آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال
آخرالزّمان

آخرالزّمان

آخرالزمان - علائم آخرالزمان و ظهور قائم - مهدویت- مبارزه با صهیونیسم جهانی - شناخت شیطان ودجال

خروج سفیانی

مقایسه روایات در باب سفیانی با ملک عبدالله دوم


 حدیثی از صحیح . بخاری :

وقایعی که در آینده اتفاق می افتند برای آن کسی که حقیقت آن را نمی داند بدون شک ترسناک و هولناک خواهد بود و لذا بر امت اسلامی واجب است تا از این حقایق آگاه شده و از فتنه های آخر زمان مطلع باشد.

این وقایع به شکل ناگهانی و به شکلی سریع اتفاق خواهد افتاد بطوریکه فرصتی را برای فکر کردن باقی نمی گذارد.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

اوصاف سفیانی و شباهت آن با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن 

بعد از ذکر مقدماتی درباره ی ملک عبدالله اردن و شرایط تاریخی این کشور، به بیان اوصاف سفیانی در روایات و مقایسه ی آنها با ویژگیهای ملک عبدالله دوم می پردازیم تا بدین وسیله میزان شباهت او با سفیانی ذکر شده در روایات، بیش از پیش هویدا شود: 

1 – چهره ی سفیانی: روایات مختلفی وجود دارند که در آنها چهره ی سفیانی توصیف شده است. اما اکثر این روایات از نظر سند ضعیف بوده و اوصاف آنها مطابق واقعیت نمی باشند.(47) روایت زیر جزء معدود روایاتی است که سند صحیح و قابل اعتمادی دارد:(48) 

« از علی بن ابراهیم از پدرش ابن عمیر از حماد بن عثمان از عمر بن یزید نقل شده است که امام صادق (ع) به من فرمودند: 

اگر سفیانی را ببینی، او پلیدترین مردمان است؛ بور و سرخ آبی است. می گوید: (پروردگارا! ابتدا انتقام سپس آتش جهنم؛ پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا؛ سپس برای آتش). پلیدی او به اندازه ای است که او یکی از همسرانش را که فرزند هم از او دارد، از ترس اینکه رازش فاش شود، زنده به گور می کند. »(49) 

روایت فوق جزء معدود روایاتی است که از نظر سند قوی بوده و نکات مهمی را پیرامون سفیانی بیان می کند.(50) نکته ای که در روایت فوق پیرامون چهره ی سفیانی می توان دریافت، این است که سفیانی بور و سرخ آبی است و چهره ای تا حدی شبیه به اروپایی ها دارد و چهره ی او با اکثر اعراب متفاوت است. 

نکته ی جالبی که درباره ی ملک عبدالله می توان دریافت، این است که چهره ی وی با اعراب تفاوت داشته و حتی شباهت کمی با پدرش ملک حسین دارد. این چهره ی متفاوت ملک عبدالله، به این دلیل است که مادر وی زنی انگلیسی است و به همین دلیل چهره ی او بور و سرخ آبی است و شبیه همان توصیفی است که روایات از چهره ی سفیانی کرده اند. 

برای بررسی بهتر این مسئله، به تصویر زیر که ملک عبدالله را در دوران جوانی نشان می دهد، توجه کنید: 

 

 

ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در جوانی. به چهره ی بور، سرخ آبی و چشم های سبز رنگ او توجه کنید.

 

البته در روایت ذکر شده از امام صادق (ع)،  ایشان  به  نکته ی  دیگری  اشاره کرده اند. نکته این است که سفیانی یکی از همسران خود را که به صورت پنهانی با او ارتباط داشته  و  از  او  فرزند  نیز  داشته  است،  از ترس برملا شدن  رازش می کشد. خوانندگان محترم به این نکته توجه داشته باشند که مطابق توصیف امام صادق (ع)، احتمالاً قضیه ی مذکور پنهانی اتفاق افتاده و ممکن است به غیر از خود سفیانی، دیگران از ماجرا چندان اطلاعی نداشته باشند؛ بنابراین از این مسئله نمی توان برای شناسایی سفیانی استفاده کرد.

 

مطابق نظر کارشناسان علوم حدیث، بقیه ی صفاتی که پیرامون سفیانی در روایات ذکر شده است، از  نظر  سندی  ضعیف  می باشد؛(51) برای  مثال  آن  روایاتی  که می گویند سفیانی مردی است چهارشانه و چهره ای بسان وحوش دارد، صحیح نمی باشند؛(52)  همچنین روایاتی که چهره ی او را  بسان  نابینایان  بیان  می کنند  و می گویند نامش عثمان و نام پدرش عنبسه است، صحیح نمی باشند و سند معتبری ندارند.(53)

 

در بین صفاتی که در احادیث غیر معتبر وجود دارند، آبله رو بودن سفیانی یکی از نکاتی است که علاوه بر بحث ضعف سند، از نظر علمی نیز بعید می باشد؛ زیرا بیماری آبله در سال 1979 در سطح دنیا ریشه کن شد و از آن تاریخ به بعد حتی یک نفر مبتلا به آبله شناسایی نگشت.(54)  قبل از این تاریخ به دنیا آمده باشد، اما از آن تاریخ به بعد، پیدا کردن یک فرد مبتلا به آبله ممکن نمی باشد. چرا که اگر چنین فردی پیدا شود، قبل از هر چیز سازمان جهانی بهداشت وی را شناسائی کرده و قرنطینه می نماید و بعد از اتمام دوره ی واگیری نیز بر روی او مطالعه می نماید. بدین ترتیب این شخص با توجه به محدودیت های ایجادشده، بعید است که بتواند فعالیت سیاسی خاصی انجام دهد. افراد آبله رو که قبل از این تاریخ مبتلا شده اند نیز بسیار کم تعداد و عموماً پیر می باشند و از کار افتاده هستند. بنابراین آبله رو بودن سفیانی علاوه بر ضعف  سند،  کمی  بعید  به  نظر می رسد. گرچه ممکن است سفیانی


2 – نام سفیانی: احتمالاً اولین عبارتی که درباره ی نام سفیانی به ذهن خوانندگان محترم وبلاگ می رسد، این است که نام وی  « عثمان بن عنبسه » است.  اما نکته ی مهم اینجا است که هیچ یک از روایاتی که درباره ی نام سفیانی بیان شده است، از نظرسند قوی نیستند و این روایات همگی ضعیف می باشند؛(55) بنابراین برخلاف تصور، روایاتی که پیرامون نام سفیانی بیان شده اند و نام او را عثمان بن عنبسه دانسته اند، صحیح نمی باشند.(56) البته اگر بحث ضعف روایات را کنار بگذاریم، علاوه بر عثمان بن عنبسه، در برخی از روایات نام سفیانی « عبدالله » ذکر شده است که اگر قرار باشد بحث سند روایات را کنار بگذاریم، این اسم بر پادشاه اردن مطابقت دارد.(56) البته روایتی دیگر نیز در این زمینه نقل شده است که در طی آن معصوم (ع) از ذکر نام سفیانی خودداری کرده اند. این روایت که سند آن نیز ضعیف می باشد به شرح زیر است:(57)

 

« در کمال الدین با سند ضعیف به کوفی از عبدالله بن منصور نقل شده است که او گفت:

 

از اباعبدالله (ع) در مورد نام سفیانی سوال کردم؛ ایشان فرمودند: با اسم او چه کار دارید؟ آنگاه که گنج های مناطق پنج گانه ی شام (دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین) را به دست آورد، آنگاه منتظر فرج باشید.

 

عرض کردم آیا او 9 ماه  پادشاهی  می کند؟  فرمود: نه؛  8  ماه  تمام  حکومت می کند، نه 1 روز بیشتر. »(58)

 

به این ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، نمی توان بر طبق روایات موجود، اطلاعات مناسبی پیرامون نام سفیانی به دست آورد. البته در بعضی از روایات، نام او عبدالله و در برخی دیگر عثمان بن عنبسه ذکر شده است؛ اما در هر حال به دلیل ضعف سند این روایات، هیچ کدام از آنها قابل اعتنا نیستند.


3 – نسب سفیانی: مطابق روایات اسلامی، سفیانی از نسل ابوسفیان و متعلق به خاندان بنی امیه است.(59) در واقع لقب سفیانی که به این  انسان  سفاک  اطلاق می شود نیز به سبب انتساب وی به ابوسفیان بر وی نهاده شده است. انتساب سفیانی به ابوسفیان مورد اتفاق نظر همه ی دانشمندان اسلامی است.(60) در این رابطه روایات متعددی نیز وجود دارند که یکی از آنها روایت زیر است:

 

« امام محمد باقر (ع) فرمودند:

سفیانی از فرزندان خالد پسر یزید پسر ابوسفیان است. »(61)

 

روایت زیر نیز مضمونی مشابه دارد:

 

« از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:

ما و ابوسفیان دو خاندانیم که دشمنی ما بر سر خداست. ما گفتیم خداوند راست گفت و آنها گفتند خدا دروغ گفت. ابوسفیان به جنگ پیامبر (ص) برخاست و معاویه فرزند ابوسفیان به جنگ علی بن ابی طالب (ع) رفت و یزید پسر معاویه به نبرد با حسین بن علی (ع) پرداخت و سفیانی به مصاف با قائم (عج) برخیزد. »(62)

 

اما مسئله ی فوق چه ارتباطی با عبدالله پادشاه اردن دارد؟

 

همان گونه که در ابتدای مقاله نیز ذکر کردیم، برخلاف ادعای خاندان سلطنتی اردن که کشور خود را اردن هاشمی می نامند و خود را به خاندان پیامبر (ص) منتسب می نمایند، شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می دهد این ادعاها دروغ بوده و شجره نامه ی آنها جعلی می باشد؛ بسیاری از مورخان و کارشناسان علوم سیاسی معتقدند که نسب این خاندان جعلی بوده و پادشاهان این سلسله از این نسب جعلی در جهت مشروعیت بخشیدن به اعمال خود استفاده می کنند. کتاب « ملک عبدالله، بریتانیا و ساخت اردن » نوشته ی خانم مری کریستینا ویلسون استاد دانشگاه ماساچوست آمریکا، بهترین کتابی است که در این زمینه نگاشته شده و نویسنده در آن با استفاده از منابع مهمی همچون اسناد فاش شده ی وزارت کشور و مستعمرات بریتانیا، نسب جعلی خاندان پادشاهی اردن را آشکار نموده است.(63)

 

حال با توجه به اینکه خاندان پادشاهی اردن از خاندان بنی هاشم نیستند، متعلق به کدام قبیله ی قریش می باشند؟

 

انتساب خاندان سلطنتی اردن هاشمی به قبیله ی  قریش  تا  حد  زیادی  تأیید می شود. چرا که شریف حسین جد ملک عبدالله و بنیان گذار این خاندان سلطنتی، متعلق به خاندان شریف های حجاز بوده و خاندان شریف  یکی  از خاندان های قدیمی شهر مکه می باشد(64) و از آنجا که بسیاری از ساکنین قدیمی مکه متعلق به خاندان قریش می باشند، به احتمال زیاد خاندان شریف نیز متعلق به قبیله ی قریش می باشد.

 

با توجه به اینکه سیادت خاندان شریف و خاندان پادشاهی اردن تا حد زیادی رد می شود، به احتمال زیاد خاندان پادشاهی اردن متعلق به یکی دیگر از طوایف قبیله ی قریش می باشد.

 

اما نکته ای که درباره ی خاندان شریف حسین و خاندان پادشاهی اردن عجیب به نظر می رسد، این است که رنگ قرمز به عنوان نماد خاندان شریف حسین و خاندان پادشاهی اردن برگزیده شده است و حتی مطابق دیکشنری Islamica، رنگ قرمز موجود در پرچم  کشور اردن و بسیاری از دولت های عربی منطقه، منبعث از پرچم قرمز خاندان شریف حسین می باشد که برای اولین بار توانست سرزمینهای عربی را از عثمانی مستقل کند.(65)

 

 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن. 

 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن.

 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن. 

 

با توجه به اینکه پرچم خاندان شریف حسین سرخ رنگ می باشد و از سوی دیگر این طایفه متعلق به قبیله ی قریش است، احتمال اینکه خاندان شریف حسین ریشه در بنی امیه داشته باشد، بیش از پیش تقویت می گردد. جالب اینکه خاندان پادشاهی اردن که خود را اردن هاشمی می نامد، به جای اینکه پرچم سبز رنگ را که نماد اهل بیت (ع) می باشد به عنوان نماد خود برگزیند، پرچم قرمز را که نماد بنی امیه بوده است(66) برای خود برگزیده است و این نکته ای است که نمی توان به سادگی از آن عبور کرد. گرچه این فرضیه قطعی نمی باشد، اما با توجه به اینکه در رابطه با مطالب گفته شده مستندات قوی وجود دارد، باید پیرامون آن کنکاش جدی صورت گیرد.

 

پرچم امویان سرخ رنگ بوده است. 

 

متاسفانه پرچم بسیاری از کشورهای عربی منطقه نیز به تأسی از رنگهایی که شریف حسین برای حکومت خود برگزیده بود، انتخاب شده است(67) که این مسئله را حتی در پرچم فلسطین، امارات و ... نیز می توان یافت. ای کاش این کشورها در این زمینه دقت بیشتری به خرج می دادند.

 

 

ذکر یک نکته ی بسیار مهم: رنگ قرمز و سایر رنگ هایی که در پرچم اردن و کشورهای  عربی  به کار  رفته  است،  ممکن  است  در  پرچم  سایر  کشورها  و  حتی دولت های اروپایی نیز به کار رفته باشد،  اما  این کشورها  به هیچ  عنوان  با فلسفه ای که پشت پرچم اردن پنهان شده است، به انتخاب رنگ پرچم خود مبادرت نورزیده اند و بنابراین نمی توان آنها را تأثیر گرفته از پرچم اردن به شمار آورد؛ اما پرچم اردن  و رنگ قرمز آن دقیقاً به دلیل استفاده ی خاندان شریف حسین از رنگ قرمز انتخاب شده است و این نکته ای است که در دیکشنری Islamica نیز بیان گشته است.(68) ذکر این نکته حائز اهمیت است که در بسیاری از کشورها رنگ قرمز نماد انقلاب، شهادت و مجاهدت در راه آرمان می باشد؛ اما خاندان شریف حسین قبل از اینکه حتی انقلاب عربی را به راه بیندازند، پرچم قرمز رنگ داشتند؛ بنابراین احتمال اینکه رنگ قرمز پرچم خاندان شریف حسین به دلیل انقلاب یا قیام باشد، بعید به نظرمی رسد؛ چرا که قبل از این انقلاب، پرچم آنها به همین رنگ بوده است.

 

4 – نفرت و کینه ی سفیانی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و اهل بیت (ع): مطابق روایات اسلامی، سفیانی  کینه  و  عداوت  عمیقی  نسبت  به  خاندان پیامبر (ص)، اهل بیت (ع) و شیعیان دارد.(69) در این میان کینه ی سفیانی نسبت به شیعیان ایران که روایات آنها را اهل خراسان می نامند، بیش از دیگران است.(70) روایاتی که در این رابطه بیان شده اند، عبارتند از:

 

« از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: گویا من سفیانی یا رفیق او را می بینیم که در سرزمینهای سرسبز شما در کوفه اقامت گزیده، و منادی او ندا می دهد: هر کس سر یک تن از شیعیان علی (ع) را بیاورد، هزار درهم پاداش او است. در این هنگام همسایه به همسایه حمله برده و می گوید: این شخص از شیعیان است؛ پس گردن او را می زند و هزار درهم جایزه می گیرد. آگاه باشید در آن روز فرمانروایی شما به دست حرامزادگان خواهد افتاد ... »(71)

 

در روایت دیگری نیز بیان شده است: « سواران سفیانی به جستجوی اهل خراسان می آیند و شیعیان آل پیامبر (ص) را در کوفه می کشند؛ آنگاه اهل خراسان در جستجوی حضرت مهدی (عج) بیرون می آیند. »(72)

 

همان گونه که در روایات فوق ملاحظه فرمودید، سفیانی نسبت به شیعیان بسیار کینه ای  و  حاسد  است  و  در  این میان  نسبت  به  شیعیان  ایران  نیز  کینه ای مثال زدنی دارد.

 

ملک عبدالله اردن نیز نسبت به شیعیان بسیار کینه می ورزد و در این میان بیش از همه از ایرانیان متنفر است. فراموش نمی کنیم که اولین کسی که عبارت « هلال شیعی » را بر سر زبان ها انداخت و از خطرناک بودن « هلال شیعی » سخن راند، ملک عبدالله دوم پادشاه اردن بود.(73) 

 ملک عبدالله دوم پادشاه اردن: اولین کسی که از عبارت « هلال شیعی » استفاده کرد.

 

ملک عبدالله پادشاه اردن طی اظهارات خود از اینکه دولت شیعی در عراق به روی کارآمده است، اظهار نگرانی کرده و آن را در راستای تشکیل هلالی از سرزمینهای شیعه اعم  از  ایران،  بخش  اعظم  عراق،  بخشهایی  از  سوریه،  لبنان  و  مناطق نفت خیز عربستان دانست.(74) این سخنان ملک عبدالله نشان از کینه ی وی نسبت به شیعیان داشته و در حالی که هر روزه شیعیان بسیاری در عراق و نقاط دیگر جهان توسط گروههای تکفیری به شهادت می رسند، سخن او تلاشی در جهت آسیب بیشتر به شیعیان می باشد.

 

بعد از بیان عبارت « هلال شیعی » توسط ملک عبدالله اردن، بسیاری از رهبران منطقه نیز از سخنان وی استقبال کرده و بیش از پیش به ایراد اتهام علیه شیعیان مبادرت ورزیدند. دامنه ی این سخنان حتی از منطقه فراتر رفته و عبارت مذکور مورد پسند آمریکاییها و اروپاییها نیز قرار گرفت و آنها از این مسئله به عنوان ابزاری در جهت آزار شیعیان استفاده کردند.(75)

 

متأسفانه رسانه های کشور ما گوینده ی اصلی این سخن را فراموش کردند و امروزه نیز اردن در سکوت خبری به سر می برد؛ حال آنکه این کشور مرکز بسیاری از فتنه های منطقه می باشد. ترور « شهید مغنیه » نیز که با همکاری عوامل اطلاعاتی اردن، عربستان، موساد و سیا شکل گرفت،(76) خبر از اعمال شیطانی دولتمردان اردن علیه شیعیان می دهد. همچینین اردن هر از چند گاهی به عنوان کشور حد واسط برای فرستادن گروههای مخالف حزب الله لبنان به اسرائیل عمل کرده و احتمالاً نقش واسطه را بین اسراییل و  گروههای  مخالف  حزب الله  بازی می کند.(77)

 

کشور اردن از دیرباز دشمنی آشکاری با کشور عزیزمان ایران نیز داشته است. هموطنان عزیزمان فراموش نمی کنند که پدر ملک عبدالله یعنی ملک حسین در روزهای آغازین جنگ تحمیلی عراق علیه ایران،  دست  در  دست  صدام  ملعون، گلوله ی توپی رابه سمت کشورمان شلیک کردند.(78) در آن زمان اردن به عنوان اولین کشور عربی و به نمایندگی از سایر اعراب حمایت خود را از کشتار مردم مظلوم و بی دفاع کشورمان توسط ارتش بعثی اعلام کرد.

 

از زمان روی کار آمدن ملک عبدالله نیز هر از چندگاهی خبرهایی از دسیسه ی این پادشاه علیه جمهوری اسلامی ایران به گوش می رسد. حمایت عبدالله دوم از منافقین،(79) پناه دادن و حمایت از خانواده ی  صدام،(80)  استفاده از عبارت « هلال شیعی »(81) و متهم کردن ایران به استفاده از این هلال برای قدرت طلبی، از جمله مهمترین اقداماتی است که عبدالله دوم علیه ایران عزیز انجام داده است.  

 

 

حمایت کامل ملک عبدالله اردن از منافقین.

 البته خوشبختانه به دلیل سیاست های خصمانه و شیطانی دولت اردن، روابط سیاسی ایران و اردن چندان دوستانه نیست و به همین دلیل آسیب چندانی به ایران نرسیده است؛ اما در هر حال باید بیش از پیش مراقب رفتار خطرناک دولت اردن بود.

 

بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، عبدالله دوم نیز همچون سفیانی روایات، کینه ی عمیقی نسبت به شیعیان و بخصوص ایرانیان (اهالی خراسان) دارد.


با توجه به اینکه در عصر  حاضر،  پرچم  اکثر  کشورها  چند رنگ  می باشد و  پرچم تک رنگ به ندرت یافت می شود، احتمالاً منظور روایت از ذکر پرچم سرخ رنگ برای سفیانی، صرفاً پرچم کشور او نیست؛ بلکه ممکن است پرچم سفیانی نماد حرکت و جنبش او، و یا نماد خاندان او باشد؛

 

5 – رنگ پرچم سفیانی: مطابق روایات نقل شده از معصومین (ع)، پرچم سفیانی سرخ رنگ است. روایت زیر از آن جمله است:

 

« از امیرالمومنین (ع) روایت شده که فرمود: برای آن نشانه هایی است .... خروج سفیانی  با  پرچم سرخ،  که  فرمانده اش  مردی  از  قبیله ی « بنی کلب » است. »(82)

 

با توجه به اینکه در عصر  حاضر،  پرچم  اکثر  کشورها  چند رنگ  می باشد و  پرچم تک رنگ به ندرت یافت می شود، احتمالاً منظور روایت از ذکر پرچم سرخ رنگ برای سفیانی، صرفاً پرچم کشور او نیست؛ بلکه ممکن است پرچم سفیانی نماد حرکت و جنبش او، و یا نماد خاندان او باشد؛

 

ملک عبدالله اردن نیز که از خاندان شریف حسین می باشد، قطعاً نماد خاندان شریف های حجاز را که همان پرچم سرخ رنگ است،(83) به عنوان یک نماد مهم برای خود تلقی کرده و آن را گرامی می دارد. درحال حاضر نیز در پرچم اردن، مثلث قرمز رنگ که عنصر کلیدی پرچم این کشور است،  منبعث  از  پرچم  قرمز  خاندان شریف های حجاز می باشد که این مسئله در دیکشنری Islamica بیان شده است(84) و ما به طور مفصل در بخش نسب سفیانی به آن پرداخته ایم. 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن. 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن. 

 

پرچم قرمز، نماد خاندان شریف های حجاز و پرچم شریف حسین جد ملک عبدالله پادشاه اردن. 

 

با توجه به اینکه رنگ قرمز، رنگ رسمی خاندان سلطنتی اردن می باشد، می توان پرچم سرخ را به عنوان پرچم کلیدی ملک عبدالله دانست.

 

نقش کلیدی رنگ سرخ در پرچم کشور اردن. 

 

اما نکته ی عجیب اینکه پرچم ارتش اردن، سرخ رنگ بوده و این رنگ، رنگ رسمی پرچم ارتش این کشور می باشد.(85) جالب اینکه تصاویری نیز از ملک عبدالله دوم در مجله ی ارتش اردن وجود دارد که او را در کنار پرچم سرخ رنگ ارتش این کشور نشان داده و توصیف روایات را درباره ی سفیانی، به ذهن متبادر می نماید.

 

به عنوان نمونه به تصاویر زیر توجه فرمایید:

 

پرچم قرمز رنگ؛ پرچم رسمی ارتش اردن. 

 

حضور ملک عبدالله دوم در مانور نظامی ارتش اردن؛ به رنگ قرمز پرچم ارتش اردن توجه کنید.

 

 

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، ملک عبدالله از این نظر نیز به سفیانی شباهت دارد.

6 – خط مشی سیاسی و فرهنگی سفیانی: مطابق مطالب ذکر شده در روایات و تفسیر مفسران، به نظر می رسد که سفیانی دارای فرهنگ و آموزش غربی است و چه بسا بزرگ شده ی همانجا باشد.(86) در کتاب « غیبت شیخ طوسی » از بشر بن غالب به صورت مرسل روایت شده که گفت:

 

« سفیانی در حالی که نصرانی شده، صلیب بر گردن، از سرزمین روم می آید. او رئیس گروه است. »(87)

شاید عبارات فوق که از کتاب « عصر الظهور » شیخ کورانی صفحه ی 116 و 117 ذکر شده است، در خاورمیانه پیش از هر شخص دیگری، بر عبدالله دوم پادشاه اردن منطبق باشد؛ زیرا عبدالله اردن بعد از طی تحصیل دوران ابتدایی در اردن، به کشورهای غربی اعم از انگلستان و آمریکا عزیمت کرده و در آنجا تحصیل کرده است.

 

عجیب اینکه وی حتی در ارتش انگلستان نیز خدمت کرده و به مقام سرهنگی نیز نایل شده است و بعد از اتمام تحصیلات و پایان دوره ی نظامی در غرب، به اردن بازگشته و بعد از گذشت مدت کوتاهی به پادشاهی رسیده است.(88) بنابراین به سهولت می توان دریافت که وی کاملاً توسط غرب تربیت شده تا منافع کشورهای غربی رادر منطقه تامین کند.

 

نحوه ی رسیدن وی به پادشاهی نیز عجیب و قابل توجه است و حکایت از دسیسه های استعمار در تغییر وضعیت کشور اردن و تلاش برای ایجاد تغییر در سطح منطقه می باشد. البته ما این مسئله را در ابتدای مقاله ذکر کرده ایم و خوانندگان محترم مقاله می توانند به ابتدای آن مراجعه فرمایند.


البته ذکر یک نکته ضروری به نظرمی رسد و آن این است که عبارات « صلیب بر گردن » که در روایت فوق درباره ی سفیانی بیان شده است؛ لزوماً به معنای آویختن صلیب ظاهری بر گردن نیست که البته شیخ کورانی نیز در توضیح این روایت، به معنای اصلی آن پرداخته اند.(89) در واقع اصطلاح صلیب بر گردن درباره ی سفیانی، بدین معنا است که وی کاملاً از غرب و فرهنگ غربی تأثیر پذیرفته و این تأثیر، در رفتار و عملکرد او نیز قابل مشاهده خواهد بود.(90) ملک عبدالله نیز در حال حاضر گرچه صلیب بر گردن ندارد، اما عملاً به وابسته ترین رهبر منطقه ی خاورمیانه تبدیل شده است و حتی مردم کشورهای هم پیمان اردن نیز به این واقعیت واقفند.

 

بدین ترتیب این اوصاف ذکر شده درباره ی سفیانی نیز ،با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن مطابقت کامل دارد.


7 – ریاکاری و تزویر سفیانی: مطابق مطالب گفته شده در برخی از روایات، سفیانی قبل از اینکه خروج نماید و قیام اصلی خود را علیه شیعیان آغاز کند، با وجود اینکه تأثیرات فرهنگ غربی بر وی  کاملاً  مشهود  است،  گهگاه  برای  همراه  کردن مردم کشورش  و  سایر  گروههای  تکفیری،  حرکات  مزورانه  و  ریاکارانه ای  انجام می دهد؛(91) به طوری که در بعضی از روایات چنین آمده است:

 

« سفیانی در اثر عبادت، زرد رنگ به نظر می رسد. »(92)

 

عبارت زرد رنگ در روایت فوق، کنایه از تزویر و ریاضت فریبکارانه می باشد(93) و لزوماً به معنای رنگ پوست ظاهری سفیانی نیست. چرا که همانگونه که در قسمت های قبلی مقاله ذکر کردیم، مطابق روایات متعدد و موثقی که وجود دارد، رنگ پوست سفیانی سرخ و سفید می باشد.(94)

 

البته افراد مختلف با نژادها و رنگ های مختلف اعم از سیاه و سفید و ... نیز هنگامی که خسته و ریاضت کشیده می شوند، در اصطلاح زرد رنگ می گردند. بنابراین زرد رنگ روایت فوق، با رنگ پوست ظاهری سفیانی که در روایات معتبر به صورت سرخ – سفید یا سرخ – آبی بیان شده است، منافات و تداخلی ندارد.

 

لازم به ذکر است که توضیحات فوق در روایت ذکر شده، تنها محدود به دوره ی ابتدایی حکومت سفیانی است؛ چرا که بعد از آن با شروع قیام و خروج او، جنایات وحشتناک وی پرده از نیات پلید او برمی دارد.(95)

 

ملک عبدالله دوم پادشاه اردن نیز با اینکه تربیت و رفتار انگلیسی – آمریکایی و سیاست غربی وی بر هیچ کس پنهان نیست، اما هر از چند گاهی برای خالی نبودن عریضه و فریب مسلمانان، تصاویری از قرآن خواندن و یا نماز به پا داشتن خود را از طریق رسانه های وابسته منتشر می نماید.

 

تصاویری از عوامفریبی ملک عبدالله دوم پادشاه اردن. 

 

نکته ی جالب اینکه در سایتYou tube  و سایر سایت های به اشتراک گذرانده ی فیلم ها که فیلم هایی از ملک عبدالله در آنها منتشر شده  و  او  را  در  حین  نماز به پا داشتن و یا قرآن خواندن نشان می دهد، بینندگان فیلم ها نظرات جالبی پیرامون وی داشته اند و بسیاری از بینندگان عرب زبان نیز بسیاری از اعمال وی را ریاکارانه و او را عامل استعمار خوانده اند.

 


 


 

بدین ترتیب این ویژگی عبدالله دوم نیز مطابقت بسیاری با توضیحات روایات پیرامون سفیانی دارد.

 

8 – محل خروج سفیانی: نکته ای که در بین روایات ذکر شده در مورد محل خروج سفیانی قطعی به نظر می رسد، این است که خروج وی از منطقه ی شام انجام می شود؛(96) متاسفانه مطالب فراوانی که در بعضی از کتب، وبلاگ ها و وبسایت ها ذکر می شوند و محل خروج سفیانی را سوریه و دمشق ذکر می کنند،  صحیح نمی باشد.

 

آنچه که در روایات پیرامون محل  خروج  سفیانی  ذکر  شده  است،  خروج  او  از منطقه ی شام است نه سوریه و یا دمشق. علت اشتباه بسیاری از محققین در این زمینه، این است که این عزیزان به دلیل اینکه دمشق مهمترین منطقه ی شام است، تصور می کنند که منظور روایات از خروج سفیانی از شام، همانا خروج وی از دمشق می باشد؛ حال آنکه این عزیزان توجه ندارند که مطابق مطالب گفته شده در کتب جغرافیایی و روایات اسلامی، شام شامل 5 منطقه است که این مناطق عبارتند از: قنسرین، دمشق، اردن، فلسطین و حمص.(97) بنابراین خروج سفیانی از منطقه ی شام، می تواند معادل با خروج سفیانی از هر یک از مناطق پنج گانه باشد. بدین ترتیب ملک عبدالله که پادشاه اردن می باشد نیز در صورتی که خروج یا قیامی انجام دهد، خروج یا قیام وی خروج از منطقه ی شام تلقی می شود و این مسئله با محل خروج سفیانی از شام مطابقت دارد.

 

لازم است در این قسمت نکته ای را که در ابتدای مقاله ذکر کردیم، مجدداً یادآور شویم. بدین ترتیب که در روایات بر خروج سفیانی از منطقه ی شام تأکید شده است و اکثر روایات در این رابطه اشاره ای به خروج سفیانی از سوریه یا دمشق ندارند. در روایات کمی نیز که نام دمشق یا سوریه ذکر شده است، یا اشاره شده است که سفیانی ازسمت دمشق می آید، نه خود دمشق؛(98) و یا به این نکته اشاره شده است که سفیانی دمشق  را  تصرف  کرده  و  بر  منبر دمشق  قرار می گیرد.(99) توجه فرمایید که منطقه ی اردن، سوریه و کلاً منطقه ی شام نسبت به سرزمین عربستان و عراق و ایران که محل زندگی معصومین (ع) بودند، در سمت غرب و شمال غربی قرار دارد. بنابراین طبیعی است که معصومین (ع) از منطقه ی شام، به عنوان از سمت دمشق که مهمترین شهر آن منطقه بوده است، سخن به میان آورند.

 

البته لازم به ذکر است که روایتی که خروج سفیانی را از سمت دمشق می داند، از لحاظ سندی ضعیف بوده و سند آن مخدوش می باشد(100) که ما مفصلاً در این رابطه در ابتدای مقاله به بحث پرداختیم. بدین ترتیب حتی اگر مسئله ی (سمت دمشق) و (خود دمشق) را نیز کنار بگذاریم، باز هم بحث ضعیف السند بودن روایت، خود مانع اعتماد به چنین روایتی می شود.

خروج سفیانی از سمت دمشق، نه خود دمشق در برخی  از  روایات.   (این روایات ضعیف السند می باشند.)

 

 

در تعدادی از روایات نیز که کلمه ی دمشق به کار رفته است، در آنها ذکر شده است که سفیانی بر منبر دمشق قرار می گیرد.(101) در این دسته از روایات نیز شهر دمشق محل خروج سفیانی نمی باشد؛ بلکه شهر دمشق یکی از اولین متصرفات سفیانی است که سفیانی بعد از تصرف آن، از این شهر اعلام موجودیت خواهد کرد و با غرور خود را یک حاکم قدرتمند نشان خواهد داد. روایت زیر یک نمونه از این روایات است:

 

« ... و  سپس  پسر  هند  جگرخوار  از  وادی یابس (دره ی بی آب و علف)  شورش می کند تا اینکه بر منبر دمشق قرار بگیرد، وقتی چنین شد، منتظر قیام مهدی (عج) باشید ... »(102)

 

همانگونه که ملاحظه فرمودید، مطابق این روایت، سفیانی از « وادی یابس » واقع در شام خروج کرده و بعد از آن در طی اولین تحرکاتش، دمشق را متصرف شده و در این شهر اعلام موجودیت می کند و خود را به عنوان مدعی تشکیل امپراطوری جدید در خاورمیانه مطرح می نماید. مطابق روایت فوق، دمشق محل خروج سفیانی نیست؛ بلکه یکی از اولین مکانهایی است که سفیانی آن را به تصرف خود درمی آورد. البته این روایت نیز سند قوی ندارد و چندان قابل اتکا نیست.(103)

 

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید،  مطابق  روایات  محل  خروج  سفیانی منطقه ی شام می باشد. بنابراین اگر عبدالله دوم از کشور اردن شروع به لشکرکشی کند، حرکت او نیز خروج از شام تلقی می شود و منطبق بر سخن روایات درباره ی محل خروج سفیانی است؛ چرا که اردن یکی از مناطق پنج گانه ی شام می باشد.

 

البته در بین روایاتی که به محل  خروج  سفیانی  اشاره  کرده اند،  به  روایاتی برمی خوریم که محل خروج او را وادی یابس دانسته اند. روایت زیر از آن جمله است:

 

«حضرت علی بن ابیطالب (ع) فرمودند: ... و سپس پسر هند جگرخوار از « وادی یابس » (دره ی بی آب و علف) شورش می کند تا اینکه بر منبر دمشق قرار بگیرد، وقتی چنین شد منتظر قیام مهدی (عج) باشید ... »(104)

 

اما « وادی یابس » کجاست؟ آیا با مطالبی که درباره ی اردن و شخص ملک عبدالله دوم گفتیم منافاتی دارد؟

 

به احتمال قریب به  یقین،  منطقه ی  « وادی یابس »  (دره ی بی آب و علف) منطقه ی « حوران » می باشد.(105) « حوران » منطقه ای است که بخشهایی از آن در شمال اردن و بخشی از آن در جنوب سوریه قرار دارد. در واقع این منطقه، یک منطقه ی مرزی بین اردن و سوریه می باشد.(106)

 

از نظر جغرافیایی نیز منطقه ی « حوران » بسیار خشک و بی آب و علف بوده و عبارات  « وادی یابس »  و  « حوران »  که  هر  دو  به  معنای  سرزمین  خشک می باشند، به راستی سزاوار این منطقه می باشند.(107) از شهرهای مهم این منطقه در اردن می توان به منطقه ی غریبه (Gharaibeh) و شهرهای اربد (Irbid) و الزرقاء (Azzarqa) در شمال اردن و شهر درعا (Daraa) در جنوب سوریه اشاره کرد.

 

 

 

سرزمین « حوران » در مرز بین سوریه و اردن. احتمالاً این منطقه، همان « وادی یابس » روایات اسلامی است.

 

 

 

« حوران »؛ سرزمینی در شمال اردن.

 

 

 

« حوران »؛ سرزمینی خشک در جنوب سوریه و شمال اردن. حتی در زبان عبری نیز « حوران » به معنی « وادی یابس » یا « سرزمین خشک » است.

 

 

انطباق منطقه ی « وادی یابس » یا « حوران » بر مرز بین اردن و سوریه، بسیار حائز اهمیت و شگفت انگیز است؛ چرا که با توجه به اینکه در جهان امروز مرزهای جغرافیایی تعریف شده، کشورها را از یکدیگر جدا می کند و مانند زمان قدیم مرزها تقریبی نیستند؛ بنابراین در عصر حاضر، خروج یا قیام در صورتی معنا دارد که در مرزهای جغرافیایی اتفاق بیفتد.

 

در حال حاضر با توجه به اینکه منطقه ی « حوران » یک منطقه ی مرزی است، در صورتی که از سوی کشور اردن به کشور سوریه حمله شود، احتمالاً این حمله از این منطقه انجام خواهد شد. در صورت وقوع این حادثه، حمله ی مذکور، بر عبارت خروج از وادی یابس انطباق دارد.

 

حال اگر نگاهی دوباره به وقایع هنگام ظهور بیاندازیم، ملاحظه خواهیم کرد که مطابق روایات، سفیانی بعد از تصرف دمشق به سمت شمال سوریه و جنوب ترکیه حرکت کرده و بعد از درگیری با نیروهای اصهب و ابقع و سپس نیروهای ترک در قرقیسیا، مسیر خود را به سمت جنوب شرقی منحرف کرده و به سمت عراق لشکرکشی می نماید.(108)

 

بعد از تصرف عراق، سفیانی دو لشکر را مأمور تصرف حجاز و خراسان می نماید که این دو لشکر از یاران سید خراسانی و حضرت مهدی (عج) شکست خورده و بعد از آن هزیمت های پی در پی نصیب لشکر سفیانی گشته و این مسئله تا زمان کشته شدن سفیانی ادامه خواهد یافت.(109)

 

لشکرکشی سفیانی در تصویر زیر و مطابق روایات نشان داده شده است: 

 

مسیر لشکرکشی ها، تحرکات و جنایات سفیانی در آخرالزمان و در فاصله ی اندکی قبل از ظهور حضرت مهدی (عج). (مطابق روایات اسلامی) 

 

حال با توجه به مسیر ترسیم شده در روایات پیرامون لشکرکشی های سفیانی در آخرالزمان، اگر بپذیریم که سفیانی از سوریه خروج کند و به سمت اردن حمله نماید، گرچه در این حالت نیز خروج از منطقه ی « وادی یابس » در مرز اردن و سوریه صورت می گیرد، اما مسیر لشکرکشی در این حالت، از سمت سوریه در شمال به اردن در جنوب بوده و برخلاف جهت ترسیم شده در روایات خواهد بود. اما اگر کشور اردن به سوریه حمله نماید و سفیانی از اردن خروج کند،  در  این  صورت  نیز خروج از منطقه ی « وادی یابس » انجام می شود، اما در این حالت مسیر لشکرکشی اردن دقیقاً منطبق با مسیر لشکرکشی سفیانی  بر  اساس  روایات می باشد. بدین ترتیب اگر لشکر اردن و ملک  عبدالله  بخواهد  به  سمت  سوریه  حمله  کند،  این   لشکرکشی   از   منطقه ی  « حوران »  انجام  شده   و   محل « حوران »  نیز  بر منطقه ی  « وادی یابس »  منطبق می باشد. بدین ترتیب لشکرکشی ملک عبدالله به سمت سوریه در صورت وقوع، منطبق بر توصیف روایات پیرامون خروج سفیانی است. البته چنین وقایعی هنوز اتفاق نیفتاده است، ولی در صورت وقوع شرایط مذکور، شبیه توصیف روایات خواهد بود.

 

مسیر لشکرکشی ها، تحرکات و جنایات سفیانی در آخرالزمان و در فاصله ی اندکی قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) مطابق روایات اسلامی. برای دیدن تصویر بزرگتر، تصویر قبل را ملاحظه کنید. 

خروج از وادی یابس، در صورتی که سفیانی فردی اهل سوریه باشد و بخواهد از سوریه به اردن حمله کند و بدین ترتیب قیام خود را آغاز نماید. اگر جهت فلش این عکس را با جهت فلش عکس قبل که توصیف روایات را درباره ی خروج سفیانی ارایه می کرد، مقایسه کنیم، می بینیم که این عکس با عکس قبل تفاوت دارد و این نحوه ی خروج با توصیف روایات چندان همخوانی ندارد.

 

 

 

خروج از وادی یابس، در صورتی که سفیانی فردی اهل اردن باشد و بخواهد از اردن به سوریه حمله کند و بدین ترتیب قیام خود را آغاز نماید. اگر جهت فلش این عکس را با جهت فلش عکس اول که توصیف روایات را درباره ی خروج سفیانی ارایه می کرد، مقایسه کنیم، می بینیم که این عکس با عکس اول شباهت داشته و این نحوه ی خروج با توصیف روایات، مطابقت کامل دارد.

 

 

 

نکته ی جالبی که پیرامون منطقه ی « حوران » یا همان « وادی یابس » موجود در روایات  وجود  دارد،   این   است   که   منطقه ی  مذکور  محل  زندگی  اقوام  دروزی می باشد(110)  و   همان گونه   که  در  مقاله ی  « تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان »  بیان  کردیم،   به  احتمال  قریب  به  یقین،   قوم  « دروز »  همان « بنی کلب » روایات اسلامی هستند که در برخی  از  روایات،  از  آنها  به  عنوان « داییان سفیانی » نام برده شده است.(111)

 

 

 

« حوران »  محل  زندگی  اقوام  « دروز »  یا  همان  « بنی کلب »  احتمالی روایات اسلامی نیز می باشد.

 

 

مطابق روایات، داییان سفیانی یا بنی کلب، بهترین متحدان سفیانی می باشند و عجیب اینکه « حوران »  محل  زندگی  « دروز »  یا  همان  « بنی کلب »  روایات  نیز می باشد.(112) هیچ بعید نیست که در صورت خروج سفیانی که بنا بر نظر ما ممکن است همان ملک عبدالله دوم اردن باشد، اقوام « دروز »  اردنی  و  سوری  که  در  منطقه ی « حوران » ساکن هستند،  با  وی  بیعت  و  همراهی  کرده  و  به  کمک « دروزی های » لبنان و اسراییل از وی پشتیبانی نمایند.(113) البته این موضوع برای همه ی « دروزی ها » عمومیت ندارد و برخی  از  آنها  انسان های  فتنه گری  نیستند؛   اما  در  هر  حال   تعدادی   از  « دروزی ها »   در  چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و اسراییل  به  فتنه گری  و  دشمنی  علیه  شیعیان می پردازند.(114) این افراد که احتمالاً بر بنی کلب روایات منطبقند، ممکن است سفیانی را در خروج خود از منطقه ی « وادی یابس » همراهی کرده و در لشکر او شرکت نمایند.(115) روایات نیز پیرامون « بنی کلب » (یا همان قبایل « درزو » امروزی) چنین می گویند:

 

« از امیرالمومنین (ع) روایت شده که فرمود: برای آن نشانه هایی است ... خروج سفیانی  با  پرچم  سرخ  که  فرمانده اش  مردی  از  قبیله ی « بنی کلب » است. »(116)

 

البته برای مطالعه ی بیشتر پیرامون « بنی کلب »  و  تحرکات  آنها  در  آخرالزمان می توانید به مقاله ی « تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان » مراجعه فرمایید.(117)

 

 

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، روایاتی که بیان می دارند خروج سفیانی از منطقه ی « وادی یابس » صورت می گیرد نیز به خوبی می توانند بر ملک عبدالله و تحرکات نظامی او در مرز سوریه و احیاناً حمله ی او به کشور سوریه در اثر تحریکات دول غربی منطبق باشند. البته این واقعه هنوز رخ نداده است، اما در صورت بروز آن، به خوبی با توصیف روایات پیرامون خروج سفیانی منطبق است.

 

اما نکته ی مهمی که پیرامون خروج سفیانی از « وادی یابس » اهمیت دارد، این است که با وجود اینکه روایات متعددی پیرامون خروج سفیانی از « وادی یابس » وجود دارند، اما هیچیک از روایات مذکور، سند قوی و مناسبی ندارند  و  بنابراین نمی توان روی آنها تکیه کرد.(118) به هر حال چه خروج سفیانی را از شام بپنداریم و چه خروج او را از « وادی یابس » صحیح بدانیم، هر دو منطقه بر اردن انطباق داشته و احتمال اینکه ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و یا پادشاه دیگری از این کشور، همان سفیانی روایات باشد را تقویت می نماید.

 

ذکر یک نکته ی مهم: همانگونه که قبلاً اشاره نمودیم، مطابق روایات اسلامی، سفیانی بر مناطق پنجگانه ی شام تسلط می یابد که این مناطق عبارتند از: قنسرین، دمشق، اردن، فلسطین و حمص.(119) مناطق قنسرین، حمص و دمشق در سوریه واقع شده اند و اردن نیز که همان کشور اردن کنونی می باشد. اما قضیه ی تسلط سفیانی بر فلسطین چیست؟

 

همانگونه که می دانیم، اردن یکی از نزدیکترین متحدان اسراییل می باشد. حتی این ارتباط تا آنجا پیش رفته است که تعمیر و نگهداری مسجدالاقصی به اردن واگذار شده است و حتی علامت ستاره ی 7 پر خاندان پادشاهی اردن را می توان در مناره ی جدید مسجدالاقصی دید.(120)

 

بدین ترتیب سفیانی که با یهود ارتباط نزدیکی دارد، هیچ بعید نیست که بتواند بدون جنگ و خونریزی بر بخش شرقی قدس تسلط یابد و نقش کنونی دولت اردن را در این منطقه ایفا کند.

 

البته اگر ملک عبدالله دوم پادشاه اردن همان سفیانی روایات باشد، در حال حاضر اردن را در اختیار داشته و بخش شرقی قدس را نیز به صورت تلویحی و با عنایات اسراییلی ها! تحت اختیار دارد. بنابراین اگر ملک عبدالله دوم سوریه را اشغال کند، عملاً مناطق پنجگانه ی شام را که در روایات ذکر شده است، تحت اختیار خواهد داشت.

 

9 – حمایت یهود از سفیانی و ارتباط سفیانی با یهودیان: مطابق روایات اسلامی، سفیانی با یهودیان ارتباط نزدیکی دارد.(121)  البته این ارتباط به صورت غیر مستقیم  از لا به لای روایات استنباط می شود.

 

بدین صورت که سفیانی بعد از شکست های پیاپی، آخرین بار نیروهای خود را در رمله (منطقه ای در فلسطین اشغالی) گرد هم می آورد و برای آخرین بار مقابل حضرت مهدی (عج) صف آرایی می نماید که نهایت این جنگ به کشته شدن سفیانی ملعون می انجامد.(122) از آنجا که مطابق سایر روایات، فلسطین محل کشته شدن دجال و یهودیان تحت امر وی نیز هست،(123) چنین استنباط می گردد که سفیانی با یهودیان و نیز دجال ارتباط دارد و از سوی آنان مأمور دخالت در اوضاع خاورمیانه است.

 

همانگونه که در مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » ذکر کردیم، فراماسونری جهانی با دجال آخرالزمان انطباق بسیاری دارد.(124)(125) در واقع فرماسونری جهانی با دروغ بستن به حضرت سلیمان (ع)،  ایشان  را  که در  اصل  بازسازی کننده ی  مسجدالاقصی بوده اند، به عنوان سازنده ی معبدی شیطانی که آن را به دروغ معبد سلیمان  دانسته اند، معرفی می نماید.(126)  تشکیلات  فراماسونری جهانی  که احتمالاً دجال آخرالزمان می باشد، با تمام قدرت در فلسطین اشغالی  به  جنایت  اشتغال  دارد تا به خیال خام خود، ادیان الهی را نابود نماید.(127)  ان شاء الله با ظهور حضرت مهدی (عج)، فراماسونری جهانی یا همان دجال احتمالی آخرالزمان در فلسطین اشغالی نابود خواهد شد؛ چرا که روایات خبر از کشته شدن دجال در فلسطین اشغالی می دهند و به نظر می رسد فراماسونری که انطباق زیادی با دجال دارد و فتنه ی بزرگ آن در فلسطین در حال جریان است، در این سرزمین برای همیشه محو خواهد شد.(128) (ان شاء الله) برای مطالعه ی بیشتر در این زمینه می توانید به مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » مراجعه فرمایید.(129) کشور اسراییل نیز به عنوان آخرین بازوی فراماسونری تشکیل شده است تا مهمترین آرمان ماسونی را که همان تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد شیطانی و دورغین سلیمان است تحقق بخشد.

 

بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، محل فتنه ی دجال که سیستمی مرتبط با یهود است، در  فلسطین اشغالی می باشد.(130) از آنجا که آخرین نبرد  حضرت مهدی (عج) با سفیانی نیز در فلسطین اشغالی صورت می گیرد،(131) به احتمال قریب به یقین، سفیانی با یهود و دجال نیز مرتبط است.

 

با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد، به صورت غیر مستقیم از  روایات  چنین برمی آید که سفیانی با یهود و دجال ارتباط دارد؛ این مسئله، نکته ی دیگری است که ملک عبدالله دوم پادشاه اردن را با سفیانی روایات منطبق می نماید. زیرا ملک حسین پدر ملک عبدالله و خود شخص ملک عبدالله دوم پادشاهان سابق و کنونی اردن، در بین کشورهای منطقه نزدیکترین روابط را با اسراییل داشته اند.(132)

 

 

 

اردن؛ کشوری که روابط دوستانه با اسراییل دارد.

 

 

از سوی دیگر، ملک حسین پدر ملک عبدالله در فراماسونری عضویت داشته و از اعضای برجسته ی این  تشکیلات  شیطانی بوده است.(133)  همانگونه  که در مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » به تفصیل اشاره شد، تشکیلات شیطانی فراماسونری، موجودیت خود را وامدار بنی اسراییل و تعالیم الحادی کابالا است و قوم بنی اسراییل و یهودیان، تعالیم الحادی مصر باستان را در قالب تعالیم الحادی کابالا گردآوری کرده و نام عرفان یهودی بر آن نهادند!(134) به گفته ی بسیاری از محققان، تعالیم شیطانی فراماسونری عمده ی تعالیم خود را از کابالا به ارث برده است.(135) بنابراین عضویت در فراماسونری، به معنای سر سپردگی به تعالیم منحرف یهود و بنی اسراییل است و عضویت ملک حسین پادشاه سابق اردن در فراماسونری، معنایی بجز خدمت وی به بنی اسراییل و یهود ندارد.

 

در نامه ی زیر که از سوی یک گروه ماسونی اسراییلی برای بیل کلینتون، ملک حسین و اسحاق رابین فرستاده شده و در نوامبر سال 1994 در نشریه ی اسراییلی « جروزالم پست » به چاپ رسیده است، به وضوح از این سه نفر به عنوان ماسون های صلح طلب نام برده شده است.(136) این  کشور  به دست  آمد.  تصویر  زیر  نامه ی  مذکور  را  نشان می دهد:(137) جالب اینکه این نامه علاوه بر نشان دادن عضویت ملک حسین در فراماسونری، به خباثت وی و همدستی اش با دولت اسراییل اشاره می کند. چرا که این نامه بعد از توافق بین اردن و اسراییل و سازش اردن با

 

 

 

نامه ای که در آن به ماسون بودن ملک حسین پادشاه سابق اردن اشاره شده است و به همین دلیل از سوی یک نهاد ماسونی اسراییل مورد تقدیر قرار گرفته است.

 

 

نکته ی عجیب اینکه ماسون بودن پادشاهان این خاندان، تنها به ملک حسین ختم نمی شود؛ بلکه نخستین پادشاه این سلسله یعنی شریف حسین حاکم حجاز نیز ماسون بوده است.(138) این مسئله ی تعجب برانگیز به وضوح در سایت های اینترنتی متعددی بیان شده است که از آن جمله می توان به دیکشنری اینترنتی Wikipedia اشاره کرد.(139) شخص شریف حسین موسس خاندان سلطنتی هاشمی و جد ملک عبدالله دوم پادشاه اردن،  عضو  یک  گروه  ماسونی  با  عنوان « Order of the Bath » بود(140) و در این گروه مقام « GCB » را در اختیار داشته است؛(141) گرچه این نکته عجیب به نظر می سد و باور حضور یک مرد عرب اهل حجاز با لباسهای ستنی عربی در گروههای ماسونی کمی مشکل است، اما متاسفانه این واقعیتی است که وجود دارد.

 

 

 

شریف حسین جد ملک عبدالله دوم پادشاه اردن که مقام GCB را در یک گروه ماسونی معروف با عنوان  Order of the Bath داشته است.

 

 

 

مقام GCB در گروه ماسونی Order of the Bath.

 

 

 

شعبه ی گروه ماسونی Order of the Bath در آمریکا.

 

 

 

مقام  GCB (Knights Grand Cross) شریف حسین  موسس  خاندان پادشاهی اردن هاشمی  در گروه ماسونی (Order of the Bath). جالب اینکه نوه ی شریف حسین، یعنی شاه حسین پادشاه سابق اردن و پدر ملک عبدالله دوم  پادشاه فعلی اردن نیز عضو همین گروه ماسونی بوده است.

 

 

در مورد ملک عبدالله دوم گرچه شواهد مستقیمی پیرامون حضور وی در گروههای ماسونی وجود ندارد، اما حضور طولانی مدت او در غرب و تأثیر پذیری وی از فرهنگ آنان و نیز روابط مسالمت آمیز و توأم با سازش وی با دولت فاسد و ماسونی اسراییل، احتمال ماسون بودن وی را تا حدی مطرح می نماید.

 

البته نکته ی دیگری که ارتباط کشور اردن و پادشاهان آن  را  با  اسراییل  نشان می دهد، موقعیت جغرافیایی این کشور و شکل نقشه ی این سرزمین می باشد؛ چرا که کشور اردن به مثابه کمربندی بخش اعظم سرزمین های اشغال شده توسط دولت اسراییل را محافظت می نماید. اردن بیشترین مرز زمینی را با کشور فاسد اسراییل دارد(142) و می توان به جرأت آن را دروازه ی اسراییل نامید؛ چرا که اگر کنترل اردن در دست مسلمانان مجاهد بیفتد، سقوط اسراییل قطعی خواهد بود. با توجه به اینکه کشور اردن از بدو تأسیس تاکنون مورد حمایت جدی آمریکا و انگلیس و سایر دولت های ماسونی بوده است،  هیچ  بعید  نیست  که  این حمایت ها به دلیل نقش اردن در ایجاد کمربند محافظ اسراییل بوده باشد. ثبات اردن احتمالاً به این دلیل است که کشورهای ماسونی و در رأس آنها آمریکا و انگلیس هیچ گونه تغییری را در این کشور برنمی تابند. چرا که این تغییرات را خطری بزرگ برای امنیت اسراییل می پندارند.

 

 

 

اردن: کشوری که همچون کمربند از اسراییل محافظت می کند و می توان آن را دروازه ی اسراییل دانست.

 

 

یکی دیگر از نکاتی که ممکن است ارتباط خاندان سلطنتی اردن را با یهود نشان دهد، نماد مخصوص این خاندان است که به صورت ستاره ی 7 پر در زمینه ی رنگ قرمز می باشد(143) که این مسئله در پرچم این کشور نیز هویدا می باشد.

 

نماد ستاره ی 7 پر که نماد این خاندان است، بسیار مشکوک می باشد؛ چرا که نمادهای یهودی و ماسونی بسیاری وجود دارند که به صورت اشیاء نورانی با 7 شاخه یا شعاع نور می باشند که از آن جمله می توان به شمعدان 7 شاخه ی یهود و شمعدان 7 شاخه ی ماسونی اشاره کرد.(144) همچنین مجسمه ی آزادی شهر نیویورک آمریکا که مجسمه ای ماسونی بوده و سازنده اش نیز یک ماسون بوده است، یک تاج به صورت خورشید با 7 شعاع نور بر روی سر دارد.(145) ستاره ی 7 پر خاندان سلطنتی اردن نیز یک شیء نورانی می باشد که 7 شعاع نورانی دارد و علایم یهودی و ماسونی را به ذهن متبادر می سازد. از آن جا که بسیاری از اعضای این خانواده، فراماسون بوده و با یهودیان و صهیونیست ها ارتباط حسنه داشته اند، هیچ بعید نیست که علامت ستاره ی 7 پر نماد این خاندان نیز بیانگر ارتباط ناگسستنی آن ها با فراماسونری و یهود باشد.

 

 

 

 

دو نماد معروف یهودی و ماسونی: شمعدان 7 شاخه،  و  مجسمه ی آزادی  به  شکل  زن بیوه (نماد Isis : الهه ی مورد احترام ماسون ها) که تاج تابان با 7 شعاع نور دارد.

 

 

 

ستاره ی 7 پر در زمینه ی رنگ سرخ در پرچم کشور اردن.
    بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، پادشاهان اردن و شخص ملک عبدالله روابط بسیار دوستانه ای با اسراییل داشته و در طی این روابط، هم از سوی اسراییل و دوستان آمریکایی و انگلیسی آن حمایت می شوند، و هم از سوی دیگر با ایجاد کمربندی حائل برای اسراییل، از این کشور محافظت می نمایند. با این اوصاف ملک عبدالله نیز که مورد حمایت و دوستی دولت به اصطلاح یهودی اسراییل می باشد، مطابقت زیادی با سفیانی موجود در روایات دارد؛ چرا که سفیانی روایات اسلامی نیز ارتباط حسنه ای با یهود دارد.(146)     10 – مهارت نظامی سفیانی و سپاه او و علاقه ی سفیانی به امور نظامی: مطابق مطالب گفته شده در روایات اسلامی، سفیانی از نظر نظامی بسیار قدرتمند می باشد و احتمالاً خود وی نیز در امور  نظامی  تبحر  خاصی  دارد. پیروزی های پی در پی سفیانی در عرض کمتر از یک سال و شکست دادن نیروهای مختلف ازجمله قوات دمشق، اصهب، ابقع، نیروهای ترک، ارتش عراق و پیشروی در شمال عربستان، نشان از قدرت بالای سپاه سفیانی دارد که البته هیمنه ی این سپاه توسط لشکریان خراسان (ایران) و یاران حضرت مهدی (عج) شکسته شده و ارتش قدرتمند سفیانی سرانجام نابود خواهد شد.(147)   نکته ی جالبی که درباره ی ملک عبدالله وجود دارد و او را با این توضیحات روایات پیرامون سفیانی منطبق می سازد، این است که ملک عبدالله در بین سران کشورهای عربی منطقه، بالاترین درجه ی نظامی را دارد. به طوری که علاوه بر فرماندهی کل قوای دولت پادشاهی اردن، مقام سرهنگی سواره نظام سلطنتی انگلستان که یک هنگ زرهی است را دارد.(148) در واقع وی هم در کشور اردن و هم در ارتش انگلستان، مدارج بالای نظامی را طی کرده است. از سوی دیگر ملک عبدالله در رسانه ها و نشریات و سایت های اینترنتی، به عنوان شخصی که نسبت به جمع آوری ادوات نظامی ولع دارد مشهور است و از جمله تفریحات وی، جمع آوری سلاح و توانمندسازی ارتش اردن می باشد.(149) تصاویر بسیاری نیز از وی در اینترنت وجود دارد که شخصاً ادوات نظامی خریداری شده از دولت های غربی را آزمایش می نماید.      
کسب مدارج بالای نظامی توسط ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، در ارتش اردن و انگلستان.
      کسب مدارج بالای نظامی توسط ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، در کشور انگلستان.      
ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در حال آزمایش سلاح های خریداری شده برای ارتش این کشور.

 

این حرص و ولع ملک عبدالله دوم پادشاه اردن آن هم در شرایطی که اردن در یک ثبات نسبی به سر می برد و از سوی اسراییل نیز با خطری مواجه نیست، عجیب به نظر می رسد و این نکته مسئله ای است که باید بیش از پیش زنگ خطر را برای مسئولین محترم کشورمان و سایر دولت های منطقه به صدا درآورد؛ چرا که حرکات خزنده و آرام کشور اردن در جمع آوری سلاح و تجهیز ارتش خود، آن هم در شرایطی که فعلاً خطر بزرگی این کشور را تهدید نمی نماید، بسیار مشکوک به نظر می رسد و ممکن است خبر از طوفانی بزرگ در آینده بدهد.

 

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، حرص و طمع ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در جمع آوری سلاح، و درجه ی بالای نظامی وی در بین رهبران کشور های منطقه، از نکات دیگری است که شباهت وی را با سفیانی روایات نشان می دهد.

11 – شرایط ویژه و خاص ملک عبدالله و کشور اردن: در این بخش گرچه به بحث روایی پیرامون شباهت ملک عبدالله با سفیانی روایات نمی پردازیم، اما نکاتی را مطرح می کنیم که ممکن است در ایجاد یک حرکت خطرناک و عظیم در منطقه ی خاورمیانه  توسط  ملک  عبدالله  تأثیر گذار  باشد  و  او  را  به  سمت  ایجاد لشکرکشی های عظیم به سایر کشور های منطقه سوق دهد و از این جهت او را شبیه به سفیانی نماید. قبل از هر چیز، وضعیت خاص  کشور  اردن،  جلب  توجه می نماید. بدین ترتیب که این کشور با حمایت و نظارت خاص کشورهای غربی و ماسونی  و  در  رأس  آنها  انگلستان  شکل  گرفته  است؛  به  نحوی  که  حتی نویسنده ی سرشناسی همچون خانم مری کریستینا ویلسون، نام  کتاب  خود  را « ملک عبدالله، بریتانیا و ساخت اردن » نهاده است.(150) جالب اینکه در طی صد سال اخیر، اردن جزء معدود کشورهای منطقه ی خاورمیانه بوده است که از ثبات نسبی برخوردار بوده و حکومت در آن، در دست خاندان شریف حسین که خود را به اصطلاح هاشمی نامیده اند می باشد؛ در واقع برخلاف دیگر کشورهای عربی منطقه همچون عربستان، عراق و سوریه، انگلستان و کشور های غربی اجازه ندادند که تغییری در ساختار سیاسی کشور اردن به وجود آید و حتی حکومت آن از پادشاهی به جمهوری تبدیل گردد. البته این ثبات با توجه به وضعیت حفاظتی و کمربند مانند اردن  برای  اسراییل  چندان  عجیب  نیست  و  به  نظر  می رسد دولت های ماسونی که اسراییل را به عنوان آخرین بازوی فراماسونری در خاورمیانه پرورش داده اند، اردن را به عنوان سپر بلای اسراییل قرار داده و اسراییل را در پشت این سد، در مقابل حملات احتمالی از سوی شیعیان و سایر مسلمانان مجاهد که عمدتاً در مناطق شرقی فلسطین اشغالی ساکن هستند، محافظت نموده اند.

 

با توجه به وضعیت مذکور و حمایت همه جانبه ی کشورهای غربی از اردن، پادشاهان این کشور همواره نقش کلیدی در شیطنت ها و فتنه های منطقه ی خاورمیانه داشته اند که از آن میان می توان به سازش دراز مدت با اسراییل،(151) دشمنی با شیعیان،(152) حمایت از جنگ صدام علیه ملت مظلوم ایران،(153) پناه دادن به منافقین،(154) دسیسه علیه حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه و بعد از آن،(155) دست داشتن در ترور فرماندهان مقاومت همچون شهید مغنیه(156) و ... اشاره کرد. بنابراین می توان انتظار داشت که پادشاهان اردن و از جمله ملک عبدالله، به هر اقدامی در جهت تأمین منافع استعمار و کشور فاسد اسراییل دست خواهند زد. حتی اگر این اقدام، لشکرکشی به چند کشور همسایه باشد.

 

علاوه بر این، وضعیت خاص کشور اردن از نظر منابع بنیادین اقتصادی،(157) ممکن است موجب شود تا سران این کشور از جمله ملک عبدالله، چشم طمع به سرزمین های همسایه بورزند و در صورت پیدا شدن منابع مالی عظیم در کشورهای همسایه (همانند آنچه که روایات درباره ی پیدا شدن گنجی (یا نفت) در منطقه ی قرقیسیا در شمال سوریه گفته اند)،(158) طمع ملک عبدالله و یا سایر سران اردن سبب گردد تا این پادشاهان به قصد تصرف منابع یاد شده، به کشورهای همجوار لشکرکشی نمایند.

 

البته در حال حاضر با توجه به ارائه ی طرح خاورمیانه ی جدید از سوی آمریکا(159) و ایراد اتهام های پی در پی علیه سوریه و عراق کنونی، قطعاً ملک عبدالله برای لشکرکشی به این دو کشور، کار چندان سختی در پیش نخواهد داشت و در صورت انجام چنین عملی، مورد حمایت آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای ماسونی قرار خواهد گرفت. بنابراین برای تصرف منابع مالی کشورهای همسایه، ملک عبدالله کار سختی در پیش ندارد.

 

همانگونه که ذکر کردیم، کشور اردن از زمان گذشته تا حال مورد توجه و حمایت کشورهای غربی بوده است و حتی با وجود ضعف زیرساخت های اقتصادی و عدم وجود شرایط مناسب برای کشاورزی، این کشور در رفاه نسبی به سر می برد که این مسئله به دلیل حمایت ها و سرمایه گذاری های پی در پی کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و انگلیس است.(160)

 

علاوه بر سرمایه گذاری های اقتصادی، به نظر می رسد که برنامه ی دولت های غربی در بدست گیری نبض کشور اردن، به سرمایه گذاری در حاکمیت این کشور نیز کشیده شده است؛ به طوری که می بینیم انگلستان به نمایندگی از سایر کشورهای ماسونی، در طی 100 سال اخیر سرمایه گذاری ویژه ای بر روی حاکمان کشور اردن انجام داده است؛ بدین ترتیب که از ابتدای تشکیل خاندان سلطنتی هاشمی، انگلستان حمایت های همه جانبه ای از این خاندان انجام داده و شریف حسین و فرزندانش را مورد عنایت خود قرار داده است.

 

از سوی دیگر با عضویت پادشاهان خاندان هاشمی از جمله شریف حسین و ملک حسین در فراماسونری،(161) زمینه ی تسلط بیشتر بر اردن فراهم آمده است؛ اما تمرکز و توجه ویژه ی انگلستان، بر تولد ملک عبدالله  و  پادشاهی  وی،  در  نوع  خود شگفت انگیز است. بدین نحو که پس از قراردادن خانم آنتونیت گاردنر بر سر راه ملک حسین و فراهم نمودن شرایط ازدواج وی با ملک حسین، زمینه را برای تولد یک شاهزاده ی دو رگه ی انگلیسی – اردنی فراهم آوردند.(162) سپس با تربیت این شاهزاده، یعنی ملک عبدالله دوم در مدارس و دانشگاههای انگلیسی و آمریکایی و حتی آموزش وی در ارتش انگلستان تا مدارج بالا در حد سرهنگی سواره نظام سلطنتی،(163) او را به صورت کامل برای تحقق اهدافشان در منطقه تربیت نمودند و خو و منش غربی را نیز به عنوان سوغات غرب در وی نهادینه کردند و سرانجام با حرکتی عجیب و کاملاً مشکوک، چند روز مانده به مرگ ملک حسین، شاهزاده حسن برادر ملک حسین را از مقام ولیعهدی خلع نمودند و ملک عبدالله دوم پسر ملک حسین را که نژادی دورگه داشته و مطابق فرهنگ غربی پرورش یافته بود، به جانشینی ملک حسین برگزیدند.(164) از آن پس نیز ملک عبدالله دوم به تأمین منافع غرب در منطقه پرداخته و اعمال شیطانی  بسیاری  را  انجام  داده  است.  عبارت « هلال شیعی » و تهمت های پیرامون آن علیه ایران،(165)(166) دسیسه علیه حزب الله در جنگ 33 روزه و پس از آن،(167) پناه دادن به منافقین(168) و ترور شهید مغنیه،(169)  از جمله جنایت های این پادشاه انگلیسی – اردنی می باشد و نشان می دهد که تلاش های غرب و بخصوص انگلستان در جهت تربیت وی، تا حدودی موفق بوده است. بنابراین هیچ بعید نیست که آمریکا و انگلیس، در آینده ای نه چندان دور، ملک عبدالله دوم را مأمور تشکیل خاورمیانه ی جدید نمایند و او را به لشکرکشی به سایر کشورها ترغیب کنند. البته این کار در حال حاضر انجام نشده است، اما انجام این امر در آینده، متحمل می باشد؛ چرا که با تخریب چهره ی آمریکا نزد مردم منطقه ی خاورمیانه و حتی سایر کشورهای جهان، امکان انجام تحرکات مستقیم توسط آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای ماسونی در منطقه، کاهش یافته است؛ اما هیچ بعید نیست که این دو کشور از این به بعد برای تأمین منافع خود در منطقه، از نیروهای دست نشانده ی خود بهره جسته و آنان را ترغیب به لشکرکشی به سایر کشورها نمایند.  این  حالت  دقیقاً  مشابه  سوء استفاده ی آنها  از  صدام،  برای  حمله  به  ایران  اسلامی  در  سالهای  آغازین  بعد از انقلاب ضد آمریکایی مردم کشورمان می باشد. بنابراین آمریکاییها و انگلیسی ها که سابقه ی استفاده از نیروهای دست نشانده ی خود را دارند، هیچ بعید نیست که در آینده نیز از این نیروها استفاده نمایند. روابط دوستانه با اسراییل،

 

بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، وضعیت و شرایط کشور اردن و پادشاهان این خطه،  بخصوص  شخص  ملک عبدالله دوم  به گونه ای  است  که می توان انتظار تحرکات نظامی پادشاهان این کشور را به منظور تأمین منافع استعمار داشت. اگر چنین امری به وقوع بپیوندد، حرکت مذکور ممکن است شبیه به حرکت سفیانی روایات اسلامی باشد.

 

با توجه به مطالبی که ذکر شد، به نظر می رسد که ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، شباهت های بسیار زیادی با سفیانی توصیف شده در روایات اسلامی دارد. علاوه بر شباهت های مذکور، وضعیت خاص کشور اردن و شخص ملک عبدالله دوم در منطقه ی شام، این احتمال را تقویت می نماید. این شاهزاده ی دورگه ی انگلیسی – اردنی، مهمترین حاکم عربی در منطقه است که منافع آمریکا و انگلیس و سایر دول ماسونی را در منطقه تأمین می کند. فتنه انگیزی این پادشاه در منطقه، زبانزد خاص و عام است و موضع خصمانه ی وی علیه شیعه، همواره دردسرساز بوده است.

 

باتوجه به شباهت های فراوان ملک عبدالله با سفیانی روایات اسلامی، مسئولین کشور عزیزمان باید توجه ویژه ای به این پادشاه داشته و اعمال و تحرکات او را دقیقاً زیر نظر داشته باشند تا در صورت بروز تحرکات نظامی از سوی وی، آمادگی دفاعی کشورمان بیش از پیش باشد. شباهت ملک عبدالله با سفیانی و شرایط ویژه ی کشور اردن، لزوم توجه به دسیسه های این پادشاه را دوچندان می نماید؛ زیرا در صورتی که وی واقعاً سفیانی باشد، بزرگترین فتنه ی خاورمیانه را در طول تاریخ رقم خواهد زد. البته خوشبختانه روابط سیاسی ایران و اردن چندان نزدیک نیست که این امر نیز به دلیل دسیسه ها و فتنه های ملک عبدالله دوم می باشد؛ اما در هر حال، پیگیری و دقت بیشتر در اوضاع کشور اردن، می تواند بسیار مفید باشد و امکان واکنش به موقع مسئولان کشورمان را در هنگام بروز خطر از سمت دولت اردن، افزایش دهد.

 

متأسفانه کشور اردن تا حدی در سکوت خبری به سر می برد، حال آنکه ارتش این کشور در حال تجهیز و آماده شدن است. گرچه در حال حاضر نیات و اهداف سران اردن و بالاخص شخص ملک عبدالله از تجهیز افراطی ارتش اردن (آن هم در حالی که خطر بزرگی این کشور را تهدید نمی کند) معلوم نیست، اما قطعاً هرچه باشد، این تجهیز ادوات ارتش اردن، به ضرر ما و به سود اسراییل خواهد بود؛ چرا که پادشاهان اردن به خصوص ملک عبدالله دوم، همواره وفاداری خود را به اسراییل، و دشمنی خود را نسبت به شیعیان و مردم ایران ثابت کرده اند. خدا نکند که روزی این لشکر در اختیار سفیانی قرار گیرد، چرا که در این صورت ابعاد جنایات سفیانی بسیار فاجعه بار خواهد بود. بنابراین از این حیث نیز باید ملک عبدالله را زیر نظر داشت و شباهت وی را با سفیانی روایات، در نظر گرفت.

 

اما چه چیز ممکن است زمینه را برای حمله ی ملک عبدالله دوم به سوریه و سپس عراق فراهم آورد؛ آن هم در زمانی که آمریکا عراق را اشغال کرده است؟

 

با توجه به شکست فضاحت بار آمریکا در اشغال عراق، به احتمال قریب به یقین این کشور نیروهای خود را از عراق بیرون خواهد آورد؛ اما سردمداران این کشور به هیچ عنوان حاضر نخواهند بود تا عراق را بعد از آن همه هزینه های سنگین جنگ، از دست بدهند؛ بدین ترتیب وجهه ی خود را حفظ نموده و ادعا خواهند نمود که به خواست مردم عراق مبنی بر خروج اشغالگران ارج نهاده اند و نیروهای آمریکایی و انگلیسی را از عراق بیرون خواهند کشید؛ اما در حرکتی زیرکانه همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و یا کمی پس از این خروج، آنها عمال خود را در منطقه به اغتشاش  و  یا  تصرف  عراق  تحریک  و  ترغیب  می نمایند  و  با  ادعاهایی همچون  مظلومیت  اهل سنت  در  عراق،  تشکیل  هلال شیعی  و  مقابله با افراط گرایی، حکومت مردمی عراق را از درون یا بیرون سرنگون نموده و به صورت غیر مستقیم و با حفظ وجهه ی بین المللی خود، مجدداً عراق را تحت سلطه ی خود خواهند گرفت. بدین ترتیب ممکن است عقب نشینی ظاهری آمریکا از عراق، به لشکرکشی ملک عبدالله دوم به سوریه و عراق بینجامد و بدین ترتیب آمریکا به خیال خود، سوریه و عراق را مجدداً تصرف کند و از سوی دیگر وجهه ی بین المللی خود را حفظ نماید.

 

نکته ی مهمی که ذکر آن در انتهای مقاله ضروری به نظر می رسد، این است که تمام شباهت ها و تطبیق های گفته شده بین ملک عبدالله دوم پادشاه اردن و سفیانی روایات، تنها یک احتمال بوده و قطعی نمی باشد. بنابراین نباید بیش از حد بر روی انطباق ملک عبدالله بر سفیانی تاکید کرد و از آن برای توقیت استفاده نمود. همانگونه که ذکر شد، این مقاله صرفاً یک کار تحقیقی بوده و با استفاده از اسناد و مدارک نگاشته شده است و به هیچ عنوان نگارنده قصد نداشته است تا در بین برادران مسلمان کشورهای مختلف تفرقه بیاندازد؛ بلکه هدف از این کار، هشدار درباره ی تحرکات مشکوک نیروهای وابسته به غرب در خاورمیانه، و بررسی این تحرکات مطابق روایت های آخرالزمانی می باشد. بدیهی است که این مقاله نیز همچون سایر مقالات تحقیقی، قطعی نبوده و ممکن است صحیح نباشد که البته این موضوع نیز با گذشت زمان مشخص خواهد شد. بنابراین از خوانندگان محترم وبلاگ درخواست می کنیم که صرفاً به این مقاله به عنوان یک کار تحقیقی و نه بیشتر نگاه کرده و از انجام قضاوت ها و اعمال عجولانه بپرهیزند و انطباق های گفته شده در مقاله را قطعی تلقی نکنند و از همه مهمتر برای ظهور وقت تعیین ننمایند. چرا که از یک سو هنوز معلوم نیست که ملک عبدالله دوم واقعاً همان سفیانی روایات باشد؛ از سوی دیگر در صورتی که او سفیانی باشد نیز معلوم نیست که وی چه موقعی خروج می نماید. در واقع ملک عبدالله دوم از نظر سنی در اواخر دوران جوانی و اوایل میانسالی قرار گرفته و هنوز زمان بسیاری برای انجام تحرکات در منطقه دارد؛ در صورتی که او سفیانی باشد نیز معلوم نیست که چند سال دیگر به تحرکات نظامی دست بزند؛ بنابراین بحث ظهور حضرت مهدی (عج) و احتمال اینکه مسئله ی ظهور با مطالب گفته شده در مقاله تا چه حد مرتبط است، قابل قضاوت نیست.

 

بدین ترتیب مجدداً ملتمسانه از خوانندگان عزیز وبلاگ درخواست می کنیم که به هشدارها و توصیه هایی که نگارنده ی  مقاله  اشاره  کرده  است،  توجه  نمایند  و  با  توجه به حساسیت فوق العاده ی مسئله ی سفیانی،  از  اظهارنظر ها  و قضاوت های عجولانه پیرامون این مقاله بپرهیزند و به مطالب این مقاله، تنها به دیده ی یک تحقیق بنگرند و از ایجاد هیاهو و جنجال پیرامون آن خودداری نمایند؛ چرا که رهبران فاسد و منافق کشورهای عربی منطقه، با کمال وقاحت به مطالبی که درباره ی آنها نوشته می شود اعتراض کرده و تلاش می نمایند تا با توجه به این مطالب، از آن ها به عنوان ابزاری برای ایجاد تفرقه ی بیشتر استفاده نمایند. بنابراین خواهشمندیم از هر گونه هیاهو و جنجال پرهیز نمایید و این را به خاطر داشته باشید که مبارزه با سفیانی نفس و شیطان درون، قبل از مواجهه با سفیانی ظاهر باید انجام شود و حتی این نبرد از نبرد دوم مهمتر است. این مقاله تنها به منظور تلنگر به اذهانی نگاشته شده است که در زندگی روزمره ی خود  غرق شده اند و به تندباد حوادث که همه را با خود می برد و نیز وقایعی که جهان را روز به روز برای ظهور حضرت مهدی (عج) آماده تر می نماید، توجهی ندارند.

 

پیامی که این مقاله به خوانندگان خود  ابراز  می دارد،  این  است  که  دسایس، فتنه ها و تحرکات دولت های فاسد منطقه ی خاورمیانه را باید بیش از پیش مد نظر داشت و در این میان، می بایست توجه ویژه ای به کشور اردن و شخص ملک عبدالله دوم پادشاه این کشور نمود تا در صورت خروج سفیانی از این کشور و یا سایر کشورهای منطقه، تلفات و آسیب های کمتری نصیب شیعیان گردد. کما اینکه روایات نیز به این مسئله وعده داده اند که بجز محنتی که برخی از شیعیان عراق متحمل خواهند شد،(170) بسیاری از شیعیان از گزند سفیانی در امان خواهند ماند.

 

ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که انسان ها از خطا و اشتباه مبرا نیستند و ما نیز از این قاعده مستثنی نمی باشیم. بدین ترتیب ممکن است انطباق ها و تحلیل های ذکر شده، صحیح نباشد که این کوتاهی از جانب ما می باشد نه روایات. اما در هر حال، ما تلاش خود را نموده ایم تا از منابع و مآخذ معتبر برای انطباق ها و تحلیل های خود استفاده نموده و بدین ترتیب احتمال اشتباه را به حداقل ممکن برسانیم.

 

در پایان از خداوند متعال خواستاریم تا به ما بصیرت و آگاهی عطا فرماید و ما را در جهت کسب بینش صحیح و عمل به دستورات معصومین (ع) یاری نموده و ما را از گزند بلایای آخرالزمان محافظت نماید.

 

به امید ظهور منجی موعود، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) 

کاری از: خادم الامام (عج)- وعده صادق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد