لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید
گاهی از اوقات، معطل گفتگوی عالمانه نباید بشوی، باید با فطرت مردم ارتباط برقرار کنی،برو یک ضربه بزن برگرد.
در جنگ دو جور میشود عمل کرد؛ جنگ منظم و کلاسیک، جنگ چریکی و نامنظم ـ پارتیزانی به تعبیری.
جنگ منظم و کلاسیک خصوصیتش این است؛ صفِ نظامیها تشکیل میشود، بعد آتش
تهیّه میریزند بعد حمله را شروع میکنند، دشتبانی میآیند جلو.
امّا جنگ نامنظم چهجوری است؟ اصلاً تو صف تشکیل نمیدهی. خیلی جاها را
دشمن ممکن است بیاید پیشروی کند، میگویی مهم نیست؛ نمیگویی صفر تا صدِ
دشمن را باید نابود کنم، میروی یک ضربۀ کاری میزنی برمیگردی.
حالا میخواهم یک الگوبرداری کنم برای نبردِ نرم. در جنگِ نرم اگر دشمن
بخواهد منظم عمل بکند چیکار میکند؟ سرفصلهایِ دانشگاهی را میچیند،
تکنسینها، دانشمندها، همه بر اساسِ افکارِ او مجبور هستند حرکت بکنند،
بهخاطر اینکه سرفصلهای دانشگاهی را چیده. اثر خودش را هم روی محصولات
میگذارد، فرهنگسازی میکند، یکدانه فیلم سینماییِ خارج از عملیات نرمِ
او نمیبینید، یک ارتشِ منظم برایِ جنگِ نرم….
دوستان من! ما در مقابل این ارتشِ منظم برای جنگِ نرم باید نامنظم عمل کنیم و چریکی.
ما باید نامنظم عمل کنیم، برویم یک ضربه بزنیم برگردیم، اشتباه است ما فکر بکنیم در جنگ نرم همیشه باید منظم عمل بکنیم.
جنگِ نرمِ کلاسیک، یعنی اینکه هر کسی ضدّ ولایت فقیه است باید اول متقاعدش
کنم؛ ابتدا از داخل شروع میکنیم، بعد میرویم خارج از کشور، اینقدر در
مورد ولایت فقیه بحث علمی میکنیم تا برود در سرفصلهای دانشگاهیشان، بعد
یک عدهای درس بخوانند، بعد آنها بیایند حقوقدان بشوند، بعد اینها بیایند
قانون اساسیهای کشورها را تغییر بدهند…
و تو چه میدانی عاشورا چیست، کربلا کجاست، و امام حسین کیست، بگذار حسین(ع) دلها را بِبَرَد …