شیاطین در لباس بیگانه های فضایی

... در این راستا پیروان جن و انس ابلیس،در جبهه ها و لباسهای مختلف مشغول فعالیتند.عصری که به جرات می توان آن را عصر خواب و غفلت بشریت نامید.بزرگترین دشمن قسم خورده ما انسانها کم کم خود را برای همگان عیان می کند.به شکلی که همگی ما به زودی او را با همین دو چشم خود خواهیم دید ...

مقاله ای که در ادامه خواهید خواند از سایتی انتخاب شده است که به مبحث یوفو ها میپردازد و در این راستا مقاله جالب و تامل برانگیزی انتشار داده است.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ

و پیش از آن جن را از آتشى سوزان و بى‏دود خلق کردیم(حجر 27)

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند(ذاریات 56)

وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا

و مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مى‏بردند و بر سرکشى آنها مى‏افزودند(جن 6)

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا

و آنها [نیز] آن گونه که [شما] پنداشته‏اید گمان بردند که خدا هرگز کسى را زنده نخواهد گردانید (جن 7)

وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا

و ما بر آسمان دست‏یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم(جن 8)

وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا

و در [آسمان] براى شنیدن به کمین مى‏نشستیم ، اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابى در کمین خود مى‏یابد(جن 9)

وَجَعَلُواْ لِلّهِ شُرَکَاء الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُواْ لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ

وبراى خدا شریکانى از جن قرار دادند با اینکه خدا آنها را خلق کرده است و براى او بى هیچ دانشى پسران و دخترانى تراشیدند او پاک و برتر است از آنچه وصف مى‏کنند(الانعام100)

یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ

اى گروه جنیان و انسیان اگر مى‏توانید از کرانه‏هاى آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید پس رخنه کنید [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى‏کنید(الرحمن33)

وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

و میان خدا و جن‏ها پیوندى انگاشتند و حال آنکه جنیان نیک دانسته‏اند که [براى حساب پس‏دادن] خودشان احضار خواهند شد.(الصافات 158)

-----------------------------

مقدمتا،اجازه می خواهم که عنوان کنم که تمام مطالب ذکر شده در این مطلب نظر شخصی من بوده و هیچ ادعایی در این رابطه ندارم که این مطالب کاملا درست بوده و هیچ اشتباهی در آن راه ندارد.اصراری هم بر قبولاندن آن به شما خواننده گرامی را ندارم.فقط و صرفا یک عقیده شخصی است که پس از مطالعات و تحقیقات خود به آن رسیده ام.اگر چنین مطلبی را نمی پسندید و آن را خلاف باورها و عقاید خود می بینید می توانید به سادگی از خواندن آن صرفنظر کنید. الله اعلم

-------------------------------------

همزمان با اینکه ما وارد قرن بیست و یکم شدیم و هزاره جدید را آغاز کردیم،شیطان این فریب و خدعه را القاء کرده است که نژاد انسانها در این دوره وارد یک فاز و مرحله مهم در تکامل خود شده است.

شیطان چنین وانمود کرده که عصر جدید در حال روی دادن است و انسانها وارد دوره جدید از تکامل ژنتیکی خود می شوند و توانایی های فوق العاده جدیدی را بدست می آورند. این دوره با نام عصر جدید The New Age شناخته می شود.

       

در این راستا حرص و اشتیاق شدیدی در سراسر جهان برای رسیدن به این نوع روشن بینی جهانی Global Enlightenment ایجاد شده است.سایتهای زیادی در فضای مجازی به انتشار مطالبی در این راستا،مشغول شده و کتابهای بیشماری در سراسر جهان در این رابطه به فروش می رسد.هر ساله فیلمهای سینمایی که تبلیغ کننده این مضامین هستند نیز تولید شده و اذهان بسیاری را به خود مشغول می کنند.  

   

در این راستا پیروان جن و انس ابلیس،در جبهه ها و لباسهای مختلف مشغول فعالیتند.عصری که به جرات می توان آن را عصر خواب و غفلت بشریت نامید.بزرگترین دشمن قسم خورده ما انسانها کمک کم خود را برای همگان عیان می کند.به شکلی که همگی ما به زودی او را با همین دو چشم خود خواهیم دید.

او دعوت خود را با صدای بلند برای تمام مردم جهان اعلام می کند و متاسفانه جمعیت بیشماری از انسانها را به سوی خویش می کشد.

در این راستا سربازان ابلیس در زیر پوشش انجمن های مخفی و سری و راز آلودی چون ایلومیناتی،فراماسونری،انجمن تئوسوفی،جادوگران کابالیست ،انجمن های با نفوذ مخفی چون استخوان و جمجمه صحنه گردانان این معرکه هستند.مناسک ها و مراسم های جادویی و شرک آمیزی که قبلا تحت عنوان و نام جادوی سیاه طبقه بندی می شدند،کم کم از زیر نام جادو خارج شده و به نام علم به مردم غالب می شوند.تعجب نکنید اگر می بینید بازار صوفی گری و ریاضت کشی،یوگا و مدیتیشن،هیپنوتیزم و کنترل ذهن،احضار روح و تسخیر جن،دعا نویسی و رمالی،هم جنسگرایی و انحرافات جنسی،مواد مخدر و توهم زا..اینقدر داغ   است و این همه مردم دسته دسته و گروه گروه مشتاقانه به دنبال این دست فریبهای شیطانی روانند. 

  

    

در میان همه این فعالیتها و تلاشهای ابلیس می خواهم توجه شما را به یک مورد خاص جلب کنم.داستان فضانوردان باستانی(که توسط افرادی چون سیتچین و فون دانیکن رواج یافت) و داستان ادیان فضایی که در راس همه آنها می توان از رائیل نام برد.

در مطالب قبلی ،مثلا در بیچاره فضایها جن نبودن که جن هم شدن ......!!دلایل خود را عنوان کردیم که چرا باور نداریم موجودات فضایی وجود داشته باشند که توان سفر به سیاره ما را از فواصل دور دست داشته باشند. 

لازم است که در ادامه ذکر کنم که اگر غالب گزارش ها و مشاهداتی که ادعا شده است از UFO ها انجام گرفته است را بررسی و مطالعه کنید،مشاهده می کنید که جدای موردهایی که جعلی بوده و ساختگی هستند،در مواردی که واقعا این اشیاء نورانی پرنده رویت شده اند و یا از آنها فیلم برداری شده دو نوع UFO وجود دارد.

 

 

 

آنهایی که کاملا مادی بوده و ساخت انسانهای زمینی هستند.البته با تکنولوژی پیشرفته و سری.

و نوع دوم که اشیاء نورانی هستند که ناگهان ظاهر شده یا غیب می شوند.هدف اصلی من در این مقاله این نوع از UFO ها هستند.آنها در یک لحظه در سمت راست صفحه رادار دیده می شوند . ناگهان غیب شده و در جای دیگری دیده می شوند. آنها از ماده به ضد ماده تبدیل می شوند.اصولا ماهیتی غیر مادی و ماورا الطبیعه ای دارند.مثلا دیده شده که یکی از آنها به هزاران قطعه تبدیل شده و پس از مدتی مجددا این قطعات به هم می چسبند و یک شکل واحد را بوجود می آورند.

عجیبتر اینکه گاهی کروی هستند،گاهی دیسکی شکل،گاهی نواری و میله ای و ...می توانند سریعا به هر شکلی که دوست داشتند تغییر فرم داده و ناگهان نیز غیب شوند. 

 

 

عجیبتر اینکه گاهی اوقات یک نفر یا چند نفر آنها را می بینند ،در صورتیکه در همان مکان افراد دیگری آنها را نمی بینند؟؟!!

بسیار از اوقات دیده شده که آنها به شکل مار در آسمان ظاهر شده و حرکت می کنند.گاهی اوقات نیز به صورت تیرها یا شهابهایی که اصطلاحا به آنها RODs می گویند.

 

                 

این نوع از UFO ها(اشیاء پرنده نورانی ناشناس) از نظر من ماهیتی غیر مادی داشته و کاملا متافیزیکی هستند.آنها به موجوداتی که در ابعادی فراتر از ابعاد ما سکونت و دسترسی دارند،تعلق دارند.

همان اجنه یا شیاطین.من باور دارم که سیاستمداران فراماسون و شیطان پرست جهان به خوبی از آنچه که در حال روی دادن است اگاه هستند و خود در روی دادن آنها دخیل هستند.

به تصاویر زیر نگاه کنید. در آنها یوفوهای دیده شده در تاریخهای مختلف در واشنگتن نشان داده شده است:

 

ufoهای دیده شده در جولای 1952 بر فراز کاخ سفید

 

یوفوهای دیده شده بر فراز پنتاگون در 22 ژوئن 2006

4 سپتامبر 2006 بر فراز کاخ سفید

      

یوفوی قرمز رنگ در کنار ابلیسک واشنگتن در 28 جولای  2008

(در تصویر راست نقاط قرمز ریزی دیده می شود -سمت چپ زوم شده همان تصویر است)

    

6 آگوست 2008 کاخ سفید

دو یوفوی کروی در منطقه پرواز ممنوع واشنگتن 3 اکتبر 2008

یوفوهای عجیب در 15 اکتبر 2008 کاخ سفید

دو تصویر فوق مربوط به بهار  2009

28 ژانویه 2010

5 ژانویه 2010آسمان واشنگتن

10 مارس 2010 واشنگتن(یک یوفو ؟؟ یا یک هیولای تغییر شکل دهنده)

20 جولای 2010 واشنگتن بر فراز کاخ سفید

آیا برای شما این سوال پیش نیامده است که بر فراز واشنگتن این پایتخت شیطانی چه خبر است؟

چرا این همه ترافیک اشیاء ناشناس و یوفوها در آسمان این شهر بالاست؟

این مشاهدات گسترده چه ارتباطی با معبد ها و کاخ های این شهر دارد؟

در کاخ سفید چه مراسمی انجام می شود؟

---------------------------------------------

Space Religion

می توان گفت که در عصر حاضر دین جدید در حال شکل گیری است.دینی که پیروان بسیاری را نیز به دور خود جمع کرده است.یک دین و مذهب فضایی یا همان Space Religion.

دینی که افرادی چون سیتچین،فون دانیکن،رائیل و ... مبلغان و پیامبران آن هستند.

ولی وقتیکه در این رابطه کمی بیشتر دقت کنیم و پرده از نقاب این عقاید و باورها بر اندازیم،بیشتر و بیشتر با ارتباط و تشابه پدیده هایی چون بیگانه های فضایی/UFO ها و فعالیتهای شیطانی و مرموز و اسرار آمیز مشرکانه آشنا شده و پی می بریم.

تمدنهای باستانی و کهن مصریان،بابلیها و سومریان،آزتک ها،مایان ها،اینکاها در چند مورد اساسی با یکدیگر تشابه و وجه اشتراک عجیبی دارند:

1-       تمام این تمدنها در زمان خود نسبت به سایر تمدنها و ملل دیگر هم عصر خود،از نظر علمی و تکنولوژیک سرآمد بوده و  جلوتر بودند.

2-       مناسک قربانی کردن از نوع قربانی های حیوانی و انسانی در حد بسیار بالا و به تعداد زیادی انجام می گرفته است.

3-       آنها بر این باور بودند که دانش و علوم متافیزیکی و جادویی را از "خدایان" کسب کرده و به دست آورده اند.آنها بر این باور بودند که این خدایان را مشاهده کرده اند که از ستارگان و یا از زیر زمین آمده و این علوم و دانش ها را به آنها هدیه کرده اند.

4-       همگی این تمدنها علی رغم دستاوردها و پیشرفتهای عظیمشان،به طور ناگهانی و یکباره و در زمان اوج شکوفاییشان از صحنه محو شده و منقرض شده اند.  

 

     

    

 

بسیاری از این موجودات بیگانه و خدایان رویت شده، ظاهر وحشتناک و عجیبی داشته اند و غالبا به شکل مار یا خزندگان یا اژدها های بالدار توصیف شده اند.جالب اینجاست که در طول قرنها و درون آثار هنری و نقاشی های مختلف،شیطان و دار و دسته و نوکرانش نیز به همین اشکال نمایش داده شده اند. 

در سفر پیدایش Genesis (در کتاب مقدس عهد عتیق)- (داستان اغفال و فریب دادن آدم و حوا توسط مار)-از ناچاش Nachash صحبت شده است.

ناچاش به زبان عبری یعنی "مار" . حقیقت این است که بر خلاف تصور مردم عادی،این ناچاش یک مار عادی و معمولی نبود.ناچاش فوق العاده باهوش و زیرک و فریبکار بود.یک موجود مکار و حیله گر.او دارای توانایی صحبت کردن و استدلال کردن بود.

"و مار از همه حیوانات صحرا که خداوند ساخته بود، هشیارتر بود" (پیدیش ، سوم، 1).

"به زن گفت: یا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ می‌خوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است، خدا گفت: از آن مخورید و آن را لمس مکنید، مبادا بمیرید، مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مرد، بلکه خدا می‌داند، در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود». (پیدیش، سوم، 1 تا 5) 

در انجیل نیز این داستان ذکر شده است.مثلا به داستان مار و ابلیس در انجیل برنابا دقت کنید.

به موازات این روایت در عهد عتیق،در کتاب عهد جدید(انجیل) در کتاب ارمیای نبی Jeremiah 8:17 نیز داستان مار ذکر شده است.آنجا اینگونه می خوانیم:

"هان اینک ببین،من مارها را می فرستم.اژدها هایی خطرناک Cockatrices در میان شماها،که شما را خواهند گزید.اینگونه خداوند فرمود."

  

برای ترجمه واژه Cockatrice ،معادل فارسی وجود ندارد.کاکاتریس یک موجود و جانور نیمه خزنده و نیمه پرنده است.یک مار بالدار.

معادل این جانور را در اسطوره های مصری به نام فونیکس یا Benu می شناسیم.

               

در فارسی به آن ققنوس و در عربی به آن عنقا می گویند. مرغ و پرنده ای که از آتش زاده شده و آفریده شده است.

یکی از پژوهشگران انجیلی به نام I.D.E Thomas ،تئوری در این زمینه دارد که در آن ادعا می کند که غولها (نفلیم هاNephilims) که در سفر پیدایش Genesis 6:4 و سفر اعداد Numbers 13:33 ،داستان آنها ذکر شده است،همان نژاد بیگانگان فضایی هستند که به نام Pleiadian Nordics مشهور شده اند.

   

غالبا یوفولوژیست ها این نژاد از بیگانگان فضایی را که سفید پوست بوده و دارای قد بسیار بلند و موهای بور و چشمان آبی هستند، با این نام می خوانند.

حزب نازی آلمان در دهه 1930 و 1940،در نتیجه باورها و داستانهایی که مادام بلاواتسکی (موسس انجمن تئوسوفی) از یک نژاد قدیمی به نام آریایی Ariyan ذکر کرده بود.

تلاش زیادی را برای بازسازی و زنده کردن این نژاد مخفی و فراموش شده آغاز کردند.ان شا الله در قسمتهای بعدی در رابطه با انجمن تئوسوفی و موسس آن،مادام بلاوتسکی و ون لیست Von List، مبحث نژاد آریایی و حزب نازی آلمان و ارتباط سران حزب نازی از قبیل هیتلر و هیملر با مراسم و مناسکهای راز آلود و جادوگری و عضویتشان در انجمن های مخفی مطالبی را منتشر خواهیم کرد. 

جالب اینجاست که بدانید آریایی پرستی جدید که در ایران نیز شدیدا طرفدار دارد،نتیجه دست آوردهای همین انجمن تئوسوفی است که در دوران پهلوی و با نفوذ الیگارشی زرتشتی در آن خاندان در ایران رواج پیدا کرده و متاسفانه اخیرا نیز برخی افراد معلوم الحال به آن دامن می زنند.

         

در قسمتهای مختلف سری مقالات دروازه های ستاره ای نیز از دکتر I.D.E Thomas و نظرات او در رابطه با بیگانه های فضایی و شیاطین مطالبی را ذکر کرده بودم.

ایشان در نتیجه پژوهشها و تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که همانگونه که در سفر پیدایش در کتاب مقدس(عهد عتیق) ذکر شده است،نژادی دورگه Hybrid در نتیجه تزویج نفلیمها (غولها،شیاطین Nephilims) و دختران انسان بوجود آمده است.

و در نتیجه به دنیا آمدن این نژاد دو رگه و تکثیر آنها در زمین فساد و تباهی در روی زمین رو به افزایش یافت.این فساد آنقدر زیاد شد که خداوند از این گناهکاران با عذاب (طوفان و سیل بزرگ) انتقام گرفته و آنها را نابود ساخت.

[در پرانتز: جالب اینجاست که همیشه این آیه کریمه قرآنی نیز مرا به فکر فرو می برد.آنجائیکه شیطان از خداوند مهلت می خواهد تا انسانها را بفریبد و اغوا کند.خداوند به او مهلت می دهد و اینگونه می فرماید که :

وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ اِلاّ غُرُورًا

ترجمه: « هر کدام از ایشان را که مى توانى با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى و آنان را با وعده ها سرگرم کن، ولى شیطان جز فریب، وعده اى به آنان نمى دهد» (سوره بنى اسرائیل آیه64)

  در اموال و فرزندانشان با آنها شریک شو؟؟ !!

همیشه برایم این سئوال بوده است که معنی این شراکت شیطان در فرزندان انسانها چیست؟؟؟

آیا این نمی تواند باشد که گروهی از به ظاهر انسان ها دارای رگ و ریشه و خون شیطانی هستند و پدران آنها شیاطین هستند.آیا همین دسته از انسانها نیستند که در قرآن از آنها به نام شیاطین انس نام برده شده است؟؟؟ الله اعلم.

در ضمن در برخی متون و احادیث اسلامی نیز از ساکنین زمین قبل از انسانها نام برده شده و آنها را نسناس خوانده اند. روایتى از امام على(ع) نقل شده، حاصلش این است که: «خداوند وقتى اراده کرد آدم را بیافریند، از عمر زندگى جن و نسناس بر روى زمین هفت هزار سال گذشته بود که آدم را از میان طبقات آسمان‏ها بیرون کشید و به ملائکه فرمود: به ساکنین زمین از جن و نسناس نظر کنید...»، (بحارالانوار، ج 11، ص 103، نشر بیروت، موسسه وفاء).

از دوستانی که در این زمینه مطالعاتی داشته و اطلاعی دارند ،خواهشمندم تا در بخش نظرات اطلاعات خود را با بقیه شریک شوند.]

مصاحبه هایی که با شیطان پرستان و نئومشرکان Ex-Wiccans انجام گرفته و اعترافاتی که این دسته از افراد می کنند ،نشان می دهد که آنها ادعا دارند که با گونه های مختلفی از موجودات بیگانه ارتباط داشته و آنها را روئت کرده و ملاقات می کنند.

این ارتباطها و تماسها بیشتر در ایام مقدس آنها و در حین مناسکها و مراسم های شیطانی آنها انجام می گیرد. جالب اینجاست که شیطان پرستان رده بالا و شاخص که آنها را به نام ایلومیناتی(روشن فکران)  می شناسیم بر این باور هستند که اولین افرادی که در زمین ساکن شده اند از سیاره زهره ریشه گرفته اند .

آنها بر این باورند که آنها از زهره و از طریق ماه به زمین آمده اند.آنها بر این باورند که اولین تمدنی که بروی زمین توسط این ساکنین ایجاد شده بود،آتلانتیس Atlantis نام داشته است.

ساکنین و سازندگان آتلانتیس به خاطر هوش فوق العاده بالا و توانایی های ذهنیشان مشهور بوده اند.آنها نیز دچار سرنوشت اقوام دیگری شدند که نام آنها را ذکر کردیم.ناگهان از صحنه گیتی پاک شدند و انسانی از آنها به جای نماند.

   

بسیاری از تاریخ دانان و پژوهشگران بر این باورند که بازماندگانی که از تمدن آتلانتیس به جای ماندند همان اجداد بومیان و سرخپوستان آمریکا هستند.(گرچه این ادعا جای تامل دارد)

فردی به نام دکتر Richard Boylan نوشته ها و مقالات زیادی را در رابطه با UFO ها و ارتباط افراد گوناگون با E.T ها نوشته است.

      

او متوجه شده است که در غالب افرادی که UFO ها را مشاهده کرده اند و یا ادعا کرده اند که توسط بیگانه ها فضایی ربوده شده اند(Abduction) ،غالبا پنج ویژگی خاص را دارا هستند:

1.       این افراد غالبا افرادی هستند که دارای توانای های بالا و قدرتهای خاص روحی- روانی هستند.

2.       اتفاقات و رویدادهای مشابه برای سایر اعضاء خانواده نیز روی می دهد.

3.       بومیان آمریکایی و سرخپوستها بیشتر اینگونه چیزها را مشاهده می کنند.

4.       کودکانی که در معرض آسیب های روحی و جسمی بوده اند و مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند،بیشتر اینگونه مشاهدات و تماسها را دارند.

5.       افراد یا اعضاء خانواده هایی که به نوعی به دولت یا نیروهای نظامی و ارتش و یا سازمانهای امنیتی و جاسوسی مرتبط بوده اند،بیشتر از چنین مشاهدات و تماسهایی صحبت می کنند

علاوه بر این همیشه مکانهایی که در آنها مشاهدات UFO ها و بیگانه های فضایی روی داده است،به نوعی یا به اماکن و سایتهایی مربوط هستند که مناسک و مراسم های شیطان پرستانه و جادویی در آنها انجام می گیرد و یا این مکانها جزو پایگاه ها و سایتهای محرمانه و سری نظامی هستند.

بیشتر ربوده شدنها Abduction نیز در چنین مکانهایی گزارش شده اند. علاوه بر این به نظر می رسد که یک ورتکس مغناطیسی روحانی نیز وجود دارد،یک شبکه از مکانهایی خاص با انرژی های خاص که غالبا افراد New Agers را به این مکانها می کشاند.

به عنوان مثال می توان از ناجیه ای نزدیک Dulce,NM نام برد که یک مرکز تحقیقاتی پیشرفته دفاعی و نظامی به نام DARPA  است.

در این مرکز تحقیقاتی نظامی که مجتمع زیر زمینی مخفی وجود دارد.جالب اینجاست که این زیر زمین دقیقا در مکانی قرار گرفته است که برای سرخپوستان Jicarella یک زمین مقدس می باشد و بومیان و کاهنان و جادوگران آمریکایی  آن را زمین جادویی و مقدس می شناسند.

گفته می شود که در این مرکز مخفی نظامی تحقیقات مهندسی ژنتیک منجمله شبیه سازی Cloning انجام می پذیرد.شاهدان زیادی که در آنجا به استخدام در آمده بوده اند و کار می کرده اند ،گزارش کرده اند که در آن مکان نژادها و گونه های مختلفی از بیگانه ها Aliens را مشاهده کرده اند.

به عنوان مثال می توان از پایگاهای نظامی موجود در صحرای Mojave کالیفرنیا نیز نام برد .در این پایگاها نیز انواع پروژه های سیاه نظامی انجام می پذیرد.

از ساخت هواپیماها و سفینه های فوق پیشرفته گرفته تا پروژه کنترل ذهن MKULTRA .

این پایگاها شامل پایگاه های Edwards AFB ،Ft.Irwin و China Lake Naval Weapons Center هستند.

جالب اینجاست که بدانید که قاتل شیطان پرست و هیپی معروف Charles Manson و افراد خانواده او Manson Family نیز در دهه 1960در همین مکان ساکن بوده اند.بد نیست تا دوستان در رابطه با این فرد کمی تحقیق کنند و از عمق جنایاتی که یک فرد و گروه در اثر نفوذ شیطان بر آنها می توانند انجام دهند،آگاه شوند.

                                      

این همان مکانی است که در کتاب Outside the Circle of Time نوشته   Kenneth Grant از آن نام برده شده است.

  

در بخشی از این کتاب اینگونه عنوان می شود که :"John Whiteside Parsons (کسی که متخصص موتورهای موشک  های پیشرفته بود) به همراه L.Ron Hubbard موسس کلیسای Scientology (و افسر اطلاعاتی سابق نیروی دریایی) در یک پروژه مخصوص در طول سالهای 1945 و 1946 در این مکان فعالیت داشته اند.

         

    

این مناسک و پروژه شیطانی در صحرای کالیفرنیا انجام گرفت.این مناسک جزئی از یک مناسک و مراسم شیطانی و جادوی سیاه بود که به نام (Babylon Working) که قبلا توسط آلیستر کرولیAleister Crowley طراحی شده بود.

برای اطلاع شما خواننده گرامی باید ذکر کنم که در سال 1918 آلیستر کرولی این جادوگر جدید و این دانشمند علوم خفیه تلاش کرد تا یک گرداب ابعادی Dimensional Vortex  را ایجاد کرده تا بوسیله آن بین دنیای مادی و دیدنی و دنیای نادیدنی پلی بزند. این مراسم که توسط او انجام گرفت Amalantrah Working نام گرفت.

گفته می شود که او در این کار موفق شد و از شکافی که ایجاد کرد موجودی آشکار شد.او این موجود را “Lam” (فرار کرده) نامید و تصویری از چهره او کشید.تصویری که او با جزئیاتش در بیش از 90 سال پیش کشید شباهت عجیبی با "بیگانه های فضایی خاکستری"”Gray Aliens” دارد که این روزها درباره آنها زیاد بحث می شود و در فیلمهای هالیوودی زیاد آنها را می بینیم.

آلیستر کرولی تصاویری از مرشدها و اساتید نامرئی خود به حای گذاشته است.او این موجودات را (اساتید مخفی Secret Chiefs) نام نهاد و نام  LAM  را برای یکی از آنها ذکر کرده است.

این موجود سر بسیار بزرگی دارد و بدن نحیف و کوچکی را دارا می باشد.چانه نوک تیز و او نیز در تصویر دیده می شود. آلیستر کرولی در سال 1947  مرد.(همان سالی که در آن داستان سقوط UFOدر Roswell ذکر شده است و همان سالی که قانون معروف امنیت ملی اجرا شد)....

  پس از مرگ کرولی، قریبا سه دهه بعد ازانجام مراسم Amalantrah working  توسط کرولی  ،یک دانشمند موشکهای فضایی به نام John Whiteside Parsons  به همراه همکارش L. Ron Hubbard (مراسمی مشابه به نام (Babylon Working)  را انجام داده و تلاش کردند که دروازه ای که توسط آلیستر کرولی ایجاد شده بود را مجددا بازگشایی کنند.   جان پارسون و هوبارد قصد داشتند تا با انجام این مناسک و مراسم شیطانی یک دروازه به ابعاد دیگر و ماورا الطبیعه باز کنند.

         

این دروازه به اعتقاد آنان در عهد باستان بسته شده بوده و قفل شده بود.آنها قصد داشتند تا با گشودن این مدخل و دروازه جادویی موجوداتی (شیاطین و اجنه) را به ابعاد فیزیکی ما و فضا-زمان ما انسانها بروی زمین دعوت کرده و وارد کنند.

گزارشها حکایت از آن دارد که نهایتا این پروژه در حد اعلی مناسک و مراسمهای خود به موفقیت رسید و در نتیجه موفق شدند تا با موجودات ماورائی (شیاطین و اجنه) ارتباط بر قرار کنند. البته،این بار این دو مرد به دنبای ارتباط برقرار کردن با  Lam نبودند.

آنها می خواستند روح بابل(فاحشه بابل)،الهه باستانی مونث، از دروازه عبور کرده و به صورت انسان و با کالبد انسان مجسم شود.

بسیاری از استادان جادوگری خنوخی Enochian magic  و Ordo Templi Orientis بر این باورند که آنها موفق شده اند و هم اکنون فاحشه بابل روی زمین راه می رود.  

  یکی دیگر از جادوگران و کابالیستهایی که موجودات بیگانه را احضار می کرده و با آنها تماس داشته است،جان دی Dr.John Deeبوده است.جان دی مشاور و وزیر معروف ملکه الیزابت اول بوده است.او طالع بین و فالگیر مخصوص ملکه بود.

بسیاری از ربوده شدگان،و کسانی که قدرتهای روانی خاصی داشته اند (و تجربه های جدایی روح از بدن داشته اند) و بسیاری از کارکنان مجتمع Dulce گزارش داده اند که خمره ها و ظروف بزرگی را که پر از خون و تکه پاره های بدن انسانها بوده است،دیده اند.

همانند یک ظرف بزرگ که ملغمه ای از خون و گوشت انسانها در آن غوطه ور است.آنها متوجه شدند که گونه های خاصی از این بیگانگان Aliens (مخصوصا آنهایی که به خاکستری ها Greysمعروف شده اند) در این ظروف و خمره ها شنا می کردند و از طریق پوستشان مواد مغذی درون آنها را جذب می کرده اند.

یکی از ترشحات و موادی که این موجودات شیطانی طالب و مشتاق آن هستند،آدرنالین است.این هورمون وقتیکه قربانی قبل از کشته شدن در معرض وحشت و ترس شدید قرار می گیرد به وفور و میزان زیادی در خون قربانی ترشح می شود.

به همین دلیل اکثر این شیطان پرستان در لحظات قبل از مرگ قربانی،آنها را شدیدا شکنجه کرده و می ترساندند.این هورمون ویژه در کودکان (مخصوصا پسران کم سن و سال) قویتر بوده و به میزان بیشتری تولید می شود.

شباهت تکان دهنده ای در این رابطه با آنچه که در شیطان پرستی مصری وجود داشته است،مشاهده می شود.این مناسک و مراسم وحشتناک و شیطانی در کتاب مردگان مصری The Egyptian Book Of Death به تصویر کشیده شده است.

در این کتاب اینگونه نوشته شده است:"هان شماها! سپس خداوند(شیطان) ،سلاخ بزرگ،ترس آفرین با قدرت،خود را با خون شماها شستشو داد و در خون شما شنا کرد."

این رسم در میان مصریان و بابلیان به شدت رواج داشت و آنها کودکان و پسربچه ها را به منظور دست یابی به قدرت و انرژی حیاتی ،قربانی می کردند.

مایاها نیز به وفور اینکار را می کردند.

مشاهداتی نیز گزارش شده است که در آنها بروی لباسها و یونیفرم های بیگانه ها نشانه ها و علائمی حک شده بوده است.

در کمال تعجب تمام این نشانه ها و علائم و سمبل هایی که از آنها ذکری به میان آمده است،کاملا با نمادها و سمبلهای استفاده شده در ادیان شرک آلود و مرموز باستانی بابلی و مصری مشابه است.

برای مثال،نژادی از بیگانه ها که از آنها با نام draconis (اژدها)   یاد می شود،نژادی شبیه خزنده ها Reptilians هستند که از نماد خورشید بال دار Winged-Sun Disk استفاده می کنند.

این نماد به وفور در ادیان و مناسک و مراسم های شرک آمیز باستانی استفاده می شده است.

این نماد٬ بیانگر عروج روح به سوی عالم غیب با کمک مارهای خرد و آگاهی است: 

  “و معنای خورشید بالدار این است: نمادی از عروج تمام عیار به سوی عالم غیب با تطهیر عالم پائین تر٬ و صعود نهائی برای وحدت با یگانه ی واحد.” 

جادوگران مصری از خورشید بالدار در مراسم سحر و احضار روح استفاده می کردند:

“ عنصر هوا از بعد نمادین ٬ متشکل از صفحه ای مدور یا شبیه خورشید است که درمیان دو بال قرار گرفته است. در مراسم جادوگری٬ این نشان بالای محراب٬ به سمت مشرق آویزان می شود و در زمان احضار روح برای محافظت و تعامل با روح یا موجود ساکن در هوا (جن) استفاده می شود."

خورشید بالدار٬ امروزه توسط گروه هائی مانند فراماسون ها استفاده می شود.

نژادی از بیگانه ها که از آنها با نام خاکستری های صورت فلکی معزفه Lyrae-Grays یاد می شود،از نماد عقاب دو سر یا ققنوس دو سر Phoenix   استفاده می کنند.

این نماد و سمبل ،علامت اختصاری یک شاخه از فراماسونری اسکاتلندی Scottish Rite Freemasonry می باشد.در کتابی به نام زندگی مخفی فراماسونری The Hidden life of Freemasonry ،از ارتباط افراد درجه 33 فراماسونری (روشن شندگان Enlighten ones) با موجودات ماورائی و بیگانه های فضایی صحبت به میان آمده است و اطلاعات عجیبی منتشر شده است.

           

دکتر ماریو پازاگلینی Mario Pazzaglini در تحقیقات دقیق و ظریفی در کتابی به عنوان پیامهای سمبلیک Symbolic massages –An Introduction to a study of Alien writing،از نمادها و سمبلهای مربوط به بیگانه های فضایی پرده برداشته است.

او در این کتاب از بیش از 150 نماد و سمبل کشف رمز کرده است و به این نتیجه رسیده است که درصد بسیار بالایی از حروف و الفبای منسوب به بیگانه های فضایی با الفبا و نمادهای استفاده شده در جادوگری و کیمیاگری هرمتیک و انوخی Enochian مشابه است.

ماریو پازاگلینی همچنین حدس می زند که :"علاوه بر اینها،اینگونه به نظر می رسد که پیامها ( از طرف بیگانه ها) درون افراد مختلف همانند یک هسته مرکزی عمل می کنند و یک حس را در درون آنها گسترش داده و القاء می کنند،نوعی از اداراک و شهود گسترش یافته را ایجاد کرده به صورتیکه فرد احساس می کند از جانب موجودی فراتر از بشر و ماورایی ،ماموریت و رسالتی به دوش او گذاشته شده است.یک نوع احساس روحانیت به فرد القا می شود.گاهی اوقات این فرد اینگونه الهامات و القائات را در فرم و قالب یک دین و مذهب موجود بیان کرده و گاهی هم اساسا آوردن یک دین جدید را مدعی می شود.معمولا اینگونه ادیان التقاطی به صورت ملغمه و معجونی از تکه پاره های ادیان شناخته شده موجود با برخی باورها و ادعاهای ستاره شناسانه هستند."

به عنوان مثال و نمونه می توان از یک مورد در این رابطه نام برد.آرتور آرت بل Art Bell مجری برنامه رادیویی معروف Coast to Coast AM در یکی از برنامه هایش با یکی از ربوده شدگان Abductee توسط UFOها و بیگانه ها به نام Sky Ambrose مصاحبه کرد.

                                   

امبروس در این برنامه از نوعی (آگاهی و روشن بینی کیهانی Cosmic Consciousness) صحبت می کند.این دختر به همراه یکی از دوستانش در نوامبر 1989 در کلورادو یک UFO را مشاهده می کند و توسط بیگانه های درون آن ربوده می شود.او دو ساعت از زمان را از دست می دهد و دستخوش نوعی از هیپنوتیزم می شود.

خلاصه آن چیزی که خانم آمبروس پس از آن رویداد به یاد می آورد:

1-بیگانه ها نیمه شفاف به نظر می رسیدند.آنها دارای سرهای بزرگی بودند که بروی بدنی نحیف و لاغر قرار داشت.آنها چشمان بسیار درشت و برجسته ای داشتند.ولی نمی شد به درستی بینی و دهان آنها را از یکدیگر تشخیص داد.

2-این دختر ادعا می کرد که توسط بیگانه ها درون سر او و دوستش یک ماده و بافت چهارگوش و مربعی شکل کار گذاشته شده است.(در عکسبرداری کت اسکن و رادیولوژی از مغز آنها وجود این مواد تائید شد.)

3-او مدعی بود که پس از آن نیز از طریق تله پاتیک ارتباطش با این بیگانه ها برقرار بوده و با آنها تماس دارد.

4-بیگانه ها به این دختر گفتند که شخص او توسط آنها انتخاب نشده است بلکه او با خواست و اراده خود تصمیم گرفته است تا در این سفر و ماموریت شرکت کند تا قبل از اینکه بمیرد ،در این زندگیش به تناسخ و زندگی دوباره برسد.

اسکی آمبروس بر این باور است که این موجودات مراقبان و نگهبانان Guardians سیاره زمین هستند.ماموریت آنها این است تا تکامل و تحول  چهارمین Forth Revelation را از طریق اتحاد و وحدت روحی (وحدت وجود).آنها بر این نکته تاکید داشتند که زمین روح خداوند است و یک موجود زنده و دارای روح است.(یک نوع عقیده شرک آمیز که اخیرا بسیار زیاد نیز درباره آن تبلیغ می شود .گایاGAYA

5-این موجودات بیگانه به او توضیح داده بودند که عالم هستی ریتمیک بوده و دارای دوره های مختلف تناوبی است و در حال حاضر جهان در پیک و قله یک تحول عظیم قرار گرفته است.آنچه که به نظر آشوب و هرج و مرج می نماید در واقع زایش و تولد یک عصر و نظم جدید جهانی است.A New Order.Ordo ab chaos?  .

طبق گفته آنها،برای اینکه به مرحله جدید از این تحول عظیم وارد شویم لازم است تا این سیاره با بدنها و اجساد جدیدی از نو تخم ریزی شده و بذرپاشی شود.ساکنین جدید زمین در این عصر جدید باید از نژاد جدید باشند.

این بدنها و کالبدهای جدید و دورگه طبق گفته آنها باید نژادی دورگه از انسانها و این موجودات بیگانه باشد.(آیا داستان نفلیم ها را در کتاب مقدی به یاد دارید؟)

6-پس از این تماس با موجودات بیگانه،سیستم اعتقادی جدید این دختر اینگونه شده است که منفی بودن و شر جدایی آورده و در عوض وحدت عشق را بوجود می آورد.(بسیار مشابه حرفهای صوفی های وحدت وجود گرای خودمان و همان حرفهایی که به دروغ از ادیان شرک آمیز هندی ها وارد دین اسلام شده و به عنوان تصوف و عرفان در رابطه با آن تبلیغ می شود و به آن آب و تاب می دهند.)

حتما دوستانی که به این دست مطالب علاقه دارند و در این زمینه ها مطالعاتی کرده اند با رائیل RAEL  آشنا هستند.

این فرد نیز دقیقا ادعاهایی مشابه را با داستانی مشابه تعریف می کند.او ادعای پیامبری دارد.پیامبری که از جانب موجودات فضایی که خالق ما انسانها هستند (الوهیم ها) مامور شده است تا انسانها را برای این عصر جدید آماده کند. جالب است بدانید که این دین جدید و شیطانی در جهان پیروان زیادی را پیدا کرده است و در کمال تاسف باید گفت بسیاری از هموطنان جوان و عموما بی اطلاع ما نیز به جرگه این فرقه شیطانی پیوسته اند. در همین سایت بسیاری از این افراد با تعصب کورکورانه خود به ما نیز حمله کرده و فحاشی نیز کرده اند.

جالب اینکه بدانید کتابها و دستور العمل های این پیامبر دروغین به تمام زبانهای زنده دنیا منجمله فارسی ترجمه شده و به وفور در دسترس همگان قرار گرفته است. 

              

دوستانی که علاقه دارند خود در این رابطه تحقیق و مطالعه کنند تا بیشتر با جفنگیات این پیامبر شیطان صفت آشنا شوند.به طور خلاصه باید بگویم که رائیل نیز همین ادعا ها که ذکر شد را داشته و او و پیروانش در حال جکع آوری پول هستند تا معبدی (سفارتخانه ای) برای این موجودات فضایی در اورشلیم (بیت المقدس) بسازند.

تعجب نکنید،بیت المقدس؟؟؟؟؟!!!

پیروان این آئین شیطانی طبق دستور خدایان شیطانی خود دستور دارند تا بیشتر انرژی و سرمایه خود را صرف پروژه شبیه سازی انسان کنند. هم اکنون بزرگترین و پیشرفته ترین مجتمع های مهندسی ژنتیک و شبیه سازی انسان توسط این گروه در جزیره ای به نام کلون آیلند انجام می گیرد.

این گروه و پیروانش در انواع مراسم ها و مناسک های منزجر کننده جنسی نیز شرکت داشته و فساد آنها در عد اعلی خویش است. رد پای تفکراتی از این دست را در فیلمهای بسیاری که از استدیوهای فیلم سازی ابلیس در هالیوود خارج می شوند را نیز می توانید ،ببینید.

 

رائیل کیست؟رائیلیان چه می گویند؟

 

این فرقه علاوه بر فعالیت در سطح جامعه به راه اندازی سایت اینترنتی و همچنین ترجمه سه کتاب سراسر خرافی و موهون به زبان فارسی در فضای مجازی اقدام نموده است.

رائیل که رهبر این فرقه انحرافی است، خواننده و ترانه سرا با اسم اصلی کلود وریلهون در تاریخ سی سپتامبر سال 1946 میلادی در منطقه ویچی در فرانسه به دنیا آمد و توسط خاله و مادر بزرگش در منطقه آمبرت بزرگ شد. رائیل در سن پانزده سالگی به خاطر علاقه به خوانندگی خانه را ترک کرده و به پاریس رفت. در آنجا تحت نام مستعار کلود سلر شروع به خوانندگی کرد. به عنوان یکی از بزرگترین طرفداران جک برل او نیز در همه کاباره هایی که این ستاره بلژیکی در آغاز خوانندگی اش در پاریس آواز خوانده بود، شروع به خوانندگی کرد. در دهه 1970 میلادی مدعی شد که در پاریس با موجودی فضایی ملاقات کرده و او را به عنوان پیامبر عصر جدید برگزیده اند.این فرقه نوظهور برای یارگیری در لایه های مختلف اجتماعی اذعان می کند، تمامی پیامبران الهی را قبول دارد با این تفاوت که ایشان را نه خداوند، بلکه انسانهایی ساکن کرات دیگر فرستاده اند که بیست و پنج هزار سال پیشرفته تر از انسانهای زمینی می باشند.

 

این گروه صهیونیستی که ترویج سکس و برهنگی به عنوان نماد تبلیغی آن به شمار می رود، اقدامات تبلیغی خود را در کشور گسترش داده است که برای آشنا شدن با این فرقه و اهداف پشت پرده آن گزارش ذیل تقدیم می شود:

1- مبداء و خلاصه عقایدآیین جعلی و ساخته شده رائیل یکی از آیین های مبتنی بر UFO(بشقاب پرنده ها و موجودات فضایی) است که بر خلاف دیگرفرقه های مشابه، خلقت را بر اساس مراجعه به کتب مقدس توضیح می دهد. هسته مرکزی اعتقادی این آیین آن است که عبارت الوهیم (Elohim) در کتاب مقدس یهود به جای خدا باید به آنانی که از آسمان آمده اند ترجمه شود.

بنا به اعتقاد این گروه، الوهیم از سیاره ای دیگر آمده اند و باعث ایجاد حیات بر روی زمین شده اند. آن ها اعتقادی به خدا ندارند و در عوض الوهیم (خالقان علمی ما) را مبداء حیات هوشمند در زمین می دانند.کلود وریلهون (Claude Vorilhon) که یک خواننده کاباره و روزنامه نگار مسابقات اتومبیل رانی بوددر 1973 ادعا کرد که توسط الوهیم برگزیده شده است تا اطلاعات مربوط به چگونگی پیدایش انسان را در اختیار بشر زمینی قرار دهد.

الوهیم نام او را به رائیل تغییر داده است و او را مامور رساندن پیام بازگشت الوهیم به زمین کرده است.در کتاب او با نام پیام نهایی که حاوی تخیلات وی است، اولین مواجهه او با موجودات فضایی به نام الوهیم ذکر شده است.

صبح 13 دسامبر 1973، کلود فوریلهون مشغول رانندگی به سمت کلرمون فرانسه بود که ناگهان تصمیم گرفت به سمت مخالف دفترش یعنی به سمت آتشفشان پوپی دو لاسولا برود. وقتی به آتشفشان رسید اتومبیل را پارک کرد و به سمت دهانه آتشفشان حرکت کرد و کمی در دهانه آتشفشان به خاطرات گذشته این کوه فکر کرد. «داشتم آنجا را ترک می کردم، اما بار دیگر به بالای کوه مدور که حاصل انباشته شدن خاکستر گدازه ها بود نظری افکندم و بیاد آوردم که بارها از این سرازیری ها مثل اسکی بپایین سرسره کرده بودم. ناگهان در میان مه چشمم به نور قرمزی افتاد که چشمک می زد و بعد نوعی هلیکوپتر به پایین و به سویم آمد. (ص 19) وریلهون می گوید که این ماشین پرنده هیچ صدایی نداشت و مانند یک بشقاب پرنده ای به قطر 7 متر و ارتفاع 2.5 متر بود.

بشقاب در دو متری زمین ایستاد و در پایینی آن گشوده شد و انسانی با قد 120 سانتی متر از آن خارج شد. پوست این انسان سبز و موهایش بلند بود (ص 20)بعد از صحبت های مقدماتی مشخص می شود که این موجود فضایی که به همه زبان های دنیا به راحتی صحبت می کند، فوریلهون را برگزیده است تا پیام این موجودات فضایی را به انسان های زمینی برساند.

فوریلهون به داخل سفینه می رود و از سوی موجود فضایی مامور می شود تا فردا به همین محل بیاید تا از حقیقت نژاد بشر و جهان مطلع شود. در طول جلسات یک ساعته در پنج روز آتی، فوریلهون توسط موجود فضایی به تفسیر جدیدی از انجیل آگاه می شود.

او یاد می گیرد که انسان های روی زمین در آزمایشگاه های انسان های سیاره های دیگر ساخته شده اند. انسان هایی که در علوم ژنتیک و بیولوژی سلولی بسیار پیشرفت کرده بودند.

نام این خالقان الوهیم بوده جمع عبارت الوها است، همان عبارتی که در انجیل به اشتباه به خدا ترجمه شده است.وریلهن توسط آموزگاران غیرزمینی، رائیل نامیده می شود و از وی خواسته می شود تا پیام را به انسان های بشری منتقل کند.

الوهیم از رائیل می خواهند که سفارتی برای آنان در زمین بسازند تا آمادگی زمینیان را برای پذیرش الوهیم (اجدادی که انسان ها را ساخته اند) نشان دهند. بنا به اظهارات رائیل، الوهیم می خواهند به زمین بیایند و با رهبران جهان ملاقات کنند و تکنولوژی پیشرفته خود را آرام آرام در اختیار آنان قرار دهند. به هرحال الوهیم تا وقتی در زمین صلح برقرار نشده و مردم زمین با ساخت یک سفارت در اورشلیم به آنان نشان نداده اند که در انتظار آمدن آنان هستند، به زمین نخواهند آمد. الوهیم از رائیل خواسته است تا جنبشی برای رسیدن به این دو هدف و در عین حال رساندن پیام الوهیم به زمینی ها ایجاد کند. این جنبش با نام «جنبش بین المللی رائیلی ها» شناخته می شود.رائیلی ها دینی بدون خدا هستند و اعتقاد دارند که نژاد بشر از ازل بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت.

هر گروه از نژاد بشر در یک سیاره ساکن هستند و وقتی به سطحی از علم می رسند که می توانند به سیارات دیگر سفر کنند و با مهندسی ژنتیک و کلونینگ، حیات را در سیارات دیگر آغاز کنند به این کاردست می زنند. حالا هم علم بشر تا جایی پیشرفت کرده است که به سیارات سفر می کند و اتم را می شکافد و با کلونینگ توان خلق موجود زنده را پیدا کرده است، ایجاد کننده اش (الوهیم) آمده است تا با او ارتباط برقرار کند اما از آنجایی که آن ها گروهی مهاجم نیستند، منتظر هستند تا ما با ساخت سفارت و برقراری صلح، آمادگی خود برای حضور آنان را اعلام کنیم . به ادعای این فرقه، رائیلی ها در حدود 40000 عضو دارد که بیشتر از همه در کشورهای فرانسه، کانادا و ژاپن پراکنده هستند.

رائیلی ها گزارش داده اند که در آمریکا، استرالیا، آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین، انگلستان و دیگر مناطق اروپا با استقبال بسیاری مواجه هستند. امروزه در حدود 130 کشیش رائیلی در جهان پراکنده شده اند که از آن ها با عنوان راهنما یاد می کنند.

رهبران این فرقه که رفت و آمدهای گسترده ای به سرزمین های اشغالی دارند در 1997 اعلام کردند که در حدود 7 میلیون دلار پول برای ساخت سفارت جمع آوری کرده است و مطمئنا امروزه نیز از نظر مالی مشکلی برای ساخت سفارت ندارد اما بنا به گزارش خودشان، هنوز موفق نشده اند موافقت مردم اسرائیل را برای ساخت سفارت جلب کنند.

در 1990 رائیل با اجازه الوهیم نماد جنبش را تغییر داد تا رضایت خاخام های اسرائیلی  را برای ساخت سفارت جلب کند. کتاب مقدس رائیلی ها کتاب مقدس خاصی ندارند ولی از آنجا که معتقد هستند بشر زمینی با مهندسی DNA توسط انسان های کرات دیگر خلق شده است و پیامبر نیز فرستادگان آنانند، می پذیرد که کتاب های مقدسی همچون انجیل و قرآن نیز در اصل فرستاده الوهیم هستند و حاوی توضیحاتی منطبق با ادعای رائیل.

البته خود آنان ادعا می کنند که کتاب کابالا (Kabala) (کتاب قدیمی توشته شده توسط ربی های یهود) صحیح ترین تفاسیر را در اختیار بشر قرار می دهد.

اعتقادات و نمادسران فرقه می گویند: الوهیم اسم انسانهای کرات دیگر است . آنان از نظر علمی هزاران سال از ما جلوتر هستند ، الوهیم تمام موجودات زنده و همچنین اولین انسانها را بوسیله مهندسی ژنتیک بر روی کره زمین خلق کردند . الوهیم پیامبران گذشته از جمله موسی ، عیسی ، محمد ، زردتشت ، بهاالله و ... را برای هدایت بشریت فرستادند .

مردم گذشته تصور کردند که الوهیم خدا هستند چرا که درک علمی از امکان وجود سیارات و انسانهای دیگر، مهندسی ژنتیک و علوم پیشرفته نداشتند .الوهیم منتظر بودند تا علم و تکنولوژی در زمین پیشرفت لازم را بکند تا انسانها از امکان سفر به سیارات دیگر و مهندسی ژنتیک درک لازم را بدست آورده باشند . نماد اولیه یک صلیب شکسته محصور در ستاره داود بود.اما نماد فعلی رائیلیان، همان ستاره داود است که یک کهکشان در حال چرخش را احاطه کرده است. این نماد پس از اینکه نماد قبلی به خاطر مشابهتش با صلیب شکسته برای یهودی ها خصمانه تشخیص داده شد، تغییر کرد 

در 9 ژوئن 1997، جنبش رائیلی اعلام کرد که شرکتی به نام Valiant Venture را تاسیس کرده که به زوج های همجنس گرا یا عقیم، این فرصت را خواهد داد تا از طریق کلونینگ، از DNA خودشان صاحب فرزند شوند.اعتقادات این فرقه آن قدر پوچ و یاوه است که نیازی به نقد نمی بینیم و اگر در گوشه و کنار دنیا گرایشی هم به این فرقه دیده می شود از سوی گروه های شیطان پرست، گروه های سکس مختلط و همجنس گرایان است.

علاوه بر آن که در آن روی سکه هم باید کمک های رژیم صهیونیستی در پرورش و گسترش این فرقه مرموز برای قرن جدید را جستجو کرد.آیا صهیونیست ها پس از آنکه فرقه جعلی بهاییت را در کشورهای اسلامی راه انداختند به دنبال فرقه سازی در میان مسیحیان هستند.

---------------------------------------------------

نتیجه گیری:

شستشوی ذهنی در این رابطه به نحود اکمل و احسن توسط این شیاطین جن و انس انجام گرفته است.بزرگترین هدف شیطان این بوده است که همه مردم دنیا بر این باور باشند که هیچ شیطانی وجود ندارد.در عوض همه اعتقاد داشته باشند که موجودات فضایی وجود دارند.

برخی از منقدین و شکاکین در رابطه با پدیده هایی چون UFOها و بیگانه های فضایی بر این باورند که چنین پیدیه هایی بیشتر ناشی از روان پریشی و هیستری افرادی است که چنین ادعاهایی را می کنند.

برخی دیگر بر این باورند که کل این داستانها یک توطئه و دسیسه است که توسط دولت آمریکا و متحدان مخفی اش طراحی شده و اجرا می شود.آنها بر این باورند که هدف اصلی آنها این است که در آینده نزدیک مردم آمریکا را در یک شوک روانی قرار داده و گیج کنند.

چنین نظری را مثلا می توان در کتاب Space Aliens from the Pentagon نوشته Bill Lyne دید که در این رابطه تفسیر ها و نظرات جالبی را ارائه کرده است.

این نویسنده خود یک افسر اطلاعاتی سابق نیروی هوایی آمریکا بود.

من اعتقاد دارم که تمام توضیحات و تفسیرهای موجود در این زمینه می توانند در آن واحد صحیح بوده و به طور همزمان  معتبر باشند. و انحصاری در این رابطه وجود ندارد.

چه چیز بهتر از این می تواند باشد که به منظور دستکاری و تغییر دادن درک و شهود یک فرد از حقیقت در آن واحد چند سناریوی مختلف را برای او اجرا کرده و به نمایش در آورد.

فردی که با چنین تعابیر و تفاسیر مختلف و متفاوتی روبرو می شود و شواهدی نیز هر کدام از این تئوری ها را برای او تائید می کند نهایتا مسیر درست و جهات رسیدن به حقیقت و منشاء اصلی ماجرا را از دست می دهد.

این خود یکی از بزرگترین حربه های شیطان است تا برای سردرگم کردن جویندگان حقیقت،آنها را در یک هزار توی پیچ در پیچ کرده و نهایت انرژی و توان آنها را برای فهم حقیقت مستهلک کند.

مثلا در رابطه با فراماسونری و ایلومیناتی نیز همین است.در کنار تعداد معدودی از اطلاعات صحیح خرواری از اطلاعات دروغ(ضد اطلاعات) ارائه می شود تا کسی نتواند سرنخ اصلی را پیداکرده و به ریشه برسد.

بسیاری از افرادی که خود را یوفوشناس Ufologist می نامند،با هیجان و آب و تاب زیادی اینگونه عنوان می کنند که این موجودات فضایی که ساکن از مناطق بین کهکشانی آمده اند،بسیار مهربان بوده و در مورد ما انسانها نیک خواه هستند و ما تا به حال در باره آنها بد اندیشیده ایم و احتمالا در آینده ای بسیار نزدیک آنها به ملاقات ما در زمین آمده و خود را برای عموم مردم سیاره زمین نمایان می کنند.

آنها اینگونه ادعا می کنند که این ملاقات و دیدار باعث ایجاد یک صلح و سعادت جهانی خواهد شد.

اما حقیقت این است که این نیز یک فریب و حقه بزرگ است که همانطور که در کتاب مقدس ذکر شده است(مکاشفات 12:9) از طرف همان "مار قدیمی" به انسانها گفته می شود.

همان ابلیس. تاریخ مجددا خود را تکرار می کند.دوستان عزیز اجازه دهید که به شما بگویم که ما دقیقا در همان عصر و شرایطی زندگی می کنیم که نوح(ع) سلام زندگی می کرد.همان طوفان و سیل بزرگ نیز ما را تهدید می کند و تنها یک کشتی نجات و چراغ هدایت در این میانه وجود دارد.شیطان و اعوان و انصارش روز به روز غلیظتر می شوند و شر  و گناه و فساد تمام دور و اطراف ما را احاطه کرده است.

اما خداوند(الله جل جلاله) رحمان و رحیم است و ما را در این میانه بی یار و یاور و ناصر قرار نداده است.وسوسه ها و دروغهای شیطان به شرطی که ما در حرف و اعمالمان اخلاص داشته باشیم بر ما اثری نخواهند داشت.خداوند وعده نصرت و پیروزی را به بندگان مخلص و درستکار خویش داده است.وعده الهی در تمام کتب مقدس و از زبان تمام انبیاء الهی تکرار شده است.شما به هر دین و آئین درستی که اعتقاد داشته باشید نشانه ها و هشدارها و راه نجات را می بینید.

دوستان کمی تورات و انجیل و قرآن را بخوانید.دوستان جدای از تعصبات قومی و سیاسی و نژادی و ... حقیقت و نشانه های اطراف خود را مشاهده کنید.ایا این همه دلیل و نشانه و مدرک می تواند همگی اتفاقی باشد و همه از توهمات و تصورات پوچ ناشی شده باشد؟؟

توجه کنید.بزرگترین فریب شیطان در تمام اعصار تاریخ و بزرگترین دروغ او این بوده است که اصلا شیطانی درکار نیست.اصلا ماورائی در میان نیست.همه چیز همین ماده است که شما می بینید و لمس می کنید.

این دشمن ،دشمن قسم خورده ماست.دشمن خود را بشناسیم. نتیجه گیری نهایی من این است.تمام این بیگانه ها و موجودات ماورایی چیزی جز اجنه و شیاطین نیستند.آنها از ورود به دنیای ما منع شده اند ولی عده ای گناهکار و بی صفت می خواهند آنها را به دنیای ما بکشانند و سر دسته آنها ابلیس ملعون را بر تخت سلطنت بنشانند. ولی پایان داستان را خداوند جل جلاله با اقتدار خویش رقم خواهد زد.  

  إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ

در واقع این شیطان است که دوستانش را مى‏ترساند پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید