایی ویژه برای رشد ثروت و تولید کافی کالاها به کار می‏برد که تاکنون نبوده است؟
روشن است که ایجاد رفاه اقتصادی در این حد و برای یکایک افراد خانوادة بشری، کاری بزرگ و مشکلی بس عظیم است و به دشواری می‏توان تصوّر کرد که در آن روزگار چه مسائل و عواملی پدید می‏آید که چنین زیستی نصیب انسان‌ها می‏گردد.
با مطالعه در وضعیت زندگی کنونی بشر و با بررسی دقیق منابع طبیعی و ذخایر موجود در زمین و محاسبة استعداد انسان و محاسبة مقدار مصرف زائد و مسرفانه و تجمّلی، همة اموال جهان در نزد مهدی(ع) گرد می‌آید؛ آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است. آنگاه مهدی به مردمان می‌گوید: بیایید! و این اموال را بگیرید.

اجتماعات مختلف بشری به اصل دست می‏یابیم:
1. منابع طبیعی و ذخایر زمین این استعداد را دارد که پاسخ‌گوی مجموعه نیازهای انسان‌ها باشد (در هر مقوله از مقولاتی که در زندگی بدان‌ها نیازی هست) و کمبودها را برطرف سازد و آدمیان را به رفاه و آسایش و تأمین معاش برساند؛
2. محاسبة مقدار مصرف تجمّلی و مسرفانة اجتماعات بشری، روشن می‏سازد که اگر این اسراف‌کاری‌ها و شادخواری‌ها به صورتی درست و اصولی مهار گردد و با انضباط و قانونی سازش‏ناپذیر جلوی عیّاشی و ریخت‏وپاش‌های زائد گروه اشراف رفاه‏طلب و شادخوار گرفته شود، نیازهای کلّ بشریت‏ برآورده می‏شود و زندگی همگان در روی زمین تأمین می‌گردد؛
3. با بررسی استعداد خلّاق و هوش مبتکر انسانی، روشن می‏شود که انسان‌ها می‏توانند در پرتو پیشرفت دانش‌ها، به فرمول‌ها و اصول تازه‏ای دست ‏یابند که معاش آنان بهتر تأمین شود و نیازها و خواسته‏ها بیشتر برآورده گردد و رفاه و آسایشی عمومی و همگانی پدید آید. با توجّه به این سه محور، امکان پدید آمدن دوران رفاه مطلق و تأمین زندگی در سطحی متعالی برای همة مردم روی زمین، روشن می‏گردد. در این بخش از این مقاله، به بررسی برخی از علل و عواملی می‏پردازیم که ممکن است در رستاخیز قیام و انقلاب امام مهدی(ع) به کار گرفته شود و با تکیه بر آنها بودجه و مواد و منابع عظیم و کلان برای چنین اقدام عظیمی تأمین گردد و در فروغ آن زندگی بشریت ‏سامانی درخور یابد:

1. برقراری عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی به معنای تعادل و توازن در کلّیة جریان‌های اقتصادی جامعه است و نظام تولید و توزیع مصرف را در بر می‏گیرد. عدالت ‏به این معنا، اگر گستره‏ای جهانی یابد و دقیق و بی‏استثنا حدود آن مشخّص شود و درست اجرا گردد، تعادل و توازنی در کلّ جامعة بشری پدید می‏آورد که آرمان همة عدالت‌خواهان الهی و بشری بوده است. در پرتوی چنین عدالتی، فاصله‏های اقتصادی به معنای اسراف و تکاثر در بخش‌هایی و کمبود و محرومیّت در بخش‌های فراوان دیگر ریشه‏کن می‏گردد؛

2. اجرای اصل مساوات
رعایت قاطع اصل مساوات نیز موجب تعدیل ثروت‌ها و برابری در توزیع کالاها و موادّ مورد نیاز همة مردم است و از تراکم و ذخیره‏سازی گنج و اسراف‌کاری برخی طبقات و گروه‌ها مانع می‏گردد و زمینه‏های اصلی کمبود و نیازمندی را برطرف می‏سازد.
در فصل بعد روشن خواهد شد که با اجرای اصل مساوات، نیازها برآورده می‏گردد و محتاج و تهیدستی باقی نمی‏ماند و این همان سطح متعالی زندگی و رفاه عمومی است که زکات، مورد مصرف نداشته باشد و همه چیز به همة مردم برسد. این موضوع در اصل «مساوات‏» روشن خواهد گشت؛

3. عمران و آبادی زمین
عمران و آبادی زمین و بهره‏برداری از امکانات آن تا سر حدّ امکان، از دیگر اقدامات امام است. این کار، در دوران پیش از ظهور با همة پیشرفت علوم و تکنولوژی در همة زمینه‏ها، به طور کامل انجام نشده است. طبق نظر متخصّصان، بسیاری از زمین‌ها قابل عمران، آبادی، کشاورزی و تولید است. بسیاری از آب‌ها دارای استعداد ذخیره شدن و بهره‏برداری است و بسیاری از مناطق زمین، متروک و رها شده مانده است و بسیاری از مناطق به علّت نفوذ سیاست‌های استعماری و ایجاد وابستگی و محرومیّت‏ به طور کامل از آنها بهره‏برداری نمی‏شود و سیستم‌های تولید به سود طبقات محروم نیست؛ بلکه برای کشورهای سلطه‏طلب سودمند است.
این موضوع نیز از نظر متخصّصان و آمارگیران ثابت است که زمین، استعداد اداره و تأمین چند برابر جمعیّت کنونی را دارد؛ به سه شرط:

الف) از همة امکانات بهره‏برداری شود؛
ب) از اسراف‌کاری و شادخواری و کامروایی فزون از حدّ گروه‌هایی اندک ممانعت ‏به عمل ‏آید؛
ج) تکنیک‌های دقیق علمی و فنّی و متناسب با محیط‌ها و سرزمین‏ها به کار رود.

4. پیشرفت فنون
چنان‌که در فصل «تکامل علم و عقل‏» در دوران ظهور خواهیم گفت، علم و دانش بشر در رستاخیز امام مهدی(ع) به تکامل نهایی می‏رسد و امام با برنامه‏ریزی‌های دقیق که از دانش بیکران الهی او برخاسته است، همة مناطق زمین را آباد می‏کند  و برای تأمین زندگی و ایجاد رفاه همگانی، راه و روش‌هایی را عرضه می‏کند که تا آن روز برای بشر ناشناخته بوده است. با توجّه به اینکه راه اصلی رشد تولید و خودکفایی، بهره‏برداری از علوم و فنون و تخصّص‌های ویژه و طرح‌ها و برنامه‏های ماهرانه است، علوم و فنون بشری در رستاخیز ظهور با علوم و فنون در دوران پیش از ظهور، قابل مقایسه نیست. از این رو، پیشرفت‌ها و رشد تولید و سرمایه در آن دوران با هیچ دورة دیگر همانند نیست. امام مهدی(ع) در همة زمینه‏ها به دانش بشر تکامل می‏بخشد و چنان‌که در علوم الهی و ماورای طبیعی همة اشتباهات و جهل‌های بشری را برطرف می‏سازد و معیارهای درست در شناخت مبدأ و معاد را به انسان می‏دهد، در علوم مادّی و تکنیک‌های رشد اقتصادی و سامان‌یابی زیست را نیز به انسان عرضه می‏کند و با شیوه‏های بسیار دقیق، نظام تولید و بهره‏برداری را از منابع طبیعی، رشدی توصیف‏ناپذیر می‏بخشد. بدین‌گونه مشکل کمبودها و نارسایی‌ها را به کلّی برطرف می‏کند.
فاصلة پیشرفت علمی و عقلانی و وضع دانش انسان در آن دوره با وضع کنونی، بسی افزون‌تر است از فاصلة دانش امروز بشری با دوران‌های گذشتة تاریخ است.

5. باران‌های مفید و پیاپی
از علل و عوامل مهم و اساسی رشد تولید، به ویژه در بخش کشاورزی ـ که مادر تولید در بخش‌های دیگر است ـ نزولات آسمانی و باران‌های مناسب و به موقع است. طبق تعالیم «قرآن» و احادیث، پارسایی و نیکوکاری و احسان و به خصوص دادگری، موجب نزول رحمت‌های الهی و وفور نزولات آسمانی است8  و گناه، به ویژه ظلم، در روابط انسانی موجب خشکسالی و محرومیّت از رحمت الهی و قلّت نزولات است. در دوران ظهور، چون نیکی، احسان، عدل و انصاف بر سراسر گیتی پرتو می‏افکند، روابط انسانی بر اصل عدل و انصاف استوار می‏گردد و مردمان همه به نیکی و نیکوکاری و پارسایی می‏گرایند و ظلم و ستم را یک سو می‏نهند. از این رو، شایستة فضل و رحمت ‏بیشتر می‏گردند و بارش باران‌های مناسب و به موقع، سبب رشدی وصف‏ناپذیر در تولید خواهد گشت و بسیاری از مشکلات و کمبودها و نیازمندی‌ها را برطرف خواهد ساخت.9
ـ ... امّت من در زمان (رستاخیز) مهدی(ع) به نعمت‌هایی دست ‏می‌یابند که پیش از آن و در هیچ دوره‏ای دست نیافته بودند. در آن روزگار، آسمان باران فراوان می‌دهد و زمین، هیچ روییدنی را در دل خود نگه نمی‌دارد.
چون مردمان به تقوا و پارسایی روی می‏آورند، خداوند برکات و باران‌ها را فرو می‏فرستد و خشکی و کم‏آبی در مناطق بسیاری برطرف می‏شود و این وعدة الهی که دربارة جامة تقواپیشگان مژده داده است، آشکار می‏گردد؛10

6. برنامه ‏ریزی درست و از یک نقطه
چنان‌که در آغاز این فصل یادآور شدیم، عامل محرومیّت و عقب‏ماندگی اکثریت کشورها و اجتماعات بشری، کشورهای قدرتمند و سلطه‏طلب می‌باشند. اگر سلطه‏طلبان از میان بروند و تقسیم جامعة بشری به دو یا سه طبقه، پیشرفته و در حال رشد و عقب‏مانده، نفی شود و همة برنامه‏ریزی‌ها و فکر و تخصّص‌ها و سرمایه‏ها و مدیریّت‌ها تا سر حدّ امکان به طور یکسان در همة مناطق زمین، تقسیم گردد، تبعیض و تفاوتی در کار نباشد. جهان دارای مرکزیتی یگانه و واحد شود که بر اساس عدل و مساوات به همة انسان‌ها یکسان بنگرد و تقسیم‏بندی‌های ظالمانة جامعة بشری را محو سازد  و همة امکانات، طبق نیازها به مناطق عالم گسیل گردد و هیچ نقطه‏ای متروک و رها شده، باقی نماند. به طور طبیعی مشکلات و نابه‌سامانی‌های زندگی انسان‌ها برطرف می‏شود و رفاه و آسایش بر سراسر زمین سایه می‏افکند؛11

7. بهره برداری از معادن و منابع زیرزمینی
برای دست‌یابی به خودکفایی و رفاه، استخراج و بهره‏برداری از منابع زیرزمینی کاری ضروری است و چاره‏ای جز این نیست که از همة امکانات وطن انسان، یعنی زمین بهره‏برداری شود. بسیاری از ثروت‌ها و موادّ لازم برای زندگی، از معادن به دست می‏آید. این معادن و موادّ دیگری که برای بشر امروز شناخته شده نیست، در دوران ظهور، مورد بهره‏برداری قرار می‏گیرد.12
در دوران پیش از ظهور بسیاری از معادن شناخته شده است و بشر کنونی و آینده به سرعت آنها را استخراج می‏کند و در زندگی به کار می‏گیرد. بنابراین از تأکید فراوان احادیث ‏بر موضوع معادن و آشکار شدن آنها برای امام قائم(ع)، می‏توان حدس زد که آنچه شناخته شده و قابل اکتشاف برای بشر کنونی است (به علّت محدودیّت دانش بشری، نسبت ‏به دوران ظهور و تکامل علم و عقل انسان با راهنمایی و تعلیم معلّم بزرگ الهی حضرت مهدی(ع)، بسیار ناچیز است و در دوران آن رستاخیز عظیم، موادّ و معادنی شناخته و اکتشاف می‏شود که چهرة زندگی‌ها را به کلّی دگرگون می‏سازد و باید چنین باشد؛ زیرا ایجاد رفاه برای کلّ جامعة بشری کاری ساده نیست و سرمایه‏های کلان و عظیمی لازم دارد. یکی از منابع تأمین این سرمایه‏ها، معادن است و باید از آنها کاملاً استفاده شود. با توجّه به بیکرانی و فراوانی منابع و معادن زیرزمینی ـ به ویژه نسبت ‏به بخش‌های ناشناختة آن برای بشر امروز ـ روشن می‏گردد که این بخش از منابع در درآمد دولت مهدی(ع)، سرمایه‏ای در خور است و به سامانی‌ای در خور و شایسته نیز می‌رسد.
در اکثریت اجتماعات بشری امروز، شناخت و دانش ناکافی است. دوران ظهور، دوران سراسر آگاهی و شناخت‌های ناب و خالص است که همة زوایای زندگی انسان را روشن می‏سازد و در برنامه‏ریزی‌های فرهنگی، تربیتی، هنری، فنّی، اجتماعی، اقتصادی و... نقطة ابهام و عقب‏ماندگی باقی نمی‏ماند و شیوه‏ها و روش‌های اصولی و درست و مقرون به صرفه و به سود انسان ارائه می‏شود و زندگی در همه جای زمین، چهره‏ای زیبا و انسانی و سرشار از رفاه به خود می‏گیرد؛

8. بازپس‏ گیری ثروت‌های غصب شده

امام مهدی(ع) از راه دیگری که از اهمّیت فراوانی برخوردار است، سرمایه‏های بزرگ و کلانی به دست می‏آورد و از آن راه، بودجة هنگفت‏ سامان بخشیدن به جامعة انسانی و ایجاد رفاه عمومی را تأمین می‏کند. امام با از میان برداشتن جبّاران و طاغوتان و سرمایه‏دارانِ مانع اجرای عدالت، پول‌ها و سرمایه‏ها و همة امکانات آنها را که از راه‌های نامشروع، استثمار، غصب، احتکار، ظلم، تعدّی و تجاوز، تصاحب به ناحق اموال عمومی و انفال، گران‌فروشی، ارزان خریدن موادّ خام و کار و کالای مردمان محروم و ... به دست آورده بودند، باز پس می‏گیرد و در اختیار توده‏های محروم بشری قرار می‏دهد.
آنها در دوران پیش از ظهور، به ثروت‏اندوزی‌های کلان دست ‏یازیده‏اند و سرمایه‏های کلانی در همة کشورهای جهان ذخیره کرده‏اند که بخش اعظم ثروت‌ها و سرمایه‏های کشورها را تشکیل می‏دهد و اینها همه از راه‌های نادرست و شیوه‏های استثماری و ظالمانه، روانة جیب عدّه‏ای خاص از افراد انسان شده است.13
امام مهدی(ع) در رستاخیز ظهور، این مالکیت‌های دروغین و صوری را ابطال می‏کند. «مهدی(ع) حق هر حق‌داری را بگیرد و به او دهد؛ حتّی اگر حقّ کسی زیر دندان دیگری باشد، از زیر دندان انسان متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق بازگرداند.» 14

9. استفاده از همة اموال (اموال عمومی، خصوصی)
امام مهدی(ع) برای پیشبرد اهداف انقلاب ـ طبق تعبیر برخی از احادیث ـ از همة اموال خصوصی و عمومی بهره می‏گیرد.
در احادیثی آمده است که همة اموال دنیا نزد امام مهدی(ع) گرد می‏آید و امام آنها را میان مردمان طبق قانون عدل و بر اساس نیاز و رسیدن به رفاه و بی‏نیازی تقسیم می‏کند.15
مسئلة «کنز» در قرآن مطرح گشته و با لحنی قاطع و کوبنده ممنوع اعلام شده است؛16 لیکن در اثر بدآموزی و نفوذ اشرافی‌گری در حوزة اسلام، این اصل مورد توجّه و عملکرد قرار نگرفته است. در رستاخیز ظهور که دوران عرضة اسلام ناب و خالص و بی‏پیرایه است، این اصل اجرا می‏شود و همة اموال کنز شدة جامعه، خود از جمله بودجه و سرمایة انقلاب جهانی مهدوی می‏گردد و امام از آنها برای ساختن جامعة آرمانی اسلامی و ایجاد رفاه و بی‏نیازی عمومی و سرکوب دشمنان دین خدا ـ طبق تعبیر حدیث ـ بهره می‏گیرد؛17

10. کنترل و نظارت دقیق مرکزی

از جمله عوامل بسیار مهمّی که امام مهدی(ع) در پرتو آن، نابه‌سامانی‌های اقتصادی و ویرانی امور معاش را برطرف می‏سازد این است که ایشان با مرکزیّت و ایدئولوژی واحدی که ترتیب می‏دهد، کلّ منابع ثروت و درآمد را بدون حیف و میل و تبعیض و امتیاز، در اختیار کلّ جامعة بشری می‏گذارد، همة امکانات را به تساوی تقسیم می‏کند، همة سرمایه‏گذاری‌ها را عادلانه انجام می‌دهد و از این رهگذر، حرکت ‏خودسرانه و آزمندانة گروهی مال‏پرست در بخش‌های خصوصی و اطرافیان حکومت‌ها و مراکز قدرت که با چپاول ثروت‌ها و تصاحب سرمایه‏ها به مکیدن خون محرومان می‏پردازند، کنترل دقیق می‏کند  و عوامل اصلی فقر و کمبود ـ که سرمایه‏داران و زراندوزانند ـ از میان می‏روند.
در پایان، تذکّر این نکته نیز لازم است: آنچه دربارة انقلاب حضرت مهدی(ع) گفته می‏شود یا به قلم می‏آید، نسبت ‏به آنچه خواهد شد و مسائل و طرح‌ها و برنامه‏هایی که در آن دوران سراسر عدل و داد، شناخت، آگاهی، نظم، حق و حقوق، علم و فن و دانش و ایمان عرضه خواهد گشت، قطره‏ای است از دریا و البتّه «روشن است که آگاهی کامل از تمام آن مسائل ـ که پس از ظهور رخ می‏دهد ـ در دوران پیش از ظهور دشوار است؛ ‏برای هر کس در هر درجه از آگاهی و اندیشمندی. آری. در این راستا مهم شناخت ‏برخی از این روش‌هاست که قوانین عمومی اسلامی آن را روشن می‏سازد و احادیث ویژه‏ای که در این باره رسیده است.18

پی‌نوشت‌ها:
1. طبق برآوردهای دقیق آماری و فنّی، عامل اصلی عقب‏ماندگی بخش‌های عظیمی از جامعة بشری، کشورهای پیشرفته و ثروتمند است؛ زیرا که اگر عقب‏ماندگی، عقب‏ماندگی فرهنگی است این کشورهای پیشرفته‏اند که مانع پیشرفت فکر و فنّ و فرهنگ در اجتماعات عقب‏ مانده‏اند؛ زیرا که رشد فرهنگ و تکنولوژی را در میان اجتماعات عقب‏ افتاده مانع سلطة سیاسی و نظامی و اقتصادی خود می‏دانند. علّت عقب‏افتادگی اقتصادی در کشورهای عقب‏مانده نیز کشورهای پیشرفته است؛ زیرا نیاز به واردات صنعتی کشورهای پیشرفته اگر از میان برود، تولیدات این کشورها بدون مشتری و بازار می‏ماند. عقب‏افتادگی نظامی نیز وضعش روشن است و چون پدیدة شوم عقب‏افتادگی در همة بخش‌ها به هم مربوط است، بنابراین درمان درد بزرگ عقب‏ماندگی و از میان برداشتن عامل اصلی آن یعنی متلاشی کردن مراکز قدرت و سلطه تحقّق می‏یابد و مراکز سلطه و قدرت و زور و سرمایه‏داری در عالم متلاشی می‏گردد و توده‏های انسانی از یوغ فشار و سلطه‏جویی کامروایان تاریخ آسوده می‏گردند.
2. به کتاب‌های دیکتاتوری کارتل‌ها، ترجمه و اقتباس دکتر همایون الهی،1363 امیرکبیر و «جهان مسلّح، جهان گرسنه‏»، ویلبرانت، ترجمة همایون‏پور، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی چاپ اوّل 1365 و «چگونه نیمی دیگر می‏میرند»، سوزان جرج، ترجمة مهدی قراچه‏داغی، پژمان،1363. و «امپریالیسم و عقب‏ماندگی‏»، دکتر همایون الهی، شرکت آموزش فرهنگی اندیشه، 1367. و «اقتصاد سیاسی سرمایه‏داری‏» و... مراجعه شود.
3. ر.ک: «کافی‏»3/568 و ج 1، ص 542.
4. «کافی‏» 8/32؛ «مستدرک نهج‏البلاغه‏»/ 31؛ «الحیاة‏» 2/493.
5. «بحار» 51/78، «بحار» 51/88، «بحار» 51/123، «تفسیر عیاشی‏» 1/66؛ «بحار» 52/224، «بحار» 52/337.
6.«بحار»52/390؛ «غیبت نعمانی‏»/237، با اندک اختلاف.
7. عدالت اجتماعی ص‏23 ـ57.
8. و لو ان اهل‏القری امنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من‏السماء والارض‏»: اگر مردم آبادیها ایمان آورده و تقوا پیشه ساخته بودند،ویشان می‏گشودیم...» اعراف‏7/96.
9. بحارالأنوار، ج 51، ص 83.
10. سوره نوح (71)، آیات 10 ـ 12؛ نیز بحارالأنوار، ج 10، ص 104.
11. «کمال‏الدّین‏» 1/231.
12. «موسوعة‏الامام‏المهدی‏»، (الکتاب الثالث)، 780، به نقل از اعلام‏الوری/413، «نهج‏البلاغه‏»/ 425، «کمال‏الدین‏» 1/331.
13. به کتاب دیکتاتوری کارتلها×» و «امپریالیسم و عقب‏ماندگی‏» و «چگونه نیمی از دیگر می‏میرند» و «جهان مسلح، جهان گرسنه‏» و... رجوع شود تا معلوم گردد که چگونه سرمایه‏ها و کالاها و همه منافع و منابع انسانهای مظلوم در سراسر جهان به جیب عده‏ای بسیار اندک (در مقایسه با افراد جامعه بشری) روانه می‏گردد.
14. «خورشید مغرب‏»/ 31، به نقل از «المهدی الموعودالمنتظر» 1/279.
15. برای روشن شدن این موضوع به «الحیاة‏» ج 4 ص 160 به بعد رجوع شود.
16. «موسوعة ‏الامام ‏المهدی‏»، الکتاب الثالث، 770. محمد الصدر، مکتبة‏الامام امیرالمؤمنین‏العامه، اصفهان.

محمد حکیمی

منبع : موسسه موعود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد