نخستین شرط ظهور امام و پیریزی دولت مهدوی، آمادگی جهانیان برای پذیرش چنین حکومتی است، به بن بست رسیدن بشر در بسیاری از مشکلات و یأس و نومیدی انسان از سازمانها و تشکیلات مادی، جامعه انسانی را برای پذیرش آن، آماده میسازد.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید
درحالی که ایجاد حکومت واحد جهانی بر بشر کنونی که در اخلاق مادی فرو رفته
و معنویات و احساسات پاک او نسبت به انسانها فروکش کرده است، به صورت یک
آرزوی خام و رؤیای طلایی است، احادیث اسلامی تشکیل «حکومت واحد جهانی
اسلام» را از ویژگیهای قیام حضرت مهدی موعود(عج) میداند و بیانگر این است
که در پرتو عدل او، جهان تحت لوای «یک حکومت»، «یک دولت»، «یک قدرت» در
میآید و بساط تمام ابرقدرتها، فرعونها، قارونها و قارونکهای زمان، از
بزرگ و کوچک برچیده میشود و پرچم عدل و داد، در سراسر جهان به اهتزاز در
آمده و صفا و صمیمت و عشق به انسانها جهان را فرا میگیرد.
به گونهای که امام باقر(ع) در ذیل یک روایتی میفرماید: «اذا قائم
القائم ذهب دولة الباطل»، آن گاه که امام قائم قیام کرد، حکومتهای باطل
نابود میشود و باز در حدیث دیگر میفرماید: «یبلغ سلطانه المشرق و
المغرب»، قدرت او شرق و غرب را فرا میگیرد.
آیتالله جعفر سبحانی در مقالهای تحت عنوان «قیام حضرت مهدی(عج) و حکومت
واحد جهانی» که در کتاب «در جستجوی نور» منتشر شده است به ویژگیهای حکومت
مهدوی پرداخته است که در ادامه میآید:
*ویژگیهای حکومت او
هر یک از جملههای حدیث زیر به اصلی از اصول «حکومت واحد جهانی» امام(ع) و
یا به یکی از ویژگیهای حکومت او اشاره میکند؛ شایسته است به متن این
فرازها توجه شود:
1- «یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها»؛ خداوند سراسر جهان را از خاور و
باختر، در اختیار آنان قرار میدهد، یعنی حکومت او، جهانی میشود نه
منطقهای.
2- «و یظهر الدین و یمیت الله به و باصحابه البدع و الباطل»؛ به وسیله او
دین خدا زنده و بدعتها و باطلها نابود میشوند، یعنی قوانین حکومت او
را، قوانین الهی که آئین خاتم اسلام است تشکیل میدهند.
3- «حتی لایری اثر من الظلم و یأمرون بالمعروف»؛ از ستم اثری دیده
نمیشود و به نیکیها امر میکنند، یعنی دارای قدرت اجرایی گستردهای
میشود که هر نوع ستم را در سراسر جهان میزدایند و نیکیها را گسترش
میدهند.
این چنین ویژگیهایی، فقط از آن حکومت جهانی اسلام است و بس که مهدی صاحبالزمان(عج) تحقق بخش آن هست.
4- یکی از ویژگیهای حکومت امام(عج) گسترش عمران و آبادی در سراسر جهان و
تسلط بشر بر معادن زیرزمینی است و بشر در پرتو عدل، بر این تکامل دست
مییابد.
پیامبر گرامی(ص) در این مورد میفرماید: در زمان مهدی(عج) آب در جهان
افزایش پیدا کرده و نهرهایی پدیدار میشوند و گنجها از دل زمین بیرون
میآیند.
ابن عباس که در دامن پیامبر گرامی(ص) و مکتب امام امیرمؤمنان(ع) پرورش
یافته دوران «حضرت مهدی»(عج) را چنین توصیف میکند: مهدی(عج) روی زمین را
از داد پر کرده همچنان که پیش از او از ستم پر میشود و زمین پارههای جگر
خود را بیرون میریزد، آنگاه به عنوان نمونه میگوید: ستونهایی از طلا و
نقره!
این نوع از احادیث اسلامی که به صورت متواتر «معنوی» در کتابهای حدیث
وارد شده است، از یک حکومت جهانی توأم با تمدن عمیق و ریشهدار گزارش
میدهد که در عصر طلایی امام زمان(عج) تحقق میپذیرد.
*زمینههای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)
با مراجعه به احادیث، میتوان شرایط تحقق این چنین حکومت همراه با تمدن عظیم انسانی را به شرح زیر بیان کرد:
الف - آمادگی جهانیان:
نخستین شرط ظهور امام و پیریزی چنین دولتی، آمادگی جهانیان برای پذیرش
چنین حکومتی است، گذشت زمان و به بن بست رسیدن بشر در بسیاری از مشکلات و
یأس و نومیدی انسان از سازمانها و تشکیلات مادی، جامعه انسانی را برای
پذیرش آن، آماده میسازد و یکی از نشانههای یأس و نومیدی انسان، از
چارهجویی سازمانهای مادی، همان است که در روایات اسلامی به طور متواتر
وارد شده که پیش از ظهور امام، روی زمین را جور و ستم فرا میگیرد و فشار
ظلم و تعدی، آن چنان بر دوش انسانها سنگینی میکند که بشر را برای پذیرش
انقلاب دیگر، انقلابی عمیق و بنیادی آماده میسازد، عملاً میفهمد که دوران
چارهسازی برنامههای مادی به پایان رسیده و بن بست، جز به یک نیروی غیبی
شکسته نخواهد شد.
ب - تکامل خرد و اندیشه انسانی:
پیریزی یک حکومت واحد جهانی، و برقراری حکومت عدل و داد در کلیه شئون،
به زور سر نیزه و آتش توپ و تانک امکانپذیر نیست، هر چند هر نوع حکومتی،
بی نیاز از قوه و قدرت نیست، اما در عین حال، تنها قدرت و قوه اجرایی
نیرومند قادر به قلع فساد و گسترش عدل و داد نیست، بلکه باید جامعه انسانی
از نظر عقل و خرد، و دانش و بینش به پایهای برسد که طبعاً خواهان بر قراری
حکومت «حق و قانون» و طرد و نابودی «ظلم و طغیان» شود.
این چنین حالتی جز در پرتو تکامل فرهنگ انسانی، امکانپذیر نیست و بسیاری
از مشکلات در عصر ظهور امام(عج) از این طریق حل خواهد شد و ما نمونه این
نوع فرهنگ و تعقل را به گونهای پیش از انقلاب اسلامی ایران و پس از آن تا
مدتی مشاهده کردیم و دیدیم که چگونه تمام طبقات بر برچیده شدن نظام
ستمشاهی همکاری و همیاری عجیبی از خود نشان دادند و خود حافظ نظم و
برقرارکننده حکومت حق و حقیقت بودند.
امام باقر(ع) بر این عنصر از عناصر پدید آرنده حکومت جهانی امام(ع) در
حدیثی تصریح کرده و میفرماید: «اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رؤوس
العباد فجمع بها عقولهم وکملت به احلامهم»؛ آن گاه که قائم ما قیام کرد،
خداوند دست رحمت و قدرت او را بر سر بندگان میگذارد، به وسیله او خرد و
اندیشههای انسانی به تکامل میرسد.
ظلم و ستم، تعدی به حقوق الهی و مردمی، زائیده جهل و نادانی و دور
افتادگی انسان از فرهنگ اصیل انسانی است و همچنین جهل و نادانی مانع از
ساختن زیر دریایی و یا سفاین فضایی و آن گاه پیاده شدن بشر در قمر نیست،
فرهنگ انسانی، یک فرهنگ تمام عیار است که بخشی از آن را صنعت و اختراع
تشکیل میدهد، در حالیکه ابعاد دیگر آن مربوط به شناخت خود، جامعه و شناخت
موقعیت خود در جهان هست و این چنین شناختی جز در پرتو تکامل عقول و
اندیشهها میسر نمیشود و در این موضع انسان آنچنان وارسته از خودخواهی و
خود محوری میشود که عشق به کمال و حقیقت بالاترین کمال میداند و تجاوز به
حقوق انسانها را نشانه ذلت و عجز و پستی میشمرد.
ج-تکامل صنایع:
حکومت واحد جهانی بدون تکامل صنعت، بالاخص بدون وسیله ارتباط جمعی اماکن
پذیر نیست، زیرا حکومتی که میخواهد ندای الهی را به اقصی نقاط جهان
برساند، همه مردم جهان را از پیام خود آگاه سازد، نمیتواند جدا از تکامل
صنایع و وسایل ارتباط جمعی صورت پذیرد.
حاکم الهی که باید پیام خدا را در یک شب به سراسر جهان ابلاغ کند و وظیفه
مردم را در برابر حوادث و رویدادها روشن کند، باید از وسایل تندرو و
دستگاههای گزارشگر قوی و نیرومندی برخوردار باشد و اگر در دورههای گذشته
رجال آسمانی بر تشکیل چنین حکومتی توفیق نیافتند، مقداری از آن معلول فقدان
وسایلی بود که ابزار تحقق حکومت جهانی است.
امام صادق(ع) در حدیثی به این نوع از تکامل تصریح کرده است و میفرماید: «
ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم وابصارهم حتی لایکون بینهم
وبین القائم برید، یکلمهم فیسمعون وینظرون الیه وفی مکان»؛ آن گاه که
قائم(عج) ما قیام کند، خداوند بر قدرت شنوایی و بینایی شیعیان، گسترش
میبخشد، فاصله میان آنها و قائم(عج) را از میان بر میدارد، اما با آنان
سخن میگوید و آنان سخنان امام را میشنوند و او در جایگاه خود میبینند.
باز در حدیث دیگر میفرماید: «ان المؤمن فی زمان القائم وهو بالمشرق یری
اخاه الذی فی المغرب وکذا الذی فی المغرب یری اخاه الذی بالمشرق»؛ مؤمن در
زمان قائم(عج) که در مشرق زندگی میکند، برادر خود را که در مغرب است
میبیند و همچنین کسی که در مغرب زندگی میکند، برادر خود را که در مشرق
است مشاهده میکند.
این تعبیر در آن زمان که گوش روزگار از تکامل صنعتی و وسایل ارتباط جمعی
از تلفن و تلگراف، رادیو و تلویزیون، چیزی نشنیده بود، جز یک رشته معجزات
علمی چیز دیگری نمیتوانست باشد ولی گذشت زمان این حقایق را روشنتر
میسازد.
د-ارتش انقلابی جهانی:
هیچ حکومتی هر چه الهی و آسمانی باشد، بی نیاز از یک قدرت اجرایی نیست،
در حکومت حضرت مهدی(عج) که به صورت واحد جهانی برقرار میشود به نیروهای
فعال و سازنده و ارتش انقلابی جهانی، نیاز مبرمی است که در راه هدف از همه
چیز بگذرند و در نتیجه شجاعتر از شیر و برندهتر از شمشیر باشند.
و اگر در برخی از روایات شماره آنان «سیصد و سیزده» نفر و در برخی دیگر
«12 هزار نفر» و احیاناً «15 هزار» نفر معین شده است، هدف اشاره به سران آن
ارتش انقلابی است که تحت فرمان امام انجام وظیفه میکنند، و رعب آنان قلوب
دشمنان را پر میکند و در مقام مقابله، دشمن شکست میخورد، و شعار
رزمندگان امام(عج) «بمیران بمیران» و در راه انجام وظیفه الهی از سرزنش هیچ
سرزنشگری هراس ندارند.
به امید روزی که پرچم اسلام در سراسر گیتی و در پرتو حکومت واحد جهانی
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به اهتزاز درآید و آدمی از بند ظلم و ستم
آزاد شود و در فراخنای عدل الهی، قرار گیرد.